کار و کسب نو

یکی از کاسبی‌های جدیدی که راه افتاده، خرید و فروش پول کشورهای همسایه هست که داره انجام می‌شه. به این ترتیب که با توجه به اتفاقات اخیر در منطقه، ارزش ارزهایی از قبیل افغانی و اخیراً دینار عراق روز به روز در حال افزایشه. برای مثال یک میلیون دینار عراق تا چند هفته پیش حول و حوش ششصد هزار تومان خرید و فروش می‌شد، در حالی که الآن در حدود یک میلیون تومان خرید و فروش می‌شه. به همین علت هم یه عده ارز عراقی می‌خرن و چند وقت هم صبر می‌کنن و بعدش اون رو به قیمت بالاتری می‌فروشن و کلی سود می‌کنن. شبیه همین اتفاق بعد از سقوط طالبان در افغانستان انجام شد. به هر حال تجار و سرمایه‌گذارای ایرانی راه و روش‌های جدیدی برای درآمدزایی هنگفت پیدا کردن. یکی از دوستان که اخیر سفری به خراسان داشت، از ایرانی‌هایی می‌گفت که کامیون کامیون اجناس مصرفی روزمره مثل دستمال کاغذی و مواد شوینده و غیره می‌بردن مرز ایران و افغانستان و همون جا کل بار رو تحویل افغانی‌ها می دادن و دلار می‌گرفتن. یه عده‌ای هم رفتن توی شهرهای افغانستان مغازه زدن. از تعمیرگاه‌های گوشی‌های موبایل تا کتاب فروشی. دو سه روز اول هم اجاره مغازه‌شون در میاد و باقی روزها، سودهای چند میلیونی براشون می‌مونه. هر دو طرف هم راضی. یه چیز دیگه که شنیدم اینه که بعضی سرمایه‌گذاران ایرانی به خصوص اصفهانی‌ها، این روزها در حال خرید زمین‌های حوالی حرم کربلا هستن و در فکر ساخت هتل. به هر حال تجربه هتل‌داری در مشهد نشون داده که شهرهای مذهبی به دلیل تعدد زوار، سود هنگفتی رو نصیب هتل‌دارها می‌کنه.

تب انتخابات

کم‌کم تب انتخابات ریاست جمهوری ایران داره شروع می‌شه. با این که مردم خیلی سعی دارن خودشون رو نسبت به این مساله بی‌تفاوت نشون بدن، اما بحث‌های سیاسی داره یواش یواش شروع می‌شه. این که کی میاد و کی بیشتر رای میاره، این روزها زمزمه‌هایی هست که به بحث جدی داره بدل می‌شه. نامزدهای احتمالی هم دارن خودشون رو آماده می‌کنن. این دوره نسبت به دوره قبل یه تفاوت اساسی داره، اون هم رویکرد زیاد نامزدها به اینترنت هست. این مساله از یک سمت نشون می‌ده که این رسانه هم داره جدی گرفته می‌شه. از طرف دیگه ممکنه که حساسیت‌های زیادتری رو بر ضدش برانگیخته کنه. به هر حال نامزدهای احتمالی دارن به طور جدی وارد صحنه می‌شن. افتتاح سایت آقای ولایتی یک نمونه از این نوعه و به زودی هم آقای هاشمی رفسنجانی سایت یا بهتره بگم وبلاگش رو افتتاح می‌کنه. به هر حال سنگ بنای سایت-وبلاگ‌های دولتی رو آقای ابطحی گذاشت و از قرار معلوم بسیاری از سیاسیون، بر خلاف موضع‌گیری‌های مخالف در ابتدای کار، به فکر ارتباط مستقیم‌تری با مردم افتادن. نمونه این مساله راه‌اندازی سایت آقای مهاجرانی و خانم کدیور بود. حالا باید دید ورود هر چه بیشتر سیاستمداران ایران به این عرصه چقدر می‌تونه به فضای باز سیاسی، حداقل روی اینترنت کمک کنه! من فکر می‌کنم اگه بحث‌های سیاسی بهانه‌ای برای فیلترینگ بیشتر نشه، روند اصلاحات (نه