نمایشگر، سایتی برای علاقمندان حرفه‌ای تئاتر ایران

سایت نمایشگر، سایت تازه‌ای هست درباره هنر نمایش یا به قول سایت برای علاقمندان حرفه‌ای تئاتر ایران.

«نمایشگر» یک پروژه غیرانتفاعی گروهیه. محتواش رو یه تعدادی از هنرمندان و روزنامه‌نگاران و دانشجویان تأمین می‌کنند. اگه قرار باشه اخبار و گردش اطلاعات در حوزه نمایش از دل سالن‌های نمایش در بیاد، مسلماً خواندنی هم خواهد بود.
البته سایت‌هایی که موضوع تئاتر دغدغه اصلیشون باشه، کم نیستند اما مشکل اینجاست که بیشترشون یا به نهادی وابسته هستند یا دستی از دور بر آتش دارند. نمایشگر این طور که نشون می‌ده، به جایی بسته نیست و دیدگاه‌های خاص خودش رو داره و البته از توی گود داره گزارش می‌کنه.
سایت هنوز تازه هست و به اصطلاح هنوز چسبش خشک نشده اما بخش‌های مختلف و متنوعی که داره، اون رو خواندنی می‌کنه به خصوص بخش چندرسانه‌ایش که آلبوم‌های تصاویر تئاتره.
برای مثال این کار رو ببینید که یک اسلایدشو از همه پوسترهای جشنواره آوینیون هست. ۶۵ سال تاریخ یک جشنواره به روایت پوستر.

طراحی سایت ساده هست و مشخصه که قالب برای وردپرس ساخته شده اما هنوز مونده تا به یک ثالب ایده‌آل برای یک مجله آنلاین تبدیل بشه. یه چند تایی پلاگین باید بهش اضافه کنن تا برای مثال بشه احبار مرتبط رو زیر هر خبر دید یا مثلاً دکمه‌های همخوان کردن در شبکه‌های اجتماعی مثل فیس‌بوک.

تهرانر، انتخابی برای وقت‌گذرانی در تهران

Tehranerبذارین این بار با یه سؤال شروع کنیم:

اگر یک روز صبح بخواهید کار را تعطیل کنید و چرخی در شهر بزنید یا مهمانِ تازه از فرنگ برگشته‌تان را میزبانی کنید، چه گزینه‌هایی دارید؟

این سؤالیه که کنار سایتی نوشته شده به نام «تهرانر». تهرانر سایتی هست برای اونهایی که دغدغه فرهنگ دارن. البته این‌قدر خودخواه هستن که خودشون یا در نهایت دوستای نزدیکشون رو به یه اتفاق فرهنگی مهمون کنن. اون‌وقته که باید گفت تهرانر یه پروژه گروهیه برای اطلاع‌رسانی درباره اتفاق‌های فرهنگی در تهران. انتخابی برای وقت‌گذرونی توی تهرون. خب البته این شاید نامردی باشه که یه سایت تا این حد برای پایتخت‌نشین‌ها طراحی شده باشه اما خب این رو هم نباید از نظر دور نگه داریم که بخش بزرگی از جمعیت کشور توی پایتخت می‌شینن. از طرفی شاید این سایت الگوی خوبی باشه برای این‌که سایت‌های مشابهی برای شهرهای دیگه ایران هم پیاده‌سازی بشه.
شیوه کار با سایت هم بسیار ساده‌ست. صفحه پر شده از پوسترهایی که به صورت موزاییک کنار هم چپده شدن، کافیه ماوس رو روی هر کدومشون ببرین تا توضیحاتش رو ببینین. این سایت بهتون توصیه می‌کنه که چه کتابی بخونین یا چه تئاتری رو ببینین. گاهی هم توی توضیحات لینکی هست تا با کلیک روی اون به سایت دیگه‌ای برین و اطلاعات بیشتری کسب کنین.
فکر می‌کنم تهرانر بتونه بخشی از خلاء سایت تعطیل‌شده هفتان رو پر کنه. از طرفی به نظر میاد که مدل تجاری خوبی باشه. یعنی بتونه آگهی هم بگیره. البته توصیه من اینه که بخش آگهی رو کاملاً‌چدا کنن. یعنی محتوای اصلی سایت توصیه خودشون باشه و آگهی هم صرفاً آگهی و روی این موضوع تأکید کنن که توصیه‌شون چیه و البته چرا چیزی رو توصیه می‌کنن. نکته پایانی و البته بسیار مثبت، این سایت، دوزبانه بودنش هست. همه این امکانات به زبان انگلیسی هم عرضه می‌شه. کافیه با کلیک روی کلمه English کل سایت رو انگلیسی کنین.
سایت هم خبرمایه (فید، خوراک) داره و هم خبرنامه و البته شما هم اگه توصیه‌ای دارین، می‌تونین از طریق یک فرم که پایین سایته، بهشون اطلاع بدین. حمیدرضای عزیز و دوستان، خسته نباشین.

