هفتهنامه چلچراغ– «اعتصاب سراسری، در اعتراض به نرخ بالای مکالمات تلفن همراه، ۲۰ (یا ۲۰) دی همه موبایلها را خاموش میکنیم (این کار خسارت سنگینی را متوجه مخابرات میکند) این اعتصاب در برخی نشریات درج شده است، به همه بفرستید».
این پیامی بود که طی چند هفته اخیر، بارها روی صفحات موبایل و مسنجر ایرانیها را ظاهر شد و ارسالش به صورت تصاعدی افزایش پیدا کرد.
اعتراض از همه رنگ
در دنیا انواع و اقسام شیوههای اعتراضآمیز وجود دارد که طیفش از تظاهرات و تجمع تا دادنامههای اینترنتی برای جمعآوری امضا کشیده میشود. Flash Mob یک نوع جالب از اعتراض است. این اصطلاح در معنای جدید خود وقتی به کار میرود که گروهی از مردم در زمانی مشخص و غیرعادی و در مکانی عمومی ناگهان جمع شده و پس از یک زمان کوتاه به سرعت متفرق میشوند. این نوع اعتراض معمولاً با کمک اینترنت یا شبکه ارتباطهای دیجیتالی دیگر سازمان داده میشوند. در عین حال این نوع اعتراضها در مکانهایی مشخص و متفاوت و به طور همزمان سازماندهی میشوند تا توجه عموم را جلب کنند. یک نمونه از «فلاش موب» در ناآرامیهای مدنی سال ۲۰۰۵ فرانسه اتفاق افتاد و از طریق تلفنهای همراه گسترش یافت. «فلاش موب» بر خلاف تصور همیشه به صورت تجمع نمود نمییابد بلکه میتواند انجام یک عمل هماهنگ و سازماندهی شده بدون جمع شدن در یک مکان باشد. برای مثال در برخی از کشورها به منظور اعتراض به عملکرد پلیس افراد زیادی تمام خطوط ارتباطی اداره پلیس اعم از تلفن و فکس را اشغال میکنند یا صندوق پستی نهاد مذکور را لبریز از نامهها و بستههای ارسالی کرده و مشابه آن را برای ایمیلها و سایت پلیس انجام میدهند.
تاریخچه این نوع اعتراض به ماه می ۲۰۰۳ و در منهتن بر میگردد که موردی ناموفق بود اما در ژوئن همان سال نمونهای موفق از تجمع در یکی از فروشگاههای زنجیرهای Macy توانست توجه زیادی را به سوی خود جلب کند.
از لحاظ ساختاری این نوع اعتراض را میتوان اعتراضات نفر به نفر دانست که اخبار آن در اصطلاح به صورت سینه به سینه منتشر میشود. امروزه تکنولوژی و ابزارهای نو در روند و سرعت پخش آن نقش به سزایی را ایفا میکند.
از مشخصات بارز «فلاش موب» انجام حرکات نمادین بدون سر دادن شعار است. در یک نمونه از این اعتراضهای تمام مردم چترهایشان را به همراه خود آورده بودند و بدین ترتیب محل مورد نظر مملو از چترهای رنگارنگ شده بود و در نمونهای دیگر همگی صورتهای خود را به شکل «زامبی»ها گریم کرده و در یک مسیر مشخص شروع به رفت و آمد کردند.
اساماس در ایران
گزارش شرکت مخابرات ایران نشان میدهد که پیامهای کوتاه ارسالی از ابتدای سال تا کنون از هفت میلیارد گذشته است که در دنیا یک رکورد به شمار میرود. طبق آمار شرکت ارتباطات سیار، در چهار روز اول فروردین، به طور میانگین ۴۰ میلیون پیام در روز ارسال شد. همچنین در مناسبتهای خاص مانند شب عید فطر، قربان و شب یلدا این رقم به ۵۰ میلیون رسیده است. شاید برایتان جالب باشد که بدانید در عید غدیر خم بیش از ۷۲ میلیون پیام کوتاه در یک روز ارسال شد که در دنیا یک رکورد مجسوب میشود. از طرفی با توجه فعالیت اپراتور دوم تلفن همراه و افزایش مشترکان پیشبینی میشود تعداد پیامهای کوتاه در پایان سال از ۱۰ میلیارد هم فراتر برود. آمار و ارقام از این حکایت دارد که ایرانیها به طور متوسط روزانه ۲۰ میلیون و هر ایرانی روزانه تقریباً دو پیام کوتاه میفرستد. یک حساب سرانگشتی نشان میدهد درآمد امسال مخابرات تنها از پیامها بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان خواهد بود که این رقم به اندازه کل درآمد رادیو و تلویزیون ایران از محل تبلیغات و آگهیها است.
