رادیو جوان / جوانی آزاد- آقا جان ما ما هرز رفتیم؟ نه هرز نبود. یه چیز دیگه بود. آها ما هدر رفتیم. شوما چقدر قیافهت آشنا میزنهها، شوما رو من یه جا دیدم. جون من بگو. تو محله ما نیستی؟ نیستی. باشه خیالی نیست اما آشنا میزنی. بعله. داشتم میگفتم. ما هدر رفتیم. این همه استهداد در ما مردونده شد جون شوما. وقتی باهات حرف میزنم مجله نخون بیتربیت. میزنم میترکونمتا. عرض کنم حضورتون که. گوش بده. عرض کنم حضورتون که من نباس راننده میشدم. آخه این چه وضعشه. میخوان سه تا صفر رو بردارن از رو پول. نشنیدی؟ جون شوما خودم شنفتم از تو رادیو. میگن که میخوان سه تا از این صفرا رو پاک کنن. یعنی اون که سه تا صفر از هزار تومنی کم کنن بشه یه تومن. آدم هزار برابر درآمدش کم میشه دیگه. اون وقت من که کرایه خونه میدم دویست هزار تومن، چه جوری با این کرایهها که کم میشن پول اجاره بدم آخه؟ آخه این رسمه. حالا چند روز دیگه همه ادارهجاتم ساعتشون به هم میریزه. میگن ساعت ۹ صبح همه باهاس سر کار باشن. اون وقت هفت و هشت صبح پرنده هم تو خیابون نمیچره چه به رسه به این که ما مسافر بزنیم. آخه من با این درامد چی کار کنم؟ همهش هم قسط این ماشین رو باهاس یدم دیگه.
من میدونم اینا همهش کار خودشونه. میخوان زحمت ما رو هدر بدن. اینا هستن که اقتباس میکنن. خب؟ بگو خب. ها؟ اقتباس بابا. کتاب کدومه. اقتباس میکنن از تو بانکا. یعنی هاپولی میکنن. آها. اونا نیست رقم بالا پول میزنن به جیب میخوان که پولشون زیاد به نظر نیاد. یعنی طرف ۱۰۰ میلیون اقتباس میکنه، اون وقت سه تا صفرش رو بردارن میشه ۱۰۰ هزار تومن. کی میره مچ اینا رو واسه صد هزار تومن ناقابل بگیره. والله. ما یکی داریم تو محلهمون خیلی پولداره. خب؟ بگو خب. یعنی پولدار که نیست. گردنکلفته بعدشم پولدار شده. اولشم پولدار نبود. یه تیکه زمین داشت بهش ارث رسیده بود. شلوغ پلوغ که شد همه جا، تهرون افتاد تو اون تیکه زمین. پولدار شد دیگه. حالا هر کار میخواد میکنه. آدم میذارهع آدم برمیداره. وارد میکنه. صادر میکنه. فیلم میسازه. به خودش جایزه میده. روزنامه چاپ میکنه. از خودش عکس میندازه. تیم فوتبال تشکیل میده. قهرمان میشه. جون شوما. آدم از خنده ریسه میره کار اینا رو میبینه. شوما قیافهت برام آشنا میزنهها. عجیبه. چرا یادم نمیاد؟
چی میگفتم؟ میگفتم من هدر رفتم. من باهاس هنرپیشه میشدم. آها شوما هنرپیشهای نه؟ میدونم. شوما رو توی چیز دیدم. سینما. شوما چیز نیستی؟ فرشید انتظامی؟ نه چی بود اسمت. نوک زبونمهها. بهروز شکیبایی؟ ای بابا. آقا ما غلط بکنیم ازتون کرایه بگیریم. ما مخلص شوماییم. فقط یه بازی میتونی واسه ما جور کنی؟ بیام نقش رانندهای نقش اولی چیزی بازی کنم؟ هان؟ خجالت نمیکشی؟ چرا؟ چرا باید خجالت بکشی؟ آخه من به چی گیر بدم؟ بذار من فحشام رو بدم بعد با هم صحبت میکنیم. اوکی؟ گوش کن پس. ۱۱ سپتامبر، مسلحانه، تعطیل، قدرت خرید، تحریم، فدراسیون، پارادایم، مانیفست، نخبه، قطار بیترمز، دانشجو، مداخله، سرمربی، پسوورد، اکازیون، انجراف به چپ.
بدون دیدگاه! نخستین کسی باشید که دیدگاهی مینویسد.