کنسرت کامکارها در لندن

الان که قلم را در دستان کوچکم گرفته و روی کاغذ می‌فشارم، دو شب است که تا ساعت ۴ صبح، وقتم را برای حل یک پازل مسخره صرف کرده‌ام که شکل دو بچه گربه داخل سبد را بر خود حمل می‌کند و از یک دست‌دوم فروشی به قیمت ۴۰ پنس خریداری شده است. دیروز اولین روز کاری من در تی‌وی سنتر بود و آشنا شدن با تیم کلیک. تا چند دقیقه دیگر هم باید راه بیفتم تا برم سر فیلم‌برداری برنامه این هفته و قراره که فعلاً تا چند هفته که کار رو یاد می‌گیرم جلوی دوربین آفتابی نشم. فعلاً کار با دوربین و شیوه ادیت فیلم و کارگردانی و هر چیزی که فکرش رو بکنی. در واقع باید به یک جور آچارفرانسگی مزمن مبتلا بشم.
بله بله بله. کنسرت کامکارها هم رفتم. در واقع یک کنسرت که یک ساعت و نیم اولش موسیقی ترکی استانبولی بود که یک گروه اجراش می‌کردن و بخش جالبش تمبک‌نوازی یه فرانسوی بود که واقعاً کارش درست بود. بخش دوم کنسرت هم مربوط بود به کامکارها که یک ساعت و نیم اجرا کردن و البته تمام اجراهاشون به زبون کردی بود. لذتبخش بود و دلنواز. فقط دوست داشتم حداقل یه آهنگ فارسی هم بخونن.
یه عده هم وقتی بخش اول کنسرت اجرا می‌شد با سر و صدای بلند شروع کردن به اعتراض که ما اومدیم کنسرت کامکارها رو ببینیم نه کنسرت ترک رو. بعدش هم معلوم شد که اشتباه می‌کنن چرا که توی بروشور نوشته بود کنسرت دو بخشه و اونها هم دقت نکرده بودن. عکس هم گرفتم اما فعلاً نمی‌شه آپلود کرد. در واقع سرعت اینترنت از دایال‌آپ هم کمتره و من دارم قرارداد اینترنتم رو فسخ می‌کنم.
اواخر نوامبر و اوایل دسامبر هم نمایش‌های «دیدالوس و ایکاروس» و «کوارتت» رو اجرا می‌کنن. با این‌که هر دو تاش رو توی ایران دیدم اما باز هم می‌رم که ببینمشون.

گزارش ویدئویی از آخرین نمایش بهرام بیضایی

چند وقت پیش درباره کانال‌های یوتیوبی در مطلبی با عنوان «ویدئوهای دختری به نام مگی‌بن» نوشتم و جای کانال‌های ایرانی و تولید برنامه‌های خانگی ویدئویی را خالی کردم. حالا دوست عزیزم ساسان پیروز اولین ویدئو از مجله تصویری اینترنتی‌اش به نام «تماشا» را در یوتیوب گذاشته که گزارشی است از آخرین نمایش بهرام بیضایی «افرا، یا روز می‌گذرد». دیدنش را به شما توصیه می‌کنم و لینک دادنش را ایضاً که موجب خیر است در دنیای آی‌تی ایرانی. خود ساسان این گزارش را تقدیم کرده است به ایرانیان خارج از کشور و آنها که نتوانستند این نمایش را ببینند.

