«بچهها آشق میشوند» یک فیلم کوتاهه. بچهای ده ساله که عاشق دختر همسایه خودش شده که البته به سن ازدواج رسیده. همین و بس. سوژهاش درباره معصومیت کودکانه و از اون دست فیلمهایی که توی ده سال اخیر نمونه های زیادی از اون رو دیدیم. فضای فیلم من رو به دهه شصت برد. اعتراف میکنم قبل از این که درباره فیلم جستوجو کنم، نمیدونستم که در سال ۱۳۸۰ ساخته شده.
برخلاف بعضی از نظرات که این طرف و اون طرف خوندم، درباره این که فیلم باورپذیری نداشت و فضایی که بچهها ترسیم میکردند، واقعی نبود و خلاصه با فرهنگشون تعامل نداشت، من اعتقاد دیگهای دارم. اگر به لاهیجان و به خصوص محله پردسر برودی که محل ساخت این فیلم هست، با صدها کودک مثل شاغلام این فیلم روبرو خواهید شد. چیز چندان عجیبی نیست.
مورد دیگهای که خیلی دوستداشتنی به نظرم رسید، موسیقی تیتراژ پایانی بود که از قرار کاری هست از مینو جوان.