زیگزاگ– شاید بشود گفت پرسشهای اندکی هستند که میتوانند موجی فراگیر بر پا کنند و همه را به بحث بکشانند. معمولاً برخی پرسشها درباره سیاستمداران، ستارگان و سوپراستارها هستند که میتوانند چنین جنجالی عظیمی را بر پا کنند. اما این بار طرح یک پرسش ساده در اینترنت توانسته سونامی جدیدی را پس از وبلاگ و پادکست به وجود بیاورد. این پرسش چیزی نیست به جز: «الان داری چی کار میکنی؟»
این پرسشی است که نه خطاب به چهرههای سرشناس، بلکه خطاب به تک تک کاربران بینام و نشان اینترنت طرح میشود.
این توییتر که میگن، یعنی چه؟
توییتر به معنای چهچهه یا آواهایی متناوب است. شاید کاراکتر کارتونی توییتی را یادتان باشد. همان قناری زرد رنگ که با یک پیرزن و یک گربه زندگی میکرد! اما توییتری که صحبتش را میکنیم چیزی نیست جز یک سایت که با طرح این سؤال مشهور شده و همه دارند در هر لحظه به همین سؤال جواب میدهند:
ساعت ۱۴:۳۰، ۲۲ آوریل: من دارم فیلم سیصد را میبینم.
ساعت ۱۱:۲۲، ۲ مارس: دارم سایت زیگزاگ را میخوانم.
یک دقیقه قبل: کلافهام!
شاید در دیدگاه اول هر کسی فکر کند که این کار، وقت تلف کردن است. اصلاً چه معنی دارد که من در هر لحظه گزارش دهم که به چه کاری مشغولم؟ این سؤال واقعاً در مغزتان شکل گرفت؟ بگذارید ببینم. نکند شما مجردید؟ چرا این را میپرسم؟ برای این که یک فرد متأهل هر لحظه به طور خودکار به سؤال «داری چه کار میکنی؟» جواب میدهد.
اما از شوخی که بگذریم، تاریخچه کوتاه این نوع وبلاگنویسی مینیمال که که مینیوبلاگ مشهور شده، نشان میدهد که شدیداً اعتیادآور است.
جذابیت گزارش های لحظه به لحظه از اینکه در چه وضعیتی هستیم، تنها دامنگیر افراد معمولی نشده است؛ شخصیتهای مشهوری چون جان ادواردز (کاندیدای انتخابات آینده ریاست جمهوری آمریکا)، نیکول کیدمن، آنجلینا جولی، بریتنی اسپیرز و پاریس هیلتون هم به توییتر پیوستهاند و از حال و روز خود گزارش میدهند. شرکتها، سایتها و خبرگزاریهای مشهوری هم عضو این سایت هستند و سرخط اخبار خود را در صفحه توییتر خودشان منتشر میکنند از جمله سیانان، بیبیسی، سینت و باشگاه منچستر یونایتد. بیبیسی فارسی و زیگزاگ هم مدتها است که در توییتر عضویت دارند و کاربران توییتر با افزودن آنها به فهرست دوستان خود، میتوانند در هر لحظه اخبار و مقالات را دنبال کنند.
توییتر اینجا، توییتر اونجا، توییتر همه جا!
حالا یک سؤال دیگر پیش میآید: آیا همه اعضا و حتی آدمهای گرفتاری مثل هنرپیشههایی که گفتیم، ۲۴ ساعته پای اینترنت مینشینند و عرض حال مینویسند؟ پاسخ منفی است. سایت توییتر امکان این را فراهم کرده است که کاربرانش بتوانند از طریق مسنجر گوگل، گوگلتاک و از طریق تلفنهای همراه و با استفاده از فناوری SMS پیامهای خود را حداکثر تا ۱۴۰ کاراکتر (حرف) ارسال کنند. دقیقاً به همین دلیل است که این سایت در خارج از ایران بیشتر محبوب است. چرا که شرکتهای ارائهدهنده خدمات تلفن همراه در ایران هنوز امکان اتصال SMS یا همان کوتهپیام را به اینترنت به طور کامل مهیا نکردهاند. اما در کشورهایی چون آمریکا و کانادا و ژاپن این سایت فراگیرتر شده و روز به روز به تعداد کاربرانش افزوده میشود.
