از نخست آینه بود یا که من، یا که تو؟ دیده بودمت بارها، اما هیچگاه این گونه ویرانگر نبودی! هنوز هم ندانستهام… تو تقلیدم میکنی یا من تو را؟ گویی که هزاران ریسمان ابریشمین را به خود بستهایم… همچون عروسکان خیمهشب بازی. هر کنشی، واکنشی و هر آمدی را پسامد. کسی چه میداند شاید آدمهایی هم زندگی میکنند آنجا و قاب آینه نیز دریچهایست به سوی آنان که هدایتمان میکنند و چه بیهوده میپنداریم که عکس خود را مینگریم!
بدون دیدگاه! نخستین کسی باشید که دیدگاهی مینویسد.