چه کسی خاموش است؟
روز سیام دی ماه برای اطلاع از واکنش دوستان نسبت به این اساماس با برخی از آنها تماس گرفتم و سؤالاتی مبنی بر این که چند بار این پیام را دریافت کردهاند و نظرشان درباره آن چیست پرسیدم. جوابهای نشان میدهد که درصد زیادی از افرادی که پیام مذکور به دستشان رسیده بود، موبایلها را خاموش نکردند که البته هر کدام دلیل قانعکنندهای برای خود داشتند.
علاء محسنی: اتفاقاً این پیام به دستم رسید. به نظرم نوع کار جالبه اما چون به نتیجه نمیرسید، موبایلم را خاموش نکردم. اساماسها این روزها به حدی مبتذل هستند که انجام کار جدی نیاز به فرهنگسازی داره. اگر هم یک پیام جدی به دریافت کنیم، شوخی به نظر میرسه. راستی مگه امروز سیامه؟
علی میرمیرانی: این پیام به دستم نرسید. اگر هم میرسید موبایلم را خاموش نمیکردم. عملی هم نیست چون خیلیها به موبایلشون نیاز دارند. اصلا! کی گفته که تعرفههای مخابرات گرون شده؟
مسعود مرعشی: موبایل من که به خاطر بدهی قطعه. اما من خاموش میکردم. یه وقتهایی هم یواشکی روشن میکردم ببینم پیامی دارم یا نه.
شیما شهرابی: پیامش دو بار به دستم رسید اما من خاموش نکردم. تازه دو روزه موبایلم وصل شده، حالا برم خاموشش کنم؟ به نظر من فایده نداره.
امیرمهدی ژوله: یک بار به دستم رسید، من هم واسه ۵ یا ۶ نفر فورواردش کردم اما موبایلم رو خاموش نکردم. توی این چند وقت موبایلم را جواب نمیدادم چون سر لوکیشن بودم. به هر حال چون معلوم نیست لطمه چقدره، فایده نداره. وضع ساعات بانک و تغییر فصلی ساعتها که ضررش مشخص بود، عملی نشد چه برسه به این یکی. مردم هم کار و زندگی دارن، پس خاموش نمیکنن.
وحید رونقی: توی موبایل نه اما توی مسنجر پیامش رو دریافت کردم برای تمام دوستان مسنجری هم فورواردش کردم. بار اول که بیستم بود، موبایلم رو خاموش کردم اما انگار هیچکی جز من خاموش نکرده بود.
علیرضا شیرازی: من روی مسنجرم ۴ یا ۵ بار این پیام رو دریافت کردم اما برای کسی نفرستادم چون اعتقادی به ارسال پیام های گروهی ندارم. موبایلم رو خاموش نکردم چون تنها راه ارتباط کاری من موبایلم هست اما اگه تلفن تماس دیگهای داشتم با انگیزه ماجراجویی موبایلم را خاموش میکردم. به نظر من با این شکل این اعتراض ها هم به نتیجه نمیرسه چون پشتوانه محکمی نداره. شاید اگر یک جایی مثل خبرگزاری یا نشریه پشتش باشه، مردم بیشتر جدی بگیرند و نتیجه هم بده.
آرش عاشورینیا: به تعداد زیاد توی مسنجر پیام به دستم رسید اما برای کسی نفرستادم. موبایلم خیلی از روزها خاموشه. روز بیستم هم خاموش بود و روشنش نکردم. به هر حال با این وسعت فکر نکنم تأثیرگذار باشه.
آرش خوشخو: اصلاً این پیام جریانش چی هست؟ نمیدونم شاید به دستم رسید و من هم نخونده پاکش کردم!
کریم ارغندهپور: همچین پیامی رو دریافت نکردم. اما اگر هم به دستم میرسید فورواردش نمیکردم. کلاً به این شیوهها اعتقادی ندارم. این شیوههای اعتراضی خوب هستند اما بردش خیلی محدوده و به جامعه راه پیدا نمیکنه و در نتیجه مؤثر هم نیست.