از سوی دیگر کدنویسی سایت به گونهای است که به برنامهنویسان امکان میدهد تا کدهای تکمیلی و برنامههای الحاقی برای توییتر بنویسند. از جمله این امکانات که اکنون تعدادشان به یک صد نزدیک میشود، میتوان موتورهای جستوجوی توییتر و آراساسخوان را نام برد.
توییترنویسی به چه درد میخورد؟
واقعاً به چه درد میخورد؟ بعضیها میگویند که «توییترگردی» چیزی نیست به جز ارضای کنجکاوی و به زبان سادهتر خالهزنکبازی. اما عدهای سفت و سخت مقابل این نظریه ایستادهاند و عقیده دارند که توییتر ابزاری است برای اطلاعرسانی و حداقل سود توییترگردی اطلاع از وضعیت آب و هوا و ترافیک یک شهر و خواندن سرخط خبرگزاریها و وبلاگها است.
شاید در دسترس نبودن توییتر در کوچه و خیابان، وجه سرکشی و کنجکاوی توییتر را برای ایرانیان بیشتر کرده باشد و از نقش اطلاع رسانی و سودمندی عملی آن کاسته باشد. با وجود این، گاهی حتی برای کاربران ایرانی، این سایت میتواند کاربردهای بزرگتری داشته باشد. برای مثال با جستوجو در توییتر خودتان در حقیقت یک موتور جستوجو برای سوابق کارهایتان دارید و یادآوری برخی از اعمالتان قطعاً برایتان مفید خواهد بود چرا که شما حتماً از گذشته خود درسهای زیادی میآموزید!
معماران توییتر
توییتر را چه کسی ابداع کرد؟ توییتر کار تیمی دو نفر است به نامهای اوان ویلیامز و جک دورسی. اولی را که بلاگرهای قدیمی و مردان آیتی به خوبی میشناسند. اوان ویلیامز، یکی از بنیانگذاران سرویس بلاگر –اولین سرویس وبلاگنویسی رایگان- است که بعدها توسط گوگل خریداری شد. دومی هم یکی از همکاران اوان در شرکتی است که او تاسیس کرده. همین کافی است تا پیشبینی کنیم توییتر، معماران قابل قبولی دارد و چه بسا که خرید بعدی شرکتهای بزرگی چون گوگل و یاهو باشد.
مینیبلاگ توییتر در چند ماه اخیر بحث داغی میان خورههای اینترنت بوده است. نکند شما عقب بمانید!
خوب من ساعت ۷.۳۰ کتابم رو بستم
ساعت ۷.۳۱ رفتم به طرف آب سردکن
ساعت ۷.۳۲ جلوی مانیتور بودم
ساعت ۷.۳۵ وبلاگهام رو به روز کرده بودم…..
از اون مجرد و متأهلی خیلی خندیدم… راستی! چلچراغ دوباره خیلی خوب شده ها… شما هم صفحه چت رو خیلی بیشتر کن! الان وبلاگنویسی رو بورسه (لبخندای توی یاهو)
تعریفش رو خیلی شنیدم ولی هنوز ازش استفاده نکردم. مرسی از بابت مطلب.
خوشحال میشم به وبلاگ منم یه سری بزنی. بیشتر در مورد نقد آلبومها Album Review مینویسم.
من الان مطلبتو خوندم. جالب بود.
مرسی از توضیحات تقریباً کامل بود ولی به فالورها اشاره نکردی. در هر صورت من پس از ۱ سال آشنایی با توییتر هنوز هم نمیتونم درک کنم که چرا بقیه باید بدونن که دارم فیلم میبینم یا دارم میرم دستشویی (گلاب به روتون) یا در جریان کارای من باشند که دونستنش حتی برای خودم هم که انجامشون میدم ارزشی نداره.!!!! شاید به درد افراد مشهور بخوره؟
سلام داش نیما چطوری یا نه؟