فریاد اسرائیلی دزدی در ایران

نوآم گالای یک عکاس اسرائیلیه که چند سال پیش از فریاد خودش چند تا عکس می‌گیره و می‌ذاره توی سایت فلیکر.

بعد از دو سال بهش خبر می‌دن که عکس صورتش رو روی تی‌شرت دارن می‌فروشن اون هم در حالی که روحش هم از ماجرا خبر نداره. اما جریان به همین جا ختم نمی‌شه. عکس‌های اون در بیش از چهل کشور دنیا سر در میاره و حتی به عنوان نماد و سمبل عصیان و مقاوت و آزادی‌خواهی و خیلی چیزهای دیگه تفسیر می‌شه.

یکی از این کشورها البته ایرانه. تصاویر توآم به صورت گرافیتی و با شابلون روی در و دیوار و گوشه و کنار شهر منتشر می‌شه. برای نوآم این موضوع خیلی جالبه و البته حسابی تعجب می‌کنه. یکی از این عکس‌ها اون قدر مشهور می‌شه که مؤسسه نشنال جغرافی باهاش تماس می‌گیره و امتیاز این عکس رو می‌خره. این در حالیه که این تصویر با جلوه‌ها و اشکال مختلف حتی روی جلد مجلات مشهور رفته. و البته خالق این اثر از بسیاری از این موارد بی‌خبر بوده. این طوری می‌شه که این عکس لقب «فریاد دزدیده‌شده» رو به خودش اختصاص می‌ده. این مسأله‌ای هست که نوآم با استفاده از موتور جست‌وجوی تاینی‌آی متوجه می‌شه. سایتی که یک عکس بهش می‌دی و عکس‌های مشابه رو پیدا می‌کنه.

فیلمی که اینجا مشاهده می‌کنید، یک فیلم کوتاهه که داستان «فریاد دزدیده‌شده» رو بازگو می‌کنه.

دوبی‌نامه (۱)

امروز بعد از یک پرواز نسبتاً طولانی به دوبی رسیدم. یک هفته‌ای اینجا هستم تا برنامه ویژه‌ای از دوبی بسازم. اما با توجه به این که هنوز جبران زمان‌های به هم ریختن خواب نشده و فعالیت بیولوژیکم قر و قاطیه، چندان نتونستم در این شهر چرخی بزنم. این اولین باره که میام دوبی. تا زمانی که ایران بودم، هر وقت فرصتی برای مسافرت خارج از کشور فراهم می‌شد، ترجیح می‌دادم جایی غیر از دوبی رو انتخاب کنم. به هر حال اولین تصاویری که از این شهر دیدم، شدیداً من رو به یاد لاس وگاس می‌انداخت. از این جهت که چنین شهرهایی هویت خاصی ندارند. در واقع همه چیز بر اساس پول بنا شده و ساختمان‌های عظیم و البته نوساز.
هوای امروز در بدو ورد غبارآلود بود. تا پیش از این فکر می‌کرد دوبی آسمانی صاف داره اما برخورد اولیه که این تصور رو بهم ریخته. شاید روزهای دیگه این طور نباشه. بعد از این که اتاقم رو تحویل گرفتم و رفتم سراغ دوش و حمام. بعد هم چند ساعتی خوابیدم. بعد هم به یکی از دوستانم زنگ زدم که هفت-هشت سالی می‌شد ندیده بودمش. اومد دنبالم و با چند تا دیگه از دوستانش دور هم نشستیم و گپ زدیم و بعد هم شام و باقی قضایا.
امروز عصر باران شدیدی دوبی رو فرا گرفت. انگار که ابرهای لندن اومده باشن تعقیبمون. به هر حال چیزی که مسلمه، هیچ پیش‌بینی‌ای برای باران در سیستم شهرسازی اینجا وجود نداره. هیچ جوی آبی هم لاجرم نیست. بنابراین خیابان‌ها سریعاً تبدیل به کانال‌های آب شدن و دوبی در عرض چند ساعت ظاهر ناشیانه‌ای از ونیز به خودش گرفت. با این تفاوت که جای قایق، ماشین‌های مدل بالا توی این کانال‌ها حرکت می‌کردن و جلوه‌های ویژه پاشش آب رو تکرار می‌کردن.
تمام امروز بیشتر از هر جای دیگه‌ای در این دو سال صدای گفت‌وگو به زبان فارسی شنیدم و ایرانی دیدم. برای روز اول نمی‌تونم چیزی بیشتر از این بنویسم. باید ببینم در روزهای آینده چه اتفاقاتی می‌افته و چه خواهم دید.
اینترنت هتل چندان سرعت مناسبی نداره. برای مثال نمی‌شه به راحتی یک ویدئوی یوتیوب رو دید. باید فردا پیگیری کنم و ببینم قراره همین طوری باقی بمونه یا نه. صفحه اول گوگل امارات به زبان عربیه اما در زبان‌های دیگه‌ای مثل انگلیسی، فارسی، اردو و هندی هم در دسترسه. یادمه چند سال پیش خبری از هندی و اردو نبود. سایت‌های فلیکر و اورکات هم فیلتر هستن. این هم اسکرین‌شات صفحه «مشترک محترم فیلان فیلان» در دوبی.

