هنوز جای دندانهای شیریش پر نشده بود…
پرواز پرندهای کوچک را به مسلخ برد
هنوز پشت لبهایش سیاه نشده بود…
بکارتی شرمناک را به مسلخ برد
هنوز اندامش شکلی نبرده بود…
راستگویی را به مسلخ برد
هنوز قالبی در سرش نبود…
اندیشه را به مسلخ برد
هنوز غروب نرسیده بود…
طلوع را به مسلخ برد
آینهای که یافت…
خودش را به مسلخ برد
بدون دیدگاه! نخستین کسی باشید که دیدگاهی مینویسد.