اونهایی که توی ایران کمیکاستریپ کار میکنند یا کارتونیست هستند هم با مشکلات زیادی درگیرند. علاوه بر این که سوژه مورد نظر نباید مورددار باشه و خط قرمزها باید رعایت بشن، نوع طراحی هم شامل قوانین عکسها و تصاویر میشه و نباید مثلاً اروتیک باشه و مسائلی از قبیل حجاب و عرف باید توش لحاظ بشه. ما هم از بس که کمیکهای داخلی دیدیم، نمیتونیم نوع دیگهای رو تصور کنیم.
البته با خروج خیلی از کاریکاتوریستها و کارتونیستهای ایرانی از کشور و ادامه فعالیتشون خارج از ایران، کارهایی رو میبینیم که از این محدودیتها جدا هستن و البته نمونههایی هم میبینیم که کارتونیستهای داخلی برای رسانههای خارجی میکشن و اونها هم کمتر محدودند. نمونهاش هم کارهای بزرگمهر حسینپور برای مجله کارگاهی زیگزاگ هست (مثل این یکی).
اما این که کارهایی رو ببینی که در داخل تولید شدند و خطوط قرمز رو به راحتی رد کردند و کارفرمای پروژه هم نیروی انتظامی هست، در نگاه اول به تو یک شوک وارد میکنه مخصوصاً که اروتیسم رو به طور مشهود در تکتک کارها میبینی هر چند که موضوع کارتون انتقاد از اروتیسم باشه.
به هر حال معاونت اجتماعی نیروی انتظامی تحت عنوان طرح امنیت اخلاقی این کارتونها رو در قطع پوستر منتشر کرده و برای نصب در مدارس ارسال کرده و البته تعدادی از اونها هم در جاهایی مثل مجتمع کامپیوتر پایتخت قابل مشاهده هستند. علی رادمند طراح این کارتونهاست. چند تا عکس از این پوسترها گرفتم که میتونید اینجا ببینید. برای درشتنمایی بیشتر روی عکسها کلیک کنید.
این پوستر عکسشو نشونم دادی؛ جالب بود.
مرسی از لینک…
لطف کردید… بیریا … باز هم تشریف بیاورید.
نیما جان
اول اینکه ممنون از این مطلب خوبات و عکسهایی که گرفتی، خیلی جالب هستند.
دوم اینکه نقاشیهای رادمند هم واقعاً عالی هستند و خوشحالم که به هر صورت فرصتی براش فراهم شده که تونسته نقاشیهای معمولیاش رو بکشه.
سوم اینکه گفتی «اروتیسم رو به طور مشهود در تکتک کارها میبینی» که با این حرفات مخالفام. اروتیسم تعریف خاصی داره و صرف اینکه آدم یه دختر بیحجاب بکشه اروتیسم محسوب نمیشه و من هیچ کدوم از این نقاشیها رو اروتیک تلقی نمیکنم. اتفاقاً فکر کنم با نسبت دادن چنین لقبهایی به این نقاشیهای ساده هست که حساسیتها بالا برده میشه و ظرفیتها پایین میاد.
نیما: پندار عزیز من هم این نقاشیها رو اروتیک نمیدونم اما این تعریف به نظر من نسبی هست و بسته به محیط داره. در شرایط فعلی ایران، نقاشیای که نشون بده شیطان داره با دادن مشروب به دختری مانتوش رو در میاره (عکس اول) یا نقاشی دختران به نحوی که برجستگیها نشون داده بشه، به نظر من و خیلی از کسانی که مطالب یا عکسهاشون سر یک تار مو به کل بیرون میاد از مجله و استفاده ابزاری شمرده میشه، هموم مفهوم اروتیسم محسوب میشه البته از نظر نهادهای بازدارنده نه من یا ما.
اینا چرا حجاب ندارند پس
نیما جان، اون چیزایی که راجع به مضررات الکل نوشته بود که همش حسنه.
به نیروی انتظامی پیشنهاد میدهم از روشهای مشابه در سطح شهر برای مبارزه با بدحجابی استفاده کنه ؛)
جون تو کف کردم!
مطلب رو برای ملت میل کردم.
عزیزمی
چاکرت برم
نیما جا مثل همیشه عالی بود!
برای کلی از رفیقام فرستادم، اونا هم خیلی حال کردن! مهم اینه که وقتی خودشون بخوان کاری رو بکنن عیب نداره ولی وقتی بقیه بخوان….
می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب چون نیک بنگری همه تزویر میکنند
آقای درخشان عزیز! خانم وزیر خارجه اسرائیل از بنیانگزاران حزب کادیما و از همحزبیهای آقای اولمرت است. او عضو حزب کارگر نیست. من نمیتوانستم در پای آن مقاله نظر خود را بنویسم. موفق باشید.
نیما: آقای تهمورس عزیز! آقای درخشان از بنیانگزاران وبلاگ سردبیر: خودم است. او نویسنده این وبلاگ نیست. آقای درخشان احتمالاً کامنت این وبلاگ را نمیخوانند. موفق باشید.
چه با حال
خیلی خوبه از خط قرمز رد شویم. خط قرمزی که بیخودی این همه جلو است.
جالب بود!
تو وبلاگم بهش لینک دادم.
موفق باشید