از بستن فلیکر تا شکستن فیلتر

Firefox Extension for Flickr Blocking in Iranزیگزاگ– «افزونه‌ای برای فایرفاکس ساخته شده که با نصب آن کاربران ایرانی می‌توانند سایت‌های فیلترشده را مشاهده کنند».
این خبری بود که در اوایل سال نوی میلادی در برخی از سایت‌های خبری منتشر شد. افزونه مورد بحث را فردی به نام محمد نوشته بود که در واقع توسعه‌ای بود از افزونه فیلترشکن دیگری که مخصوص مشاهده سایت فلیکر است.
سایت فلیکر یکی از مشهورترین سایت‌های اشتراک عکس سایت که در ایران مسدود شده و «حامد صابر» مدیر گروه ایرانیان این سایت فردی است که افزونه فیلترشکن فلیکر را برای مرورگر فایرفاکس نوشته است.
گفت‌وگو با حامد صابر از چند دیدگاه می‌تواند جالب باشد. یکی آن‌که او از معرفی خود به عنوان نویسنده این فیلترشکن ویژه ابایی ندارد و دیگر آن‌که همواره تأکید می‌کند با سانسور اینترنت مخالف نیست:

ادامه

دامنه‌های ir. برندهای خارجی در دست کیست؟

WWWیادم هست وقتی که خرید و فروش دامنه‌های دات آی آر (ir.) همگانی شد، شرکت‌های هاست و دومین و افراد دیگر شروع کردند به گرفتن دامنه‌های به درد بخور. در این بین برخی هم به دنبال آن بودند که دامنه دات آی آر برندهای معروف را از آن خود کنند. برخی از این دامنه‌های بعدها با قیمت‌های گزاف فروخته شدند و برخی دیگر همچنان در دست صاحبان ایرانی هستند. در حالی که اجرای قوانین بین‌المللی همچون قانون مالکیت معنوی و اختلافات سیاسی میان ایران و دیگر کشورها باعث شده تا برخی از این شرکت‌ها دامنه خدمات خود در ایران را محدود یا مسدود کنند، از این سو نیز کمتر برندی توانسته دامنه‌های دات آی آر را از آن خود کند. تعداد معدودی از انها هم با گرفتن وکیل توانسته‌اند دامنه‌های مربوط به حوزه ایران را به دست بیاورند هر چند در آن خدماتی ارائه ندهند.
از جمله این شرکت‌ها، شرکت گوگل است. در حال حاضر گوگل دات آی آر به سایتی منتهی نمی‌شود اما این دامنه در اختیار شرکت گوگل قرار گرفته است. با گرفتن هو ایز از گوگل دات آی آر متوجه می‌شوید که آدرس شرکت گوگل در آن درج شده است و با هو ایز گوگل دات کام مطابقت دارد و حتی DNSها هم روی سرور گوگل تنظیم شده است.
از قرار معلوم کارهای حقوقی مربوط به گوگل را دفتر حقوقی دکتر علی لقایی انجام می‌دهد. البته گوگل حتی علامت تجاری خود را در اداره مالکیت صنعتی ایران ثبت کرده است و از قرار معلوم به نسبت سایر برندها حواسش را بیشتر جمع ایران کرده [+].
حالا بد نیست نگاهی بیندازیم به برندهای مشهور دیگر و ببینیم اوضاعشان چطور است.

