داشتم دوسالانه شبکه سه سیمای جمهوری اسلامی را شب قبل از تحویل سال نگاه میکردم. دیدم که ماشاءالله از همه سریالها و برنامهها و مجریها و کارمندان تقدیر کردهاند. این موضوع بدی نیست که یک سازمان از تمام کارمندان خودش دو سال یک بار (یا هر چند وقت یک بار) تقدیر کند. اصولاً تقدیر کردن در این هیر و ویر بیتقدیر چیز دلچسبی است مخصوصاً اگر یک حواله تلویزیون درست و حسابی پاناسونیک هم بدهند به تقدیرشدگان (این جریان حواله را منابع آگاه خبر دادند). اما فلسفه اینکه برنامه پنج ساعته داخلی یک سازمان را (که نهایتاً با جرح و تعدیل تدوینی بشود دو سه ساعت) را ملت مجبور باشند ببینند، چه لطفی دارد؟ حالا گیریم که چند تا کارگردان و هنرپیشه را هم دیدیم، چرا باید دیدن دوستان حراست و روابط عمومی سازمان (که چندان هم برخورد مناسبی با ارباب رجوع ندارند) برای بینندگان یکی از شبکههای ملی جذاب باشد؟
از همه اینها بگذریم، یکی بیاید برای ما توضیح بدهد که خلاصه محسن چاوشی خوب است یا بد؟ یعنی صدایش مجوز دارد یا خیر؟ یا نکند مشکل فقط صدایش هست و آهنگش نیست؟ خلاصه این سنتوری چقدرش قابل پخش است؟ جریان این است که در میان مراسم هر جا که قرار بود موسیقی پخش شود (قربانش بروم هر دقیقه دو بار موسیقی پخش میشد یعنی هر بار که یکی میآمد بالای صحنه)، یکی از آهنگهای اردوان کامکار از فیلم سنتوری پخش میشد. اینکه مجوز چنین پخشی اصولاً وجود داشته یا خیر برای من به عنوان یک بیننده جای سؤال بود. در حالی که یکی از دلایل توقیف سنتوری مربوط است به چاوشی و آهنگ و بعدش از این شبکه دقیقه به دقیقه در طول یک برنامه چند ساعته آن را میشنویم یکی از آن طنزهای تلخی است که آدم دلش ریش و پس کلهاش اسفناج سبز میشود.
موزیک سنتوری از آن خوبهایش بوده برای تلویزیون.
ما موزیک آهنگهای هنگامه را نیز با همین گوشهای خودمان شنیدهایم. :))
دیدی آزاده صمدیمونو چه جوری سانسورش میکردن همش؟ موزیک سنتوریش خدایی خیلی رو اعصاب بود. لج آدمو در میاورد.
حالا این هیچی امروز آهنگ دختر خانو میخوامش ویگن پخش میکرد تی وی اونم به مدت یه ربع تموم!
نیما: دیدم سیما تیرانداز رو هم اصلاً نشون ندادن. فقط از دور مثل آزاده.
در آن نوبت که بندت دست نیلوفر بپای سرو کوهی دام، گرم یاد آوری یا نه من از یادت نمیکاهم ، تو را من چشم در راهم، دلگپ نیمای یوشی. نیما صفت هستی نیما. نیدشت رامسری