ایرانسل و ارسال هرزنامه

این روزها اگر فارغ از تعصب نگاهی به فضای مجازی بیاندازیمٰ به راحتی به این نتیجه می‌رسیم که بخش بزرگی از تجارت آنلاین به دروغ با این واژه نام‌گذاری می‌شود. اصطلاحاتی که این روزها با واژه‌های دلفریب ایمیل مارکتینگ و کسب درآمد از راه اینترنت به خورد ما داده می‌شود توهم و دروغی بیش نیست بلکه مزاحمت‌هایی آنلاین است که تنها بار یک نام انگلیسی را برای آبرومندانه کردن کاری ناشایست به دوش می‌کشند. اصلاً معلوم نیست که چرا عده‌ای فکر می‌کنند بکارگیری واژگان معادل انگلیسی، کلاس کاری را بالا می‌برد.

این دسته از فعالان اینترنت را باید مزاحمانی دانست که هر روز چند بار زنگ خانه‌تان را می‌زنند و فرار می‌کنند. برایشان فرقی هم نمی‌کند که نیمه‌شب است یا صبح یا ظهر. اگر خوره وب هستید، حتماً صابون این دوستان به تنتان خورده است. کسانی که با چند برنامه و نرم‌افزار اینترنت را به دنیال ایمیل‌ها شخم می‌زنند و آنها را دسته‌بندی می‌کنند و به هرزنامه‌فرستان و آزمندان بازاریابی می‌فروشند.

اما بر خلاف تصور مقصران اصلی فروشندگان بسته‌های ایمیلی نیستند. تقصیر اصلی متوجه مشتریان این کالاست. این تجارت نامشروع هم از قانون همیشگی عرضه و تقاضا تبعیت می‌کند. تا مشتری نباشد فروشنده هم نیست.

ادامه

همخرید؛ خرید گروهی، تخفیف گروهی

رپرتاژ آگهی

این روزها خیلی از وبلاگ‌ها درباره سایت‌های خرید یا تخفیف گروهی حرف می‌زنند. من اولین بار این موضوع رو توی وبلاگ سلمان خوندم. بعدش هم چند تایی از این سایت‌ها رو بررسی کردم. شیوه کار همه‌شون تقریباً مشابه هم هست. اما قبل از هر چیزی بذارید ببینیم جریان این خرید گروهی چیه.

فرض کنید که شما می‌خواهید یه نوشابه بخرید که قیمتش هست ۵۰۰ تومان. حالا اگه بخواهید شش تا نوشابه بخرید، ممکنه قیمت هر نوشابه ۴۸۰ تومان تموم بشه. علتش هم اینه که این طوری سرمایه فروشنده کمتر می‌خوابه، سود کمتری برمی‌داره و شما هم ارزون‌تر خرید می‌کنید. حالا اگه شما با پنج تا از دوستاتون تصمیم به خرید نوشابه بگیرید و هر کدوم هم شش تا بخرید، ممکنه قیمت خرید هر نوشابه به ۴۵۰ تومان هم برسه. خب این طوری همه خوشحال می‌شن.

به این کار می‌گن خرید گروهی که نهایتاً منجر به تخفیف گروهی می‌شه که البته چیز تازه‌ای هم نیست. برای مثال شرکت‌های بیمه برای گروهی از پزشکان که از خدماتشون استفاده کنن ۲۵٪ تخفیف در نظر می‌گیرند. حالا هم با گسترش شبکه‌های مجازی و دوست‌های اینترنتی که هر جای دنیا پراکنده هستند، می‌شه همین کار رو انجام داد. رد اولین وب‌سایت‌های خرید گروهی رو می‌شه توی کشور چین پیدا کرد. جایی که یک گروه از مردم می‌تونستن با خرید گروهی یک جنس، تخفیف خوبی بگیرند. ایده سایت‌های تخفیف گروهی مثل همخرید همینه. حالا بریم و این سایت رو بررسی کنیم.

