همین پارسال بود که اطلاعات شخصی پاریس هیلتون و دوستانش در اینترنت منتشر شد. هک شدن موبایل پاریس هیلتون موجب شد تا محتویات آن در اینترنت مورد سوء استفاده قرار بگیرد. شماره تلفنها و آدرسهای ایمیل تعدای از دوستان مشهور و معروف او از جمله اندی رادیک (تنیسور)، کریستن آگولرا (بازیگر)، امینم (خواننده رپ)، اشلی سیمسون، آنا کورنیکوا (بازیگر) و وین دیزل بعد از هک شدن گوشی در اینترنت قرار گرفت. روزنامه نیویورک دیلی نیوز در این زمینه نوشت که چگونگی این انتشار مشخص نشد اما این اقدام تنها چند روز پس از پذیرش مسؤولیت هک شدن وب سایت شرکت تیموبایل توسط گروه تکنوکروک و نفوذ به حساب میلیونها مشتری از جمله پاریس هیلتون اتفاق افتاد. هکر جوانی به نام نیکولاس یاکوبسن در آن زمان مسؤولیت نفوذ به یکی از حسابهای این شرکت را پذیرفت. [+]
اطلاعات شخصی چیزی نیستند که بتوان به سادگی از کنارش گذشت. شما شمارههای حساسی را داخل گوشی خود ذخیره کردهاید یا صندوق پستی الکترونیک شما محتوی ایمیلهای خصوصی زیادی است که به هیچ عنوان دوست ندارید توسط فرد دیگری خوانده شوند.
در چلچراغ چند شماره قبل بزرگمهر شرفالدین نوشتهای داشت درباره دوربینهایی که زندگی ما را بررسی میکنند. چشمهایی که زندگی ما را زیر نظر گرفتهاند. رمان ۱۹۸۴ جرج اورول را اگر بخوانید وحشت درونتان رخنه میکند. نظارت عمومی برادر بزرگ بر زندگی ما.
فناوری ابزاری است در خدمت بشر. ما نه میتوانیم به عصر حجر برگردیم و نه این که میتوانیم فناوری را در زندگی خود تأثیرگذار ندانیم. مهم این است که برخورد خود را با آن تحت کنترل خود در آوریم. جریان استفاده از دوربینهای مدرن هم به مانند استفاده از چاقو است. همان مثال معروف. یک چاقو میتواند در دست جراح جانبخش یا در دست یک جناتکار آلت قتاله باشد. یک دوربین دیجیتالی هم میتواند به عنوان ناقض حریم خصوصی به داخل منازل سرک بکشد و هم میتواند چهره یک سارق بانک را افشا کند.
این نشان میدهد که رفاه مفهومی نسبی در استفاده از فناوری است. خطوط تلفنهای همراه به نسبت خطوط عادی سهولت فزایندهای برای رهگیری دارند. اصولاً در دنیای دیجیتالی همه چیز قابل ثبت و قابل پیگیری است. بنابر این اطلاعات خصوصی ما همواره در معرض شنود هستند اما همین امکان میتواند جنایتکاران را هم در سراسر دنیا تعقیب کند و به دام عدالت بیندازد.
پس از واقعه یازده سپتامبر مجوزها و قوانین جدیدی وضع شدند که به دولتها امکان میداد تا دادههای شهروندان را ثبت و بررسی کنند. با رشد پایگاهها و جمعآوری دادهها خطر دسترسی به اطلاعات موجود و تحلیل اطلاعات موجود در آنها برای ثبت رفتار افراد افزایش یافت. تمام اینها به خاطر این است که قابل پیشبینی باشیم. تا بتوان امنیت جامعه را در سطحی نگاه داشت تا فجایع تروریستی دیگری رخ ندهد. اما با این حال حریم خصوصی با این موارد در کشمکش عمیقی است. مرز این دو کجا خواهد بود؟ چه کسی تفسیر این دو را بر عهده خواهد گرفت؟ این روشها زمانی که در اختیار مقامات حکومتهای غیر اصولی قرار گیرند میتوانند برای جمعآوری اطلاعاتی جهت تهدید یا بیآبرو کردن دشمنان سیاسی یا مردم عادی استفاده شوند و همین موضوع درباره هکرها نیز صادق است. ۱۱ سپتامبر برای آمریکا هم یک فاجعه به شمار میرود و هم یک بیدارباش. اما بیش از آنکه منجر به تلاشی عاقلانه و سنجیده شود، به دستاویزی برای استفاده آزادانه از فناوری تأیید نشده و از میان برداشتن محدودیتهای صحیح موجود در اجرای قانون تبدیل شد.
