چند روز پیش از سر کار به سوی خانه میآمدم که مردی آفریقایی را روی پلههای کلیسای کنار محل کارم دیدم که نشسته بود. سر و وضع جالبی داشت و تیپ خاصی زده بود. کفش عجیبی به پا داشت. سر جمع چند ثانیهای بیشتر نتوانستم به کفشها خیره شوم. اما در همان چند ثانیه متوجه شدم که پاافزارش من را یاد لاستیک (تایر) ماشین میاندازد. به خانه که رسیدم دست به دامن گوگل شدم تا ببینم این صندل جالب چه طور چیزی میتواند باشد.
وقتی فقیر باشی پاهایت لخت باشد، هر چیزی را ممکن است به پایت ببندی. حالا حکایت فقر در برخی از نقاط آفریقاست که باعث میشود یک عده بطری پلاستیکی را تبدیل کنند به صندل.
و البته آنها که ابتکار بیشتری به خرج بدهند، از چیزهای دیگر هم صندل تولید میکنند. این یکی قیافهاش کمی شبیه آن چه بود که به دنبالش بودم.
قوم ماسای یکی از مشهورترین اقوام آفریقایی هستند که در مرز میان کنیا و تانزانیا و در دشتهای دامنه کوه کلیمانجارو زندگی میکنند. صندلهای سنتی که این قوم به پا میکنند را میتوان با نام صندلهای ماسایی همه جا دید. خانمهای ایرانی هم گاهی از این نوع صندل استفاده میکنند هر چند شاید نامش را ندانند. عکس بالا اما یکی از مدلهای ساده همین صندل است که با تایر ساخته شده است. در عکس زیر نمونه کمی پیشرفته آن را میبینید.
و البته از این صندلهای بازیافتی ارزان کم و بیش در بازار هم یافت میشود. این هم یک راهنمای ویدئویی ساخت صندلهای آفریقایی روی یوتیوب و این هم یک راهنمای تصویری ساده.
میگویند صدف را فقرا میخوردند به خاطر آن که ارزان بود و آنهایی که پولی برای خرید مواد عذایی نداشتند به خوردن صدفها روی آورده بودند اما سالها بعد این خوراکی هم به میز رستورانهای مجلل راه یافت.
حالا صدف چه ربطی به صندل دارد؟ صندل آفریقایی هم حالا در مدلهای متعدد و شیک تولید میشود و کمکم به سالنهای مدل راه پیدا میکند. آن صندلی که من در پای آن مرد آفریقایی در لندن دیدم، دیگر یک صندل ساده نبود، چیزی شیکتر و خاص بود که قیمتش خیلی بالاتر از صندلی است که بالاترین عکس را در این صفحه به خود اختصاص داده است.
نمونههای دیگر این صندل را که میتوانید روی اینترنت و سایتهای دیگر پیدا کنید، اینجا ببینید:
[nggallery id=6]
خیلی عالی بود