مرگ همسایه
سیام دی ماه هم گذشت و این التهاب هم فرو نشست. ما نشان دادهایم که اعتراضکنندگان بسیار خوبی هستیم اما تنها در گفتار و نه در عمل. از قرار معلوم کسی موبایلش را خاموش نکرد. همه به امید آن که دیگری این کار را میکند از خیرش گذشتند و از اول بهمن ماه اساماس محتوای عادی و همیشگی خود را پیدا کرد.
زبان فارسی در این مواقع ضربالمثلهای خوبی دارد. «مرگ خوبه اما برای همسایه» شاید این کاربردیترین ضربالمثل ما برای این اتفاق است.
عالی بود مطلبتون
نیما جان، من معتقدم که خیلی از این اس ام اس ها (و حتی جک های خیلی بامزه)، مستقیماً از طرف خود مخابرات ارسال میشه. شما فقط حساب کن که همین اس ام اس به اصطلاح اعتراضی، به چه تعداد و برای چند نفر ارسال شد و در نتیجه، خودش چه درآمدی برای مخابرات داشت! به نظرم مسخره و نقض غرض میاد که خودمون میلیونها اس ام اس بزنیم و بگیم: آی ملت، اس ام اس نزنید!! فکر میکنم اگر قرار بود همچین اعتراضی، واقعی و جدی باشه، باید برای خبررسانی فراخوانش، از میدیایی غیر از خود موبایل استفاده میشد. حالا سایر مواردش مثل برنامهریزی، فراگیر بودن و غیره به کنار.
نیما: کامبیز جان اتفاقاً این هم یکی از مواردی بود که خیلیها نظری مشابه تو داشتن. هیچ هم بعید نیست.
خود این sms زدن برای اطلاع دادن این مطلب، میدونی چقدر سود به مخابرات رسونده؟
خوب کاری که از اولش در تضاد با خودش هست که دیگه فایده نداشتنش معلومه.
نیما: موافقم.
سلام هر چی تلاش کردم نتونستم از این کدهای جاوا برای نشون دادن مخالفت با ثبت سایت رو بذارم لطفا راهنمایی بیشتری بکنید
اگر امکان داشت یه سری بزنید به ما
فقط مونده بود بیجنبه بودن ایرانیها در زمینه ارتباطات به دنیا ثابت شه که با این پدیده شوم موبایل و اساماس شد
D:
حرفیه؟
خوب یه کم طول میکشه که روشهای مناسب اعتراض رو کشف کنیم. من فکر میکنم با وجود تمام تناقضها و کم و کاستیها باز هم در نوع خودش یه حرکت رو به جلو محسوب میشده. راستی من متوجه این جمله نشدم: «آمار و ارقام از این حکایت دارد که ایرانیها به طور متوسط روزانه ۲۰ و هر ایرانی روزانه تقریباً دو پیام کوتاه میفرستد.» ۲۰ تا در روز متوسط چی هست؟
نیما: منظور بیست میلیون در روز بوده.
ما کبری رو بغل کریمااااااااااااااااا
به نظرم این طرح فلشموب جالبه و میتونه کاربردی باشه. اما یه پیشزمینههایی میخواد. از لحاظ فرهنگی و اطلاعاتی میطلبه که جامعه در یه حد نرمالی باشه که مردم ما این طور نیستند. کل جمعیت کاربران اینترنت که به صورت مفید و اصولی از اینترنت استفاده میکنند در ایران از ۲۰ هزار نفر نمیگذره نمیشه انتظار داشت با این تعداد بشه تحول عظیمی در فرهنگ کشور ایجاد کرد.
ببین ما دوست داریم یه کارایی بکنیم و هنوز راه درستش رو پیدا نکردیم اما هر اشتباه یک مسیر نادرست رو اتوماتیک حذف میکنه.
من همین که یه عدهای این پیامها رو فرستادن یک “عمل” مثبت اولیه میدونم و اجراش رو نتیجه اون.
بهتره به جای تضعیفش، تشویقش کنیم تا بالاخره راه درستش رو پیدا کنیم.
بهاران دلش واست تنگ شده… ببینیم همو… پسر جون