ما برای جلوگیری از سوءاستفاده روی کامپیوتر و برای ورود به سایتها رمزهای متعددی میگذاریم. اما آیا رمزهای عبور به تنهایی کافی هستند؟ رمزهای عبور، روشی متداول برای حفاظت از اطلاعاتند و به عنوان اولین لایه حفاظتی، سودمندند اما استعداد لازم برای پیگیری توسط مهاجمان را دارند. اکثر ما از یک رمز ثابت برای تمام سایتها استفاده میکنیم. این به معنی آن است که در صورت کشف یکی از رمزها یا هک شدن تنها یک سایت، دسترسی به اطلاعات ما در سایتهای دیگر هم مقدور شده است.
بازدید از سایتها باعث میشود که اطلاعاتمان در اختیارشان قرار بگیرد. این را مطمئن باشید که یک سایت اگر بخواهد، میتواند دادههای زیادی را از کامپیوترتان برداشت کند. دادههای ریز و درشتی از نوع ویندوزتان گرفته تا وضوح مانیتورتان. این سایتها میتوانند بسیار عمیقتر از این کامپیوترتان را وارسی کنند. یک لحظه تصور کنید که فردی دسترسی کامل به دادههای درون کامپیوترتان را داشته باشد. عکسها، سایتهایی که میبینید، ایمیلها و قراردادهای موجود در کامپیوترتان میتواند مجال هر گونه سوءاستفاده را به دیگران بدهد.
عجیب است. خیلی از اوقات ما به دست خود اطلاعاتمان را فاش میکنیم. تا به حال شده است که در خیابان یک پلاکارد به دستتان بگیرید و رویش مشخصات، نشانی، شماره شناسنامه، سن، شماره تلفن و عکسهای خانوادگی خود را درج کنید؟ پس چرا چنین کاری را در اینترنت انجام میدهید؟ خودتان میدانید از کدام سایتها میگویم. بگذارید یک نشانی دقیقتر به شما بدهم. بروید در سایت کلوب و وارد کلوب اس ام اس شوید. در این کلوب بخشی وجود دارد که کاربران شماره موبایل خود را قرار میدهند تا برای هم اس ام اس ارسال کنند. اعتراف میکنم با دیدن این بخش شوکه شدم. شماره تلفن افراد در معرض عموم، مشخصات فردی در پروفایل، اسامی دوستان در کنار، علاقمندیها آشکار و…
همه ما در معرض تهدیدات اینترنتی و سوءاستفاده از دادهها هستیم. با توجه به ماهیت حملات، باید در انتظار نتایجی متفاوت بود. طیفی متشکل از انواع مشکلات و مزاحمت تا در معرض آسیب قرار گرفتن دادهها و اطلاعات حساس، تجاوز به حریم خصوصی کاربران، استفاده از کامپیوتر کاربران برای تهاجم علیه سایرین. کلاهبرداران از روشهای متعددی برای شیادی استفاده میکنند. با گسترش اینترنت این افراد فضای مناسبی برای اعمال مخرب خود یافتهاند چرا که میتوان به هزاران نفر در زمانی کوتاه و از طریق اینترنت دستیابی داشت. در برخی موارد شیادان با ارسال نامههای الکترونیکی وسوسهکننده از شما میخواهند که اطلاعاتی خاص را برای آنان ارسال نموده و یا از یک سایت به عنوان طعمه در این رابطه استفاده میکنند.
ما در اینترنت میگردیم. وارد چت رومها میشویم. با افراد جدیدی آشنا میشویم که هویتی نامشخص دارند. چند دقیقه بعد رفتارمان دوستانهتر میشود. یک اشتراک کوچک فکری یا شغلی میتواند باعث شود که شماره تلفنمان را در اختیارش قرار دهیم، عکسمان را براش بفرستیم، محل سکونتمان را فاش کنیم، از شغل افراد خانواده و از مسافرتی که در پیش داریم و حتی وسایلی که میشود در اتاقمان یافت بگوییم. هیچ فکر کردهاید که اگر طرف صحبتمان یک سارق باشد، چه دعوتنامهای را براش ارسال کردهایم؟
اینها تازه بخشی از اونهاست!
بشر هر کاری میکنه خودش داره به سر خودش میاره، خودمون میخواهیم پس نباید ترسی ازش داشته باشیم!
در ابتدای ورود به بحث ذکر چند گزینه را لازم میدانم تا ابهامات احتمالی را برطرف سازد . گفتنی ست مجال این انتقاد را برسایه سنگین خبر رسانی گسترانیده ام ودر مورد جریده وزین ” شرق ” …
یکم: معتقدم انسان انتقاد را متوجه سویی می نماید که به آن علاقمند است و قرابت فکری و رفتاری بیشتری را احساس می کند.