ادامه

درآمد فقط برای میهن‌بلاگی‌ها

Mihanblogمیهن‌بلاگ یکی از سرویس‌های خوب و محبوب فارسی برای وبلاگه که چند روز پیش پنجمین سالروز خودش رو جشن گرفته. میهن بلاگ چند وقت پیش فروخته شد به مؤسسه توسعه تجارت الکترونیک صبا در واقع همون مجموعه‌ای که شبکه اجتماعی کلوب رو هم اداره می‌کنه. طبق گزارش سایت الکسا هر دوی این سایت‌ها، از پربیننده‌ترین وب‌سایت‌های ایران هستن و این طور که به نظر میاد، بخش بزرگی از ترافیک اینترنت ایران به سوی این دو سایت هدایت می‌شه.
از قرار معلوم کلوب که به عنوان پروژه در دل یکی از شرکت‌های قدیمی ایرانی شکل گرفت، تونست به جذب کاربران زیاد و موفقیت در جذب آگهی، به درجه‌ای برسه که مؤسسه توسعه تجارت الکترونیک صبا ازش بیاد بیرون و در نهایت با اضافه شدن میهن‌بلاگ به این مجموعه، بتونه کاربران بیشتری رو از این دو سایت به سوی هم هدایت کنه و در نهایت بازار وسیع‌تری برای پخش آگهی پیدا کنه. در این بین برای پخش آگهی به سرویس‌های رقیب دیگه هم پیشنهاد داد و با این کار در حال حاضر یکی از قوی‌ترین شرکت‌های پخش آگهی در فضای فارسی اینترنته. آگهی‌هایی که این مؤسسه جذب می‌کنه در مجموعه‌ای از سایت‌های پربیننده فارسی پخش می‌شن.
حالا میهن‌بلاگ قصد داره بخشی از درآمد خودش از راه آگهی رو با نویسندگان وبلاگ، تقسیم کنه. ایجاد فروشگاه برای هر کاربر ایده‌ای بود که قبلاً همین مجموعه در سایت کلوب پیاده کرده بود. اما پیشنهاد فروشگاه یا به عبارت دقیق‌تر ایجاد یک ویترین در وبلاگ، می‌تونه موفق‌تر باشه. می‌شه گفت پروفایل یک کاربر در سایت کلوب چندان بازدیدکننده نداره اما یک بلاگر، همیشه در حال تولید محتواست. مشکل بلاگر ایرانی هم اینه که نمی‌تونه درآمدی کسب کنه. اما اگه این امکان جدید میهن‌بلاگ رو جدی بگیریم و موفق باشه، می‌شه گفت اولین گام جدی برداشته شده. بلاگر مطلبش رو می‌نویسه و آگهی رو براش یه شرکت معتبر جذب می‌کنه و درصدی هم به اون می‌ده. این یک قدم جلوتر از سرویس‌های وبلاگی دیگه هست. سرویس‌هایی که آگهی‌ها رو در کنار وبلاگ‌ها پخش می‌کنن و در بسیاری موارد نویسنده وبلاگ با نوع آگهی کنار صفحه مشکل داره. در حالی که در این سرویس، بلاگر می‌تونه نوع تبلیغش رو انتخاب کنه. این طور که در وبلاگ مدیران میهن‌بلاگ نوشته شده، این سیستم نمایش آگهی هم مثل گوگل هوشمندانه عمل می‌کنه و بر طبق متن، آگهی نشون می‌ده. منتظر گام‌های بعدی محمدجواد شکوری مقدم و همکارهاش می‌مونیم.

سیستم فروشگاهی آرگوس

Argosنمی‌دونم این چیزهایی که اینجا می‌نویسم چقدر به دردتون می‌خوره. شاید هیچی. اما برای خودم یه جور وقایع‌نگاریه که بعداً می‌تونم بیام سراغش. بعضی وقت‌ها هم ایمیلی یا نظری می‌نویسن برام که می‌فهمم به در چند نفری خورده این نوشته‌ها. بگذریم. این روزها هر وقت که تونستم، بعد از کارم رفتم سراغ خرید خرت و پرت برای خونه. اینجا معمولاً خونه رو مبله اجاره می‌دن اما منظورشون از مبله، تختخواب و میزناهارخوری، ماشین لباسشویی و یه دونه مبله. البته بعضی‌ها هم خونه رو بیشتر از این مجهز می‌کنن. اما اینی که من اجاره کردم، باید براش حتی قاشق و چنگال خرید.
مردم معمولاً از دو تا فروشگاه این چیزها رو می‌خرن. برای این‌که همه جور چیزی توش پیدا می‌شه و ارزون‌تر از جاهای دیگه هم هست. IKEA (که توی ایران بهش می‌گن ای کِ آ و اینجا می‌گن آی کی آ) و Argos (آرگوس). اولی که یه برند سوئدیه، توی ایران بیشتر به عنوان جایی که محصولات چوبی داره شناخته می‌شه اما اینجا توش حتی غذای سوئدی هم می‌شه پیدا کرد. این یکی رو هنوز وقت نکردم برم. اما آرگوس که یه جور فروشگاه زنجیره‌ایه، سیستم مکانیزه جالبی برای فروش داره.
فروشگاه‌های آرگوس تشکیل شده از یک سری میز که روشون کاتالوگ فروشگاهه و یه دستگاه الکترونیکی. شما از توی کاتالوگ محصول مورد نظر رو می‌پسندی و شماره شناساییش رو وارد دستگاهه می‌کنی. اونجا بهت می‌گه توی انبار این فروشگاه چند تا موجوده. بعدش شماره رو روی یه کاغذ می‌نویسی و این کار رو برای چیزهای دیگه‌ای که می‌خوای ادامه می‌دی. بعدش یا می‌تونی بری سراغ فروشنده‌ها تا پولش رو بدی و بهت رسید بدن یا این که بری سراغ یه دستگاه‌هایی که شبیه خودپرداز بانکه و تو فروشگاه هست. کدهای شناسایی رو به دستگاه می‌دی، روی دستگاه عکس و مشخصات اون وسیله رو می‌بینی و موجودیتش چک می‌شه. بعد پولش رو با کارت پرداخت می‌کنی و دستگاه بهت رسید می‌ده. حالا می‌مونی تا صدا کنن و جنست رو بهت تحویل بدن. یا می‌تونی ازشون بخوای که به آدرسی که می‌دی بیارنش.
کل پروسه انتخاب می‌تونه به صورت آنلاین هم انجام بشه که بحثش جداست.
البته بعضی وقت‌ها همه چیز به این خوبی پیش نمی‌ره. مثلاً رخت‌آویز خریده بودم موقع نصب‌کردن یه لولای پلاستیکیش شکست. بردمش اونجا لولا رو برام عوض کنن. گفتن باید کل رخت‌آویز رو بیاری، یه دونه نو ببری. زیاد منطقی به نظر نمی‌رسه.
با همه این حرف‌ها فکر می‌کنم عاقلانه‌ست اگه کم‌کم سر و کله چنین سیستم‌های فروشی توی ایران و به خصوص شهرهای بزرگ پیدا بشه.
پ.ن: این لوگوی بالا رو هم محسن خان امامی زحمتش رو کشیدن. بفرمایین انار شب یلدا.