روبهروی خودم توی کافیشاپ نشستهام. نمیدانی چطور؟ خب برایت تعریف میکنم. کاپشنم را که در میآورم، میگذارمش روی پشتی صندلی روبهرویی و کولهام را هم مینشانمش روی صندلی. این طوری شدیم دو نفر. میدانی هیچ وقت، خوردنِ تنهایی به من نمیچسبد. شاید عوارض دوران نوجوانی باشد که تکخوری برای خودش فحش مهمی محسوب میشد. حالا روی میزم یک لیوان آب پرتقال هست و منتظرم تا چیپس و پنیرم را بیاورند:
– ببین به نظر تو آپارتمانهای این برج بین المللی تهران که ۵۴ طبقه داره، برای آدم چقدر تموم میشه؟
– کدوم برج رو میگی؟ همون که تقاطع اتوبان کردستان و حکیمه؟ پهلوی برجهای سه قلوی آ.اس.پ؟
– آره. توی صفحه اول روزنامه ایران آگهی پیشفروشش رو زدن. ایناهاش.
– چه خوشگلم هست. ببین امکاناتش رو. اوووووف.
– اینجا رو ببین. تمام اون مساحت توی طبقه ۵۰ تریپلکس هست و بین ۱۱ تا واحد تقسیم شده.
– بذار ببینم این واحدش که از همه بزرگتره چه طوریهاست. ۵۸۱ متر مربع یعنی با حساب متری ۶ میلیون و هشتصد هزار تومن، میشه چیزی حدود سه میلیارد و نهصد و پنجاه میلیون و هشتصد هزار تومن. حالا چون تویی هشتصد هزار تومن رو هم تخفیف می دم بهت. مردم این جوری پول خونه میدن. تا چشات در بیاد.
– میگم این چیزه. این چی میگن. آها. این مایعهای شیشهپاککن رو دیدی؟ یکی بخر دو تا ببر رو میگم.
– بیخیال. دیزی رو آوردن. بشین کوفت کنیم با هم.
– من که چیپس و پنیر سفارش داده بودم.
– بشین بابا جون. آپ پرتقالت رو هم پس بده بگو برات دوغ بیارن.
در همین زمینه:
– آپارتمان سه و نیم میلیارد تومانی در تهران
نیما گل کاشتی. با آن شروع اکسپرسیونیستی که در سرتاسر متن وجود دارد. حقیقت را فدای مصلحت و واقعیت نکردی. ایول پسر.
کاملاً اتفاقی متوجه شدم شما به وبلاگم (که مدتهاست بستهام) لینک دادهاید، و باز هم کاملاً اتفاقی متوجه شدم هر دو زادهی یک شهریم ، و در وب تا حدودی هم کار،
از این اتفاقات خوشآیند که بگذریم، دو روز پیش من از همان جا گذشتم، اما متوجه آن برج کذایی نشدم!
شاید از خستگی و سنگینی کولهام بود که مجال بالا گرفتن سر نباشد…
نیما: شاید خیلی از ما این روزها همین مشکل را داریم که سرمان را بالا نمیگیریم. نمیدانم روی زمین دنبال چه میگردیم. در ضمن من هم خوشحال شدم همشهری عزیز لاهیجانی.
آقای عصیانزدهی عزیز، متأسفانه آپارتمان چهار میلیارد تومنی همون چیزیه که برای حق آبپرتقال و چیپسوپنیر خوردن مجبوری نماش رو تحمل کنی. میدونی که.
اندر ولایت ما پدر و پسری که توی ویلای هزارمتری آنچنانیشون لمیدن (از اونها که هر روز میشه یه نقطهش بساط پیکنیک پهن کرد)، کرمشون (کَرَم!) هر چند وقت یه بار شامل حال دهات میشه و پاره استخوانی مرحمت میفرمایند. متاسفانه باید لیسید و دم تکون داد. (خدای نکرده منظور بدی ندارم، خودمون رو میگم.) والّا وقتی فریاد عدالت اجتماعی حضرات گوش فلک رو پر کنه، بساط اهدای کاپشن و انگشتر متبرک و اینها رو دیگه به این سادگی نمیشه جمعوجور کرد.
با سلام
من از طریق چلچراغ با شما و وبلاگتون آشنا شدم و چون خودم هم دانشجوی کامپیوتر هستم مکررا به وبلاگتون سر میزنم. القصه!
هفته پیش از دوستم یه flash گرفتم در حالیکه anti-virus هم روی سیستمم نداشتم. ظاهراً سیستمم دچار بد مشکلی شده! به این فرم که اولاً توی هر folder ای که میرم سریع یه دونه new folder میسازه که نمیشه del کرد و ثانیاً نمیتونم anti virus نصب کنم… هر anti Virus ای که باز میکنم سریع بسته میشه…. تا جایی که سؤال کردم گفتن شاید لازم بشه پارتیشن بندیمو حتی عوض کنم و دیگه اینکه ظاهراً این ویروس، ویروس موبایل هست… واقعاً به راهنماییتون نیاز دارم… پیشاپیش سپاسگزارم.
نیما: نازی جان. از اون جایی که همه چیز را همگان دانند، من با چنین ویروسی برخورد نکردم. باید جستوجو کنم و ببینم جریانش چیه. اگه چیز دندونگیری پیدا کردم، برات ایمیل میزنم و بهت میگم.
زمانی بس دور، سالهای چهل شمسی، از کنارهی نهر فیروزآباد میگذشتم. آب کثیف سیاهی از دروناش جاری بود. زنی دیگ گلی و گوشتکوب چوبی و دیگر ظروف غذای شب پیشین خانوادهاش را در آن میشست.
انقلاب کردیم و …
اوه برج شرکت میتسوبیشی رو میگی؟
وای..
.
.
گرونه!
چیپس و پنیر خیلی خوشمزه بود.
بعضی از نوشتههات بدجور دستم رو میبره طرف قلم و برگه مرخصی… خوب وقتی از پیتزای اون آقا سیبیلو مهربونه مینویسی و مزهاش رو به آدم میچسبونی مگه میشه اینجا موند و نرفت کافه و تو این بارون چیپس و پنیر با ژامبون نخورد؟
خیلی حرصآور شدم. نه؟ از همه نوشتهات فقط این بهم چسبیده و ول نمیکنه… مثل نوید حرصآور شدما!
ولی تو رو خدا یکی به من بگه اگر کسی پول داشته باشه انقدر، مگه دیوونهاس که تو ایران بمونه و همچین آپارتمانی بگیره؟ واسه چی؟ برای کی؟ که چی؟
نیما: مریم جان آدمهای دیوونه این مدلی زیاد پیدا میشن. خودتم که میدونی.
با سلام. من هم دقیقا به مشکل نازی بر خوردم. یعنی ویروسی که new folder میسازه!! و مشکل بدیه. از search هم به جایی نرسیدم. میشه راهنمایی کنید؟
نیما: راه حل:
http://www.symantec.com/security_response/writeup.jsp?docid=2006-071111-0646-99&tabid=1