رادیو جوان / جوانی آزاد- میدونی چیه؟ از دیروز تصمیم گرفتم که من هم ریسک کنم. از قرار معلوم خیلی جذاب میشه آدم. همه خوششون میاد. آدم کلی چیز میشه. محبوب. اون وقت اومدم با خودم فکر کردم که کجا ریسک کنم. اولش خواستم خلبان شم. چون از اون شغلهاست که ریسکش زیاده. تازه آدم ممکنه که پیشرفت هم بکنه. حتی ممکنه مثلاً شهردار بشه و دکتر بشه و مهندش بشه و اینا. بعدش دیدم که ای بابا من از بالا پایین رفتن خیلی میترسم. فوبیا دارم اصلاً. این کار از اون کارهاست که هم خودش بالاس هم ریسکش. مردهشور ببرن. خلاصه گفتم که برم یه پله پایینتر، سراغ ریسکای عادی. مثلاً بیفتم تو بازار بزنم تو کار تجارت و بیزنس. بعدش دیدم دو تا مشکل وجود داره. یکی این که آدم بیفته تو بازار لباسهاش پاره میشه. زشته خب. خب؟ دومیشم اینه که با پول کارمندی که نمیشه بیزنس کرد. ایش. پس باید زد تو کارهای ریسک پایین. مثلاً آدم میتونه ریسک کنه و بره تو قسمت ۳ متری استخر. پایینترین جاییه که توش میشه ریسک کرد. اما خب ممکنه آدم خفه شه. خطرناکه. باز هم ریسکش خیلی بالاست. نمیدونم چرا جور نمیشه یه رقمهایی ریسک کرد. اما خودمونیم. ما همین جوری همیشه در حال ریسک کردنیم. اصلاض خود زندگیمون ریسکه. چایی میخوریم ریسک سرطان گلو داره، نوشابه خوردن ریسک مرض قند داره، نفس کشیدن توی این هوا هم که ریسک مردن داره. اصلاً خطرناکترین ریسک تو زندگی اینه که آدم ریسک نکنه. ما بهتره ریسک نکنیم جون تو. خودش ریسکه دیگه.
بدون دیدگاه! نخستین کسی باشید که دیدگاهی مینویسد.