تمام کن
تعلق را بُکُش
تبر باور تنها…
تنها یک تبر
که نخستِ درد باشد
و پایان تاریک و سردِ تن
تمشک طلایی برای یک ماه تلاش
به خاطر تکه کردن تنه تنومند غرور
و تمام آن چه که تافتهای در تفکر تناورت
تشکر و تبریک و تیشهای
تقدیمی برای عرض ارادت
و یک بغل تنفر برای تنوع
و یک بار تشکر برای تنفر
همین و بس
به قول شاعر «جانا سخن از زبان ما میگویی».
حالا نمیشه به جای “تبر” که “نخستِ درد است” از یه وسیله کم دردتر استفاده کنیم!؟
نیما: شما از سوزن تهگرد استفاده کن صادق جان.
از سطح درک من که خارجه 🙂 ولی خوشگله 🙂