دویچهوله، احسان نوروزی- آرش آبادپور و نیما اکبرپور، از وبلاگنویسان سرشناس وبلاگستان فارسی، در گفتوگو با دویچهوله از تحولات وبلاگستان در عصر طلایی شبکههای اجتماعی و از چشمانداز وبلاگنویسی در دنیای شگفتانگیز ارتباطات مجازی میگویند.
آرش آبادپور که به واسط وبلاگش در فضای مجازی با نام «کمانگیر» شناخته میشود، ۶ سال است که وبلاگ مینویسد. آرش سه سال اول را به زبان انگلیسی مینوشت و در سه سال گذشته به زبان فارسی هم مینویسد. پستهای کاوشگرانه و موشکافانه آرش در حوزههای مختلف، از پربینندهترین بلاگنوشتهای وبلاگستان است. او اکنون در کانادا زندگی میکند.
نیما اکبرپور هم از اولین بلاگرهای ایرانی است و وبلاگش «عصیان» از برجستهترین وبلاگهای فارسی در زمینه فناوری اطلاعات است. نیما میگوید وبلاگ و ارتباطاتی که از راه وبلاگنویسی و حضور در فضای مجازی برقرار کرده، به وضوح مسیر زندگیاش را تغییر داده است. سیری که او طی کرده، سیر آشنایی است؛ نقطه شروع برای او نوشتن برای مخاطبان آنلاین بود، سپس نوشتههایش در مطبوعات باز نشر شد، پس از آن جذب مطبوعات شد و امروز با گذشت ۸ سال از آغاز وبلاگنویسی، مجری و تهیهکننده برنامه کلیک در بیبیسی فارسی است و در لندن زندگی میکند.
رسانههای نوین و صیقل خوردن تعریف وبلاگ
عصر طلایی وبلاگ سپری شده و اکنون دوره طلایی شبکههای اجتماعی فرا رسیده است. اما آیا اقبال گسترده و چشمگیر کاربران به ابزارهای نوین ارتباطی، وبلاگ را به حاشیه خواهد راند؟ آرش میگوید: «گاهی وقتها اتفاقاتی در وبلاگستان رخ میداد که اتفاقات نابی بود، اما این که جریانی وجود داشته، زمانی به اوج رسیده و حالا سیر نزولی پیدا کرده، مانند تابعی که به حداکثر رسیده و حالا رو به پایین است، مدل نسبتا سادهای برای توصیف وبلاگستان است.»
او میگوید: «کاملا موافقم که اکنون عصر طلایی شبکههای اجتماعی است، مثلا وقتی در اتوبوس نشستهام توییت میکنم و از این طریق محتوایی تولید میشود که جایی در وبلاگ نمیتوانست داشته باشد، شبکههای اجتماعی ابزارهای جدیدی به ما دادهاند، نشستهایم در جایی، فیسبوک را باز میکنیم و کامنتی مینویسیم، مطالبی میخوانیم. بنابراین ابزارهایی ایجاد شده و بخشی از کاری که پیشتر در وبلاگها انجام میشد، اکنون در این فضاها انجام میشود.»
نیما هم با این گزاره موافق است. به اعتقاد او «حجم تولید وبلاگستان اگرچه کاهش پیدا کرده، اما همچنان زیاد است، اگرچه کمتر شاهد موجهای تاثیرگذار وبلاگ در فضای مجازی هستیم. تاثیرگذاری وبلاگستان فارسی با ورود شبکههای اجتماعی کمتر شده است.»
نیما در توضیح دلایل این روند میگوید: «آنلاین بودن ایرانیها هزینه مالی نسبتا سنگینی برایشان دارد. بنابراین به خاطر پررنگتر شدن شبکههای اجتماعی، کاربران بیشترِ زمان آنلاین بودن خود را صرف خواندن مطالب و به اشتراک گذاشتن آنها میکنند.»
با این همه، آرش معتقد است: «شبکههای اجتماعی، کارکردهایی که ربطی به وبلاگ نداشته را از آن گرفتهاند و حالا وبلاگ میتواند تعریف بهتری پیدا کند. دیگر وبلاگ رسانهای نیست که هر کسی هر چیزی بخواهد در در فضای آنلاین بگوید، آن را در آنجا منتشر کند. بسته به نوع مخاطب میتوان چیزهای دیگر را با بهرهگیری از ابزارهای نوین در فضاهای دیگر منتشر کرد و آنچه در وبلاگ میماند کمی خالصتر است.»
نیما هم استدلالی شبیه آرش ارائه میکند. او میگوید: «من از بسیاری از شبکههای اجتماعی استفاده میکنم، اما برای همه آنها تعریف مجزایی دارم. جنس نوشتههای وبلاگ من با آنچه در توییتر یا فرندفید مینویسم کاملا متفاوت است.»
چشمانداز وبلاگنویسی
آرش در توصیف احساسی که بلاگر نسبت به وبلاگ خود دارد میگوید این «احساسی سانتیمانتال» است: «من میدانم که بیشترین مخاطب را روی وبلاگم دارم و با اینکه توییتر، فیسبوک، فرندفید و گوگلریدرم هم مخاطبانی دارد، اما مخاطب اصلی من به وبلاگم سر میزند، بنابراین اگر حرفی برای گفتن داشته باشم، هنوز هم آن را در وبلاگم منتشر میکنم و هیچ ابزار دیگری نمیتواند چنین کارکردی برای من داشته باشد. وبلاگ یک خاصیت شخصی دارد و بسیاری از عناصر، متناسب با سلیقه خودت چیده شدهاند. چیزی شبیه به خانه شخصی است. برای همین برای خیلی از ما وبلاگ به نوعی نمایش ظاهرمان است.»
نیما و آرش درباره آینده وبلاگنویسی همنظرند. نیما اگرچه میگوید ریتم وبلاگنویسیاش کندتر شده و هفتهای یک یا دو بار وبلاگ مینویسد، اما معتقد است: «وبلاگ با همه مسائل پیشرو، به حیات خود ادامه خواهد داد، اگرچه احتمالا رشد سابق را نخواهد داشت. وبلاگ جایی است که میتوان از آن به عنوان یک تریبون کامل استفاده کرد. من همچنان خواهم نوشت، وبلاگ در ابتدا برایم جایی برای انتشار روزنوشت بود، بعد ماهیتی آموزشی پیدا کرد؛ بازتاب آنچه در دنیای آیتی کشف میکردم. اما حالا که میتوانم آنها را در قالب برنامههای تلویزیونی منعکس کنم، دوباره با روزنوشتنویسی و داستاننویسی وبلاگم را بهروز میکنم.»
آرش هم معتقد است: «وبلاگنویسی ادامه پیدا میکند و میتواند همچنان خودش را دقیقتر تعریف کند. ما همینطور که تعداد امکاناتمان افزایش پیدا میکند، به تجربه یاد میگیریم که از هر ابزاری چه استفادهای بکنیم و چه نوع محتوایی را در چه جایی منتشر کنیم.»
بدون دیدگاه! نخستین کسی باشید که دیدگاهی مینویسد.