سپس: بدلیل عادت غیر حرفه ای نگاشتن آنلاینی که دارم ضعف نوشتاری ام را با دیده بخشاینده خود بپوشانید.
سپس:انتقاد در مورد یک مقوله مشخص از بین برنده بسیاری از وجوه درخشان یک پروسه به طور خاص کار مطبوعاتی نیست
سپس:از تمامی دوستانی که با موارد مطرح شده در این پست موافقت دارند خواهشمندم با دادن لینک مرا در گرفتن باز خورد این نظر یاری نمایند…
با سلام و درود بر دستان توانا و افکار بلند دوستان و همکاران روزنامه شرق مواردی را که دیر زمانیست ذهن مغشوشم را به سر گیجه کشانده است را با شما در میان می گذارم تا شاید اگر این متن به دستتان رسید پاسخی را برای ” بد بینی ها “یم بیابم.
دوستان خوب به یاد دارم روز نخستین حضور ش” شرق ” را در میان برهوت مطبوعاتی کشور.در آن زمان ” محمد قوچانی ” می گفت:” آمده ایم تا بمانیم” اندیشه ای که من خود با شدت و حدت از پایبندی به آن دفاع می کنم چون نیک می دانم تا نباشی حرفی هم برای مطرح کردن نیست…
اما یک پرسش اجمالی هست که ذهنم را مشغول نموده:”مرز ماندن” تا کجاست؟رسالت نخستین یک جریده چیست؟تعریف “سیر آزاد اطلاعات” چیست و…
خوب به یاد دارم یک بار در حضور ” احمد زید آبادی ” ـ که احترام خاصی را بر دانش و صراحت لهجه اش قائلم ـ در حین حضور در همایش دو روزه بررسی روند گسترش مدرنیته در مشهد و در باب وظیفه مطبوعات مباحثه می کردم که پاسخ او چیزی بود غیر از مشی کنونی شرق.
دوستان آیا خبر بازداشت فردی چون ” موسوی خوئینی” حتی ارزش یک تحلیل ـ تاکید می کنم تحلیل ـ را نداشت؟؟؟
براستی تعریف انتشار یک خبر چیست؟ نیک واقفم که معنایش را پخته تر و علمی تر از من می دانید
آیا پرداختن به مشکلات مالی دوران گذشته شهرداری تهران مهمتر است یا “هویت دینی انجمنهای اسلامی” ـ که آن نیز از اهمیت خود برخوردار است ـ؟؟؟
به هیچ روی قصد نادیده گرفتن فضای دوست داشتنی و پر بار ” شرق ” را ندارم اما می خواهم بدانم سهم ” یقه سفیدهای ” کتابهای قوچانی در سیر آزاد اطلاعات در جریده شرق چقدر است؟
از باب آشنایی بیشتری که با ” رضا خجسته ” و ” احمد زید آبادی ” دارم و شاید هم یکطرفه باشد انتظاراتم از چنین تیم حرفه ای ژورنالیستی با واقعیت عریان همخوانی ندارد که البته می دانم که شاید اشکال در من باشد.
باز هم می گویم به جد معتقدم پر بارترین جریده ای را که پس از ” جامعه ” مطالعه کرده ام شرق است و معترفم که همیشه دوست داشتم در این جریده تیغ سانسور بر افکار مکتوبم فرود آید تا جریده ای دیگر.
می دانم که بسی بهتر و شیواتر از من قلم را می فشارید اما می خواهم بدانم در تعریف شما سامانه های دموکرات در جامعه ای که از دسترسی به اطلاعات حتی در جزئی ترین حالات محرومند چگونه شکل می گیرند؟
فی الحال به همین اندک بسنده می کنم تا پس از این چه پیش آید…
سلام… امکانات کاربری ویژهی کلوب رو یادتونه؟؟!!… دیگه تجاوز به حریم خصوصی آدمها از اون تابلوتر؟؟؟… ما خودمون تشنهایم که اطلاعات هم رو بریزیم بیرون… خب اینجوریاست که یکی دیگه هم غافلگیرمون میکنه اطلاعات رو با چه اشتهایی میریزه بیرون!!
نیما: خوشبختانه از اون امکان اصلاً استفاده نکردم.
سلام
بعد از عرض ارادت - خواستم بگم که شماره ایشون ۲-۳ سال پیش هک شد نه پارسال.
یا حق…..
در ضمن با تشکر از مطالب خوبتون در ۴۰چراغ
نیما: حجت جان طبق اخباری که من دارم فوریه ۲۰۰۵ این اتفاق افتاد. این هم لینک خبر:
http://news.com.com/Paris+Hiltons+cell+phone+hacked/2100-7349_3-5584691.html