«گوگل جان! پسرم با اینجا کارت دارم». این جملهای است که چند سال دیگر دکتر «ولد الاس کای» سوئدی هنگام صدا کردن پسرش خواهد گفت چرا که او نام فرزندش را گوگل گذاشته است. این نشاندهنده شدت علاقه این متخصص موتور جستوجو در حوزه بازاریابی است.
آن کی نام فرزندانش را «مایکروسافت» و «نتاسکیپ» گذاشته و فرزندان هم مادرشان را «مادر برد» میخوانند. علاقه، عشق یا اعتیاد؟ کدامیک باعث شده تا چنین مسائلی شکل بگیرد؟
ساعت ۱۲ شب است. آن قدر خسته هستی که نمیتوانی چشمانت را باز نگه داری. فردا صبح زود باید بروی دانشگاه چرا که امتحان داری. روی تختت دراز که میکشی چشمانت میافتد به کامپیوترت و تصمیم میگیری میلهایت را چک کنی به اینترنت وصل میشوی و به خودت میگویی: فقط نیم ساعت. بعد میخوابم. چند تایی ایمیل چک میکنی و میبینی که دو سه نفری آنلاین هستند. حال و احوال که میپرسی کار بالا میگیرد. همزمان مشغول میشوی به خواندن خبرهای روز و لینکهایی که دوستانت برایت فرستادهاند. ناگهان چشمت به ساعت میافتد. ساعت ۳ صبح است و تو هنوز بیداری. میدانی چه شده؟ برایت متأسفم. تو معتاد شدهای. چرا که تمام علائم بیماری اعتیاد به وب یا Web Addiction در تو مشاهده میشود.
سال ۱۹۹۵ روانپزشکی بنام گلد برگ، اعتیاد جدیدی را کشف کرد و با مردمی روبهرو شد که برای دیدن مونیتور، خانواده را رها کردهاند. اینها در بسیاری از مواقع ترجیح میدادند وقت خود را با کامپیوتر و در سایتهای مختلف اینترنتی بگذرانند. اعتیاد به اینترنت چیزی شبیه اعتیاد به الکل و مواد مخدر است. متخصصان بهداشت روانی در حال تحقیق روی کسانی هستند که بیش از اندازه آنلاین میشوند و از نظر تعداد رشد فزایندهای دارند. آنها در این زمینه روشی تشخصی دارند که «اختلال اعتیاد اینترنت» نامیده میشود. هر گاه بتوانیم «زندگی الکترونیک» را هم به عنوان بخشی از زندگی واقعی بپذیریم، به تدریج متوجه بیماریها و اختلالات رفتاری و اجتماعی این حوزه هم میشویم. در بُعد روانشناختى، اینترنت در کنار فواید غیرقابل انکارش، آسیبهاى جدى متعددى از جمله هویت نامشخص، اضطراب، افسردگى و انزوا، اعتیاد به اینترنت و به خصوص اعتیاد به گپزنى (چت) را مىتواند براى کاربران به همراه داشته باشد. بنابر یک گزارش، برخى از آمریکایىها تا جاىی به اینترنت اعتیاد پیدا کردهاند که روزانه بیش از ۱۸ ساعت از وقت خود را صرف اینترنت مىکنند، این امر در مواردی در کنار صرف هزینههای سرسامآور، زندگى بسیارى از مردم را مختل کرده است. این بیمارى در آمریکا به قدرى فاجعهبار است که کلیساها، پشوایان مذهبى با فریادهاى کمکخواهى زن و شوهر، یا یکى از آنها، براى رهاىی از این نوع اعتیاد مواجه هستند و مؤسسههاى مشاورهاى مسیحى در حال تدوین مشاورههاى اعتیاد به اینترنتند.
سرپرست مرکز درمانى اعتیاد به الکل و مواد مخدر در دانشگاه استنفورد مىگوید: «اگر فردى متوجه شد که قادر نیست یک روز را بدون استفاده از اینترنت سپرى کند، شکى نیست که این فرد به استفاده از اینترنت معتاد شده است».
اعتاد به اینترنت در سالهای اولیه به عنوان یک اعتیاد کم خطر مورد بررسی قرار گرفته بود اما بعد از گذشت مدت زمان نه چندان زیادی به علت رشد چشمگیر مبتلایان به این نوع اعتیاد به شدت در بیشتر کشورهای جهان شایع شد تا جایی که حتی در بعضی از کشورها این اعتیاد به رسمیت شناخته شده و کلینیکهای خاصی برای مداوای معتادان به اینترنت دایر گشت. از جمله این کشورها میتوان به چین، آمریکا و آلمان اشاره کرد که به علت تعداد زیاد کاربران اینترنت دارای بیشترن معتادان به اینترنت هستند. برای مثال در کشوری مثل آلمان بیش از ۳۰ میلیون نفر از مردم به طور روزانه از اینترنت استفاده میکنند که یک میلیون نفر از آنها به اعتیاد اینترنتی و آنلاین مبتلا شدهاند. بر طبق آمار کشور چین با ۹۴ میلیون نفر کاربر اینترنتی بعد از آمریکا با ۲۰۰ میلیون نفر کاربر دومین کشور بزرگ دنیا از لحاظ تعداد کاربر اینترنتی است و ۵/۲ میلیون نفر از این تعداد به اینترنت اعتیاد درجه یک دارند. تحقیق دانشگاه چینی هنگکنگ نشان میدهد اعتیاد جوانان هنگکنگی به اینترنت درحال افزایش است و۲۰ درصد این جوانان هماکنون روزانه چهار ساعت از اینترنت استفاده میکنند.
روند نگرانکننده اعتیاد به اینترنت هر کاربری را به نگرانی وا میدارد. زندگی در دنیای مجازی گاهی چنان جدی میشود که اختلالات فاحشی را باعث شده است. چندی پیش فردی که خودکشی کرده بود در نامهای که از خود به جای گذاشت، دلیل خودکشی خود را عدم توانایی در تشخیص میان دنیای واقعی و مجازی اعلام کرده بود. او دنیای واقعی خود را هم به شکل بازی کامپیوتری مورد علاقهاش میدید.
با رشد روز افزون این پدیده، کشورها اندک اندک وارد مقوله مبارزه با آن میشوند. هوپینگ کی یکی از مقامات سنگاپور اعلام کرده که کشورش برنامه اجتماعی جدیدی برای مبارزه با اعتیاد شهروندانش به اینترنت به اجرا خواهد گذاشت. این برنامه ترک اعتیاد مبتلایان به اینترنت را تحت معالجه قرار میدهد. در همین راستا سال گذشته مرکز ترک اعتیادی در چین ایجاد شد تا این کاربران را به سوی زندگى بهتر سوق دهد. یکى از مقامات دولتى چین گفته است، به زودى مجموعه قوانین تازهای به اجرا درخواهد آمد که پدر و مادرها بتوانند به صورت مسؤولانهتر بر بازى فرزندان خود نظارت داشته باشند. کو ژاو وى از آژانس اینترنت چین اعلام کرد که از هنگام اجرای این قانون ساعتهای بازی کاربران از پیش تعیین شده و آنها نمیتوانند در طولانى مدت به بازى بپردازند. یکى دیگر از قوانین، ایجاد سیستم جدیدى است که کاربر نخواهد توانست بیش از شش ساعت بازى کند، چرا که آهسته آهسته قدرت شخصیتى و مشخصاتی که در بازى دارد رو به کاهش مىگذارد و بنابراین بازى را مىبازد. این مرکز ترک اعتیاد در شهر پکن چین واقع است.
اینترنت محدود به مرزها نیست. اعتیاد به اینترنت هم نمیتواند محدود به کشورها باشد. ویروسهای مجازی حد و مرز نمیشناسند، بیمارهای مجازی هم چنین. چقدر پیش میآید که قبل از دیسکانکت به خود بگوید فقط چند دقیقه دیگر؟ هنگام شلوغی خطوط، چقدر تلاش میکند تا به اینترنت وصل شوید؟ تا چه حدی اتصال به اینترنت را از دیگران مخفی میکنید؟ کانکت بودن را چقدر به بیرون رفتن ترجیح میدهید؟ تا چه حدی از آف بودنتان پریشانخاطر، عصبی و بیقرار میشوید؟ شما معتاد هستید؟
اسم گذاشتن روی بچه ها هم مثل اینکه تبحر و دانشی می خواد که همه ندارن!
ترک اعتیاد هم اراده می خواد!
امروز روز جهانی مبارزه با مواد مخدره. ضمن عرض تسلیت به همه ی دوستان و خوانندگان عزیز که احتمالاً تا شب مجبورن ده دوازده تا کلیپ آبکی تلویزیونی رو در این زمینه تحمل کنن و هم چنان شاهد بیاثر بودن همهی روشهای پیشنهادی ترک اعتیاد روی دوستان و آشنایان معتادشون باشن (باور کنین قصد توهین به هیچ کس رو ندارم٬ اما معتقدم هر ایرانیای٬ حداقل یکی دو نفر معتاد توی اطرافیانش میشناسه)٬ میخوام پیشنهاد کنم یه فروم ترک اعتیاد هم برای اوردوز دات نت کردههایی مثل ما تشکیل بشه تا بتونیم یه کمی توی این فضای مجازی با همدیگه حرف بزنیم و راهحلی پیدا کنیم. چرا میخندین؟ از سایر روشهای ترک اعتیاد که توی ایران به کار گرفته میشه که خندهدارتر نیست!
راستی٬ یکی از دوستانم شدیداً معتقده که هنوز تعریف درستی از “مادهی مخدر” برای جوونهای ما وجود نداره و همین هم باعث میشه خیلیها به هزار و یک اسم دیگه به دام این مواد بیافتن. حالا تو رو خدا بهمون بگو اکبرپور٬ این واقعاً وبلاگه یا تو هم تو کاری؟!
نیما: معتادان همدیگر رو معتاد میکنن. من هم سعی خودم رو میکنم که یک عده رو معتاد کنم. نظرت چیه؟ با هم میزنیم تو رگ.