چیزه. پیام نوروزی من که بسیار هم مهم به نظر میرسد (فقط به نظر میرسد):
حالا که زندگی دکمه Undo نداره، سالی بینیاز از آندو برایتان آرزومندم.
سوای این حرفها، من خیلی حالم خوبه گرچه نرفتم در کنار خانواده سال رو تحویل کنم و موندم همین تهرون. حالا همین روزهاست که یک سر برم. امسال برخلاف سالهای گذشته مسافرت اونور آبی نمیرم چرا که تازه هفته قبل از یه همچین جایی برگشتم. یه جور رفتم که آب تو دلتون تکون نخوره.
اما بازی مشاعره که آرش خان کمانگیر دعوت کرده. این هم پاسخ ما:
رفتیم پریروز به افکار و درونمایه اندیشه
گفتیم که اندک شده ارشاد مگر میشه
دیدیم که سردار شده هنگبهسر کمکم
بر چکمه شده مات و تبرج سفرش کیشه
ما هم دعوت میکنیم به مشاعره طبق این قانون از یک فتحی، معصومه ناصری و رضا مقدری عزیز به ادامه مشاعره. یه کم زور بزنید شعرتون بیاد بابا.
نه بابا شما یک پا شاعری. :))
گویند سالی که نکوست از بهارش پیداست
با محمود جان میکنیم مدیریت جهانی یکراست!
بسکه نمودیم حل هر مشکل در کشور
گویی که همه جهانیان از ما داد خواست!
— ما بیدعوت و با دعوت طبق بند ۳ آیین نامه مشاعره بازی همه جا بازی میکنیم! سال مدیریتی خوبی داشته باشین 🙂