مصدق‌خوانی بیخ گوش مردان کودتا

هفته‌نامه چلچراغ- به سرعت اخبارش روی اینترنت پخش می‌شود: یک گروه موسیقی راک، یک اپرای راک درباره تاریخ ایران در دوره مصدق و کودتای ۲۸ مرداد، که باعث شد یک حکومت ملی سقوط کند، اجرا کرد. (داستانش را ما ایرانی‌ها خوب می‌دانیم).
آدرس‌ها را که دنبال می‌کنی، می‌رسی به سایت رسمی خواننده‌ای به نام مایکل مین (Michael Minn). توی صفحه مربوط به این آلبوم نوشته‌اند:
«مصدق یک داستان حقیقی است از کودتایی که توسط سازمان سیا هدایت شد و در سال ۱۹۵۳، شاه ایران را منصوب کرد.»
این آلبوم که به انتقاد از سیاست‌های آمریکا در آن دوران می‌پردازد، بنابر نوشته‌های موجود در سایت، از مراجع و منابع معتبری در زمینه تاریخ ایران در آن دوره استفاده کرده است و توانسته که رتبه برتر را در جشنواره بین‌المللی Fringe نیویورک در سال ۲۰۰۴ کسب کند.
مایکل مین و اجرای تئاتر موزیکال مصدق
مایکل مین از سال ۱۹۸۰ کار ترانه‌سرایی را آغاز کرد و کار خود را با نوشتن آثاری موزیکال برای تئاتر ادامه داد. روزنامه نیویورک تایمز در مقاله‌ای که در سال ۲۰۰۰ منتشر کرد، ناگفته‌هایی از وقایع کودتای ۲۸ مرداد را بیان کرد که به تازگی از طبقه‌بندی محرمانه سازمان سیا خارج شده بود و بیانگر دخالت مستقیم سازمان سیا در هدایت این کودتا بود. کودتایی که نتیجه‌اش به دوره جدیدی از دیکتاتوری محمدرضا شاه و تورقی نامیمون در تاریخ کشور ایران منجر شد. هنگامی که مایکل مین این مقاله را مطالعه کرد، ذهن او آرام آرام به سمت ساخت اثری در این باره سوق یافت. تا آنجا که در سپتامبر سال ۲۰۰۳ کار نوشتن این اثر را آغاز کرد. موازی با شروع نوشتن این اثر، وی مطالعات خود را در این زمینه وسعت بخشید و حتی آخرین کتاب منتشر شده را با نام «همه مردان شاه» که در سال ۲۰۰۴ منتشر شده بود، خواند. پس از تکمیل این اطلاعات بود که این اثر را با نام مصدق و به صورت یک راک اپرا در پنجاه و یکمین سالگرد این کودتا به روی صحنه آورد. این اجرا که حدود ۴۵ دقیقه و عبارت از ۱۲ صحنه موزیکال به طول انجامید، در سالن تئاتر کوچکی در مناطق جنوبی نیویورک به روی صحنه رفت. یعنی در یکی از سالن‌های جشنواره‌ای بین‌المللی با نام تئاتر حاشیه یا Fringe که صدها اجرا با شرکت بیش از ۲۰۰ گروه نمایشی در آن شرکت داشتند.
این راک اپرا به این شیوه اجرا شد که خوانندگان و نوازندگان گروه مایکل مین، در بخش‌های نمایش، نقش‌های متعددی را به جای شاه، مصدق و مأموران سیا بازی می‌کردند. این اجرا با قطعه‌ای به نام Dreaming of Persia آغاز می‌شود که داستان آن مربوط به سخنرانی مصدق در مجلس در جهت ملی کردن صنعت نفت ایران و پیامدهای آن است و به جلسه‌ای در سازمان سیا می‌رسد که منجر به برگزاری یک کودتا در ایران می‌شود. در یکی از مصاحبه‌هایی که مایکل مین داشته است، به این نکته اشاره کرده که یک انگیزه او در نوشتن این اثر، این بود که فکر می‌کند آمریکایی‌ها باید با گوشه‌های تاریخ خودشان آشنا بشوند، به خصوص به خاطر شباهت‌هایی که کودتای ضدمصدق با آنچه اینک در عراق می‌گذرد ممکن است وجود داشته باشد.
مایکل مین قرار است که در دو شهر دیگر آمریکا کنسرت داشته باشد.
اطلاعات کامل را می‌توانید در آدرس پیدا و تمام آهنگ‌های مربوط به این اپرا راک را به صورت mp3 دریافت کنید.

ادامه