من به خاطر شغلم دایما در حال برخورد با کارآفرینان، پژوهشگران، مخترعان و دانشمندان هستم.
کار من صحبت با آنها و در نهایت ساخت گزارش از آخرین دستاوردهای آنهاست. برای چنین کاری لازم است که به کشورهای مختلف سفر کنم، دانشگاههایشان را ببینم، سری به استارتاپها و مراکز رشدشان بزنم و در نمایشگاههای مختلف فناوری و جشنوارههای متعددی حاضر باشم.
در این بین هستند تلاشگرانی که پس از عبور از موانع زیاد و متعدد، موفق شدهاند که محصولشان را عرضه کنند با این حال از میزان موفقیت آن ناراضیند. بسیاری از این دسته متعجبند که چرا محصولشان با وجود کاربردی بودن و درخشانی ایده اولیه، به اندازه کافی مورد استقبال واقع نشده است.
به نظر من یک ایده خوب و درخشان، تنها گام نخست این راه طولانی است. داشتن ایدهای برای برطرفسازی یک مشکل همگانی و به دنبالش درآمدزایی، کافی نیست. مهم چگونگی حل معضل است. این که به چه شکل بتوانیم یک مشکل عمده را به سادهترین روش ممکن حل کنیم.
اپلیکیشنی را در نظر بگیرید که برای جمعآوری غذاهای اضافی رستورانها طراحی شده است. کاربران قرار است که از طریق این اپ درخواست کنند تا غذاهای اضافی از آنان تحویل گرفته شود، به فروش برسد یا به جایی اهدا شود.
اگر قرار باشد که کاربر برای این درخواست با یک اپ پیچیده روبهرو شود، از آن استقبال نخواهد کرد. مشاهداتی که من از استارتاپهای موفق داشتهام نشان میدهد، چنین اپلیکیشنی باید بسیار ساده طراحی شود. سادگی، کاربردی است، پیچیدگی مراحل کار با یک سامانه علاوه بر گیجی کاربر او را دلزده خواهد کرد.
در چند سال اخیر کاربران اینترنت و دارندگان گوشیهای هوشمند محدود به جوانان نیستند. بسیاری از میانسالان و کهنسالانی که پیش از این تمایلی به استفاده از چنین ابزاری نداشتند، به جبر روزگار یا به میل خود همراه این موج شدهاند. با این حال هنوز بسیاری از رابطهای کاربری و طراحیها برایشان پیچیده است. حرکات دستشان روی اپلیکیشنها به نرمی جوانی نیست که از کودکی با کامپیوتر و اینترنت آشنا بوده. سهم آنها از بازار محصولتان را فراموش نکنید.
بدون دیدگاه! نخستین کسی باشید که دیدگاهی مینویسد.