ادامه

کارگران مشغول بازی هستند!

Google Image Labeler

توجه: این بخش از گوگل در حال حاضر موجود نیست و آفلاین شده است.

زیگزاگ– قدیم‌ها، که کت و شلوار به عنوان یک لباس تازه وارد ایران شده بود و اتوها هم از مدل ذغالی پیشرفت بیشتری نکرده بودند، مردان شلوارشان را نمناک می‌کردند و زیر تشکشان می‌گذاشتند تا خط اتویش به اصطلاح هندوانه قاچ کند. این یعنی یک تیر و دو نشان. خواب و اتوی توأمان! این، شاید مثال خوبی برای تیری باشد که این روزها به دو نشان اینترنتی رها می‌شود؛ گوگلی که ما را بازی می‌دهد.
بیایید برچسب‌بازی کنیم
اخیراً گوگل یک بازی جالب و اعتیادآور به نام «برچسب‌زنی گوگل» یا Google Image Labeler در سایت خود قرار داده است.
در این بازی دو نفره شما و یک کاربر دیگر دو دقیقه وقت دارید تا کلماتی را در وصف یک تصویر بنویسید. برای مثال گوگل به شما تصویری از یک «پرنده دریایی» را نشان می‌دهد. شما و آن کاربر کلماتی چون «دریا»، «پرنده»، «پرواز» و… را به آن نسبت می‌دهید. اگر این دو بازیکن، کلماتی یکسان را به تصویری یکسان اختصاص دهند، امتیاز می‌گیرند. اما در پشت پرده چیزی فراتر از یک بازی سرگرم‌کننده پنهان شده است. شما در واقع دارید به بهینه‌سازی جست‌وجوی گوگل کمک می‌کنید. شما بازی می‌کنید اما گوگل در حین بازی از قوه تشخیص شما به نفع جست‌وجویی بهتر بهره‌برداری می‌کند و کلیدواژه‌هایش برای تصاویر مختلف را گسترش می‌دهد.

ادامه

وبلاگ بزنم، فیلتر می‌شود! (گفت‌وگو با سعید ابوطالب)

