هفتهنامه چلچراغ– لندن به طور قطع یکی از پایتختهای رسانهای دنیاست. روزنامهنگاری به مدرنترین شکلش در این شهر وجود دارد. تعداد روزنامههایی که به طور رایگان در سطح شهر توزیع میشود، روز به روز در حال افزایش است و این مسأله روزنامههای قدیمی و جدیتر را با مشکل رقابت در بازار رسانهای دچار کرده است.
روزنامه گاردین به عنوان یکی از مهمترین روزنامههای بریتانیا خوانندگان زیادی در سراسر دنیا دارد و این مدیون برنامهریزی دقیقی است که در تمام سطوح و بخشها وجود دارد. یکی از اولین چیزهایی که در این روزنامه توجهم را جلب کرد، اتاقی بود که اتاق مدرسه یا اِسکول روم نام داشت. طبق یک برنامه مشخص، دانشآموزان روزانه برای بازدید به مجموعه گاردین میآیند و در با اصول روزنامهنگاری آشنا میشوند. مربیان با استفاده از تجهیزات مدرنی که در این بخش قرار دارد، به آنها کمک میکنند تا در پایان بازدید، روزنامه دلخواه خود را منتشر کنند. در این میان گاردین هم ایدههای جالبی صید میکند. نتیجه هم که مشخص است. دانشآموزان با شیوه کار در روزنامه و گردش کار در چنین مجموعهای آشنا میشوند و در کنارش تغییری کلی در نگرش کلی اجتماع به رسانه صورت میپذیرد. این کارگاه آموزشی یک روزه باعث میشود تا عده بیشتری به کار کردن در رسانهها علاقمند شوند و روزنامههای دیواری مدارس و دانشگاهها کیفیتی بالاتر و حرفهای پیدا کنند.
گاردین دو تحریریه مجزا دارد که یکی برای نسخه آنلاین (سایت) و دیگری برای نسخه چاپی مشغول به کار هستند آن هم در ابعادی که قابل مقایسه با هیچیک از روزنامههای داخلی نیست. خوشبختانه امکان داشتم تا یک ساعتی با یکی از دبیران ارشد بخش آنلاین صحبت کنم و با شیوه کارشان از نزدیک آشنا شوم. ملاقاتی هم با سردبیر بخش وبلاگهای سایت گاردین داشتم. کمی هم هیجانزده شد وقتی که فهمید از خوانندگان وبلاگش هستم. در واقع تصور نمیکرد یک ایرانی بداند که گاردین وبلاگ هم دارد چه برسد به اینکه کسی وبلاگهایش را بخواند.
گاردین به خاطر ضمیمههایش هم طرفداران زیادی دارد. موضوع ضمیمه اولین روز هفته یعنی دوشنبه «رسانه» است. اخبار، تحلیلها و مطالب خواندنی درباره روزنامهنگاری که آگهیهای استخدام مرتبط با این مشاغل هم در کنارشان درج شده.
نکته قابل توجه این است که میان افراد عادی و معلولان از لحاظ استخدام تفاوتی وجود ندارد. امکانات به تناسب توانایی جسمی برای همه وجود دارد. به عبارت دیگر کسی نباید به خاطر ناتوانی از کار کنار گذاشته شود. این است که در اتاق خبر جاهایی چون بیبیسی شما میتوانید افراد معلولی را ببینید که در کنار سایر همکاران به مطالعه، تنظیم و تولید اخبار مشغول هستند. برای من جالب بود که در اتاق خبر سرویس جهانی بیبیسی خبرنگار کوری را ببینم که پشت لپتاپ مخصوصی نشسته، مطلب مینویسد و در کنارش هم سگ راهنمایش دراز کشیده و کاری به کار کسی ندارد.
موضوع خبرنگار شهروندان و افراد عادی که در وبلاگها، فتوبلاگها و سایتهایی چون یوتیوب تولید محتوا میکنند، به شدت مورد توجه قرار گرفته است. آنها سعی میکنند تا از روشهای مختلف به شهروندان یاد بدهند که چگونه میتوان با تجهیزات معمولی، عکسها یا ویدئوهای مناسب گرفت. بهترین راه برای پایین آوردن هزینهها، استفاده از محتوایی است که توسط مردم تولید شود. اگر اتفاقی در یک بزرگراه، فرودگاه یا هر نقطه دیگری بیفتد، احتمال حضور خبرنگار و عکاس در صحنه کم است. در نتیجه یک روزنامهنگار شهروند میتواند از آن اتفاق، ویدئو یا عکسی تولید کند که قابل استفاده در رسانهها است.
گاردین بخش مجزایی برای تعامل با مخاطبان دارد. سرپرست این بخش هم خانمی است که تحصیلات دانشگاهیش را در زمینه رسانه و جامعه گذرانده است. او با در نظر گرفتن آمارها و نظرها و پیشنهادهای مخاطبان، سعی میکند تا ارتباطی دوجانبه برقرار کند. با این روش میتوان روزنامه را به سلیقه مخاطب نزدیکتر کرد. این نظرسنجیها از محتوا تا شماره صفحه مطالب را در برمیگیرد. برای آنها مهم است که بدانند خواننده دوست دارد مثلاً مطالب ورزشی را در کدام صفحه بخواند.
برخی از خوانندگان ثابت و نویسندگان هم میتوانند مطالب خود را در گاردین چاپ کنند. مطالب آنها در صفحات ویژهای که «نظر آزاد» نام دارد چاپ میشود. اصولاً صفحاتی که نظرات و تحلیلهای شخصی را منتظر میکند، دقیقاً مشخص شده تا خوانندگان بتوانند میان نظرات شخصی نویسندگان و اخبار صحیح تفاوت قائل شوند.
دنیا دنیای تکنولوژی است. بریتانیاییها هم به سرعت خود را با پدیدههای جدید هماهنگ میکنند. هر روز بر تعداد افرادی که اخبار را به طور اینترنتی و از کامپیوترها و موبایلهایشان دنبال میکنند افزوده میشوند. روزنامهها هم برای زنده ماندن در جامعهای کاپیتالیستی و در رقابت با هم باید بتوانند محتوایی مناسب تقاضای مخاطبان تولید کنند تا ورشکست نشوند. این است که شما میتوانید در سایت روزنامهای چون گاردین که قاعدتاً باید فقط محتوای قابل چاپ تولید کنند، محتوایی متفاوت چون ویدئو هم ببینید. چیزی که به ندرت در رسانههای خودمان دیده میشود. نمونهاش را در سایت روزنامههای خودمان ببینید.
پ.ن: نوشتهای که خواندید برداشتهای شخصی من و مشاهداتم را در برمیگیرد. بدیهی است که دوستان و همکاران چیزهایی غیر از آنچه که من دیدهام مشاهده و یا درک کرده باشند. خوشحال خواهم شد که این نظرات را در انتهای این مطلب بخوانم.
نیما جان پیرو صحبتمان درباره تارانتینو خوب است این پست را بخوانی
http://alaqeband.blogfa.com/post-266.aspx
چاکریم
ای بابا آقا نیما اینقدر داغ دل ما رو تازه نکن و این نمکها رو به زخم ما نپاش.
من که اصلاً دیگه نمیدونم تو این آشفته بازار چیکارهام و چیکار باید بکنم.
راستی یه وبلاگ جدید دست و پا کردم آدرسش رو برات میذارم. یه سری بزن. در ضمن به رسم پاسداشت دوستان نیکو لینک شما رو با اجازه گذاشتم قاطی لینک دوستانم.
نیما: مخلصیم.
نیما نبودی ببینی با انگلیس رفتنت کلی کلاس گذاشتم خییی از این ابلهها از حسادت داشتن میترکیدن، ها ها ها …
نیما: رضا جان ببین میتونی عامل ترورم شی یا نه! لول. چوخلصیم.
ای بابا آقای اکبرپور وقتی نصف ملت ما هنوز نمیدونن نت چیه… نصف دیگه هم به خاطر سرعت پایین قیدشو زدن…خوب معلومه روزنامههای ما احساس نیازی به این جینگولک بازیا نمیکنن…
با سلام
لینک آرشیو همشهری رو که معرفی کردید کار نمیکنه
http://www2.hamshahri.net/
نیما: متأسفانه این لینک رو هم برداشتن! دستشون درد نکنه.