با سرعت عجیبی تغییر میکند. اینترنت را میگویم. دنیای فناوری شاید در هیچ دورهای از تاریخ این مقدار شتاب نداشت. فناوری کامپیوتر و به دنبال آن اینترنت جهشهای بلندی را در پنج سال اخیر شاهد بوده. چیزی که تصورش در کمتر از یک دهه پیش غیرممکن به نظر میرسید و در مخیله کسی نمیگنجید، اکنون واقعیت پیدا کرده و قابل لمس است. شاید در کشور ما به دلیل کمبود منابع و عدم دسترسی به برخی از این امکانات نتوانیم تمام آن چیزی را که در دنیا وجود دارد، لمس کنیم اما با گشت و گذار در گستره جهانی وب، درک آن موضوع غریبی نیست. ده سال پیش نشستن پشت کامپیوتر خانگی و آوردن اطلاعات از کامپیوترهای دیگر روی شبکه هنوز چیز عجیب و هیجانانگیزی بود. این که بتوانیم چند خطی پایم متنی را بین دو کامپیوتر که در اتاقهای مختلف یک ساختمان قرار دارند، رد و بدل کنیم پیشرفت کمی محسوب نمیشد. عملکرد دستگاههای کنترل از راه دور تلویزیون و این که بتوان بدون وجود سیم، کنترل یک دستگاه را در دست گرفت جالبترین چیزی بود که بخشی از دوران کودکی من را تشکیل میداد چه برسد به حسی که سالهای بعد درباره دستگاههای تلفن همراه پیدا کردم. تصورش هم غیرممکن بود. تلفنی که توی جیبت است و همه جا میتواند مانند خانهات تو را با بقیه مرتبط کند.
حالا اینترنت یک امر بدیهی شده. تا ده سالپیش صفحههای سیاه و سفیدی که از طریق شبکههای BBS (یک نوع شبکه محلی) در دسترس بودند، بعد از چند سال اینترنت ما را به صفحاتی روبهرو کرد که با شیوهای متفاوت، رنگین و متصل به هم، دنیایی از متون و تصاویر مفید را تشکل میدادند. امروز میبینم که صوت و تصویر هم به مجموعه چندرسانهای اینترنت افزوده شده و روز به روز حجم بیشتری از اطلاعات سمعی و بصری را در اختیار کاربرانش قرار میدهد. با افزایش ضریب نفوذ اینترنت در دنیا مخصوصاً از نوع پرسرعتش، انتقال دادههای حجمی چون موسیقی و و فایلهای ویدئوی سادهتر شده و کاربران دیگر محدود به خواندن نیستند. آنها میتوانند گزارشی را بخوانند و تصاویرش را مشاهده کنند.
دستنوشتههای نیما اکبرپور