Saeid Aboutalebهفته‌نامه چلچراغ، نیما اکبرپور‌*- سعید ابوطالب یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی است. نماینده‌ای که قبل از این خبرنگار بوده و در کار رسانه. او طرح استفاده مدیریت‌شده از ماهواره را در مجلس دنبال می‌کند که طبق این طرح، سازمان صدا و سیما موظف است حداکثر تا شش ماه، با راه‌اندازی حداقل سه شبکه تلویزیونی با گستره کشوری، نسبت به دریافت و پخش هم‌زمان آن دسته از برنامه‌های شبکه‌های ماهواره‌‌ای که مغایر با ارزش‌ها و مبانی فرهنگ اسلامی و ملی نباشد، اقدام نماید. درباره اینترنت و ماهواره هچ کس را پیدا نکردم که مناسب‌تر از او باشد چرا که هم رسانه را به خوبی می‌شناسد و هم کسی است که از پشت پرده این اتفاقات و تصمیم‌گیری‌ها با خبر است. این گفت‌وگو در خانه آقای ابوطالب انجام شد و در محله‌ای که او بیش از سی سال است ساکن آنجاست. خیابان ۱۷ شهرور.
اجازه بدهید من از یک خبر شروع کنم. گزارشگران بدون مرز اخیراً اعلام کردند که ایران یکی از ۱۳ کشور دشمن اینترنت است. به نظر شما این موضوع چقدر درست است؟
– من نمی‌دانم این واژه «دشمن اینترنت» چقدر علمی هست. من که تا حالا نشنیده بودم کشوری دشمن اینترنت محسوب شود. آن کسی که این تعریف را می‌کند، لااقل شاخصه‌هاش را هم ارائه بدهد. حالا صرف نظر از این که ما با مسأله فیلترینگ موافقیم یا مخالفیم. از طرف دیگر من یک خبر دیگر خواندم که ایران رتبه اول یا دوم را از لحاظ تعداد کاربران در اینترنت دارد. اگر فیلترینگ تا این اندازه محدودکننده بود، ما نباید تعداد زیادی کاربر می‌داشتیم. بنا بر این فکر می‌کنم این تعبیر قشنگی نیست درباره ایران.
ببنید تا جای که من اطلاع دارم، بحثشان نفوذ اینترنت نیست. شاخصه‌هاشان برای این مسأله، تعداد و نوع سایت‌های فیلترشده است. در این باره چه توضیحی دارید؟
– من معتقدم اول باید روی اصل فیلترینگ بحث کنیم که لازم است یا نه. به نظرم آنهایی که می‌گویند فیلترینگ به هیچ وجه لازم نیست، یا با مبانی جامعه‌شناسی آشنا نیستند یا طرفدار آنارشیسم هستند. همه جای دنیا فیلترینگ هست. شما حتی در خانه فیلترینگ را اعمال می‌کنید. شما حتی حرف‌هایتان را هم بین اطرافیانتان طبقه‌بندی می‌کنید. پس باید اصل فیلترینگ را بپذیرم. حالا به این می‌رسیم که چه چیز را فیلتر کنیم، و چه را نکنیم. من هم ممکن است نسبت به فیلترینگ فعلی اعتراض داشته باشم. من با این جوان‌هایی که کار فیلترینگ را انجام داده‌اند، یک نشست دوستانه در مجلس داشتم. در چهره اینها واقعاً‏ صداقت دیدم. امکاناتشان کافی نیست. چاره‌ای ندارند. خیلی از سایت‌ها به خاطر کمبود امکانات فیلتر اشتباهی می‌شوند.

ادامه

یوتیوب، پدیده‌ای برای تمام فصول

YouTubeمجله الکترونیک زیگزاگ– کسانی که پیگیر خبرها و خبرسازان هستند، غالباً وقتی به سراغ اینترنت می‌روند که بخواهند از ستاره‌های نوظهور، تحولات تازه و پدیده‌های دنیای دوروبرشان آگاه شوند. اما مدتی است که اینترنت، صرفاً راوی رویدادهای دنیای بیرونی نیست بلکه پدیده‌ها و ستاره‌های خاص خود را می‌پروراند؛ پدیده‌های که تمام شهرتشان بسته به دنیای مجازی است. این پدیده‌های اینترنتی، حالا نه تنها هوش و حواس وبگردها را برده‌اند، بلکه رسانه‌های بزرگ و سنتی را هم به دنبال خود می‌کشانند.
این یک پیروزی بزرگ برای اینترنت به عنوان یک رسانه است. رسانه‌ای که ثابت کرده نسبت به اتفاقات واکنشی سریع‌تری از رقبایش نشان داده است. اتفاقاتی که از چشم خبرنگایران و رسانه‌های کلاسیک پنهان می‌مانند، در اینترنت پدیدار می‌شوند. پدیده شهروندان روزنامه‌نگار یا citizen journalist این روزها و با فراگیر شدن اینترنت بیش از پیش رنگ می‌گیرد و قدرتش را به رخ می‌کشد. هنوز از خاطرمان نرفته است که در پی وقوع انفجارهای چهارگانه متروی لندن، «تلفن‌های همراه سریع‌ترین و گویاترین تصاویر را از این حادثه و وقاع پس از آن، گرفتند.» [+]
تصاویری که بلافاصله به تلویزیون‌های خبری راه یافت اما سرانجام روی تاروپود شبکه اینترنت بود که دست به دست گشت و «همگانی» شد. پس از این انفجار سایت‌های اشتراک تصویری چون «فلیکر» از تصاویر ارسالی عکاسان آماتور و حرفه‌ای آنلاین، آکنده شد. پیش از آن هم در حادثه سونامی، تصاویر ضبط شده توسط تلفن‌های همراه از همین طریق همه‌گیر شده بود.

ادامه