گاهی وقتها بد نیست که آدم از دلخوشیهای کوچیک روزمرهش بنویسه. همیشه که نباید از کلمات قلنبه سلنبه توی وبلاگها استفاده کرد. با خودم فکر کردم شاید جالب باشه اگه هر کی از این بنویسه که چه «تهبندی»ای رو دوست داره. منظور همون Snack به زبون فرنگیها هست و هله هوله به زبون کف بازار.
این جور خوراکیها کاملاً دورهای هستند. یعنی هر کسی بنابراین که در چه دورهای قرار داره، ممکنه کلید کنه روی یه جور خوراکی و یه مدتی هی ازش بخوره. مثلاً یه مدتی بود من هی پفک «کرانچی» میخوردم. حالا این روزها کلید کردم روی دو تا خوردنی. یکیش چیپس «کرانچیپس» هست و اون یکی آبجو (همون ماءالشعیر) «ایستک» البته این دو تا محصول با طعمهای مختلف تولید میشه. من کرانچیپس نمک و فلفل سیاه رو دوست دارم. یه گشتی زدمو دیدم این کرانچیپسی که من دوست دارم حتی توی سایت اصلی کارخونه آلمانیش هم نیست. فکر کنم از اون طعمهاست که فقط توی ایران تولید میشه. توی آبجوی ایستک هم به ترتیب طعم سیب، گلابی برام جالبه. تعریف انارش رو هم شنیدم باید اینبار امتحان کنم. فعلاً که اینا رو جعبهای میخرم.
به نظر شما بده که جای بازیهای جدی وبلاگی یه بازی راه بندازیم که هر کی هله هوله دلخواهش رو معرفی کنه؟ به نظر خودم که بد نیست. از طرفی حالا که من جسارت بحثها و پستهای وبلاگی «زیرشکمی» رو ندارم، بحث «شکمی» راه میاندازم. پس دعوت میکنم از یک فتحی، یک آرش کمانگیر و یک نازلی برای این بازی.
آقا نیما یعنی بقیه نظر ندن و شرکت نکنن؟! s-:
نیما: چرا که نکنن؟ بکنن آقا… بکنن.
نیما جان. این تن بمیره اول که خواندم مشتاق شدم و گفتم ای کاش یک بازی وبلاگی بود و کسی من را دعوت میکرد. اصلاً فکر نمیکردم که آخرش واقعاً فکرم برآورده بشود.
خدمت آقا محمد که قبل از من کامنت گذاشتید من که شما رو نمیشناسم اما کامنت که حق مسلم شماست. دعوت به بازی هم آقا نیما تعداد انتخابهاش محدود است. من هم که قابل نیستم وگرنه خودم دعوتتون میکردم.
درگوشی: نیما جان خوب با قسمت یک اسم من بازی کردیا! بگذار فکر کنم با نیما اکبرپور عزیز یک شوخی دربیاورم 😉
نیما: مخلصیم. شوخی که خوبه. پایهام بوجور.
وای ایستک انار و حتمن بخور عاشقش میشی. هلوشم خوبه. طعم لیموشم تو همهی این آبجوهای با طعم لیمو تکه واقعن … کلن ایستک خیلی خوبه.
رشتی هم هستا!
نیما: آره رشتیه این ایستک. کرانچیپسم مشتیه یعنی مشهدیه.
من زیاد وبلاگت و میبینم، اما این دفه نتونستم جلو خودم و بگیرم و نظر ندم!!!! (میترکیدی حرف نزنی!!!) ایستک وای… خداست، بهتر از بهنوش آبکیه.. فقط نمیدونم چرا بعد از خوردنش درجه غیرتم میوفته رو صفر!!!! خطرناکه مصرف زیادش!!! (از ما گفتن) کرانچیپس هم خوبه، من عاشق طعم پنیر و پیازشم، اما فلفلیشم خداست، آدم فکر میکنه تند نیست، دو سه تا که خورد.. تا ..ش میسوزه!! اما این دورهای بودن رو کاملا قبول دارم، من یه زمانی روزی ۱بسه HYBYE نمیخوردم میمردم بعد شد NANI… یه زمانی چیبس باتو که هنوزم قبولش دارم… همینجور عوض میشدن… خدا به داد ما برسه… D :D:
باواریا سیب به شما پیشنهاد میشه!
آقا پیشنهاد من ایستک توت فرنگیه! وای بهههه! حتما امتحان کن!
سلام
وقتی مطلب شما رو خوندم خیلی تعجب کردم. چون مدت خیلی مدیدیه من از این دو مورد دل نمیکنم. البته اگه بهش بادوم زمینی سرکه نمکی مذمذ هم اضافه بشه. وای دیدی مزمز و چه طوری نوشتم.
راستی ایستک انارو حتماً امتحان کنید.
فقط ایستک اناری
موافقم؛ ایستک انار رو حتما امتحان کن، حتما نظرت عوض میشه!
Check out my blog, Pictures of Makarooni Bridge in Ferdowsi University
عکسهای مسابقات خرپا با ماکارونی در دانشگاه فردوسی، پنجشنبه
سلام
تو ماءلشعیرای ایرانی:
۱-خوشگوار لیموویی (خیلی کمیابه قوطی زرد با عکس یه سر اسب) طعم لیمویی
۲-ایستک:
انار
سیب
آناناس
میوههای استوایی
بدترینش هم توت فرنگیش با مزه آدامسهای دخترونه
۳- بهنوش تلخ نیم لیتری
و لایت تلخش
انار نیم لیتری که هنوز استاندارد نگرفته ( جدید)
خارجی:
فقط و فقط باواریا سیب !!!!!!
( البته اگه غیرایرانیش گیر بیاد چون قاچاقه)
تو هله هوووله من پایتم
نیمای عزیز. من هم عاشق کرانچیپس با طعم کاری هستم. اوه اوه آبجو که دیگه نگو آی میچسه. بعد میل کردن سالاد ماکارونی البته نه از اون آبجوهایی که تو دوست داری ;)) پاپکورن با طعم پنیرو هم که نگو. خیلی وقته وبتو میخونم ولی این اولین کامنتیه که میذارم آخه من عشق شکمم.
ایستک خوبه ولی باواریا سیب خیلی بهتر از ایستکه!
سلام! من روانیه کرانچیپس پنیر و پیاز شدم!
ضمناً از هله هولهها عاشق پاستیل هم هستم!
هر کی منو دوست داره واسم کرانچیپس و پاستیل بگیره! D:
سلام
من خودم الان دارم به عنوان یه ویزیتور تو کرانچیپس کار میکنم. طعمش تکه اما صاحب کارخونهش خیلی بدقوله
سلام
سلیقهی قاقالیلی خوبی دارید.
من با انواع طعمهای ایستک موافقم. ولی مارتینی و شیواز رو ترجیح میدم.
امتحان کن.
نیما: خب این نوشته مال وقتی بود که ایران بودم.
در ضمن عاشق جیلیبیلی و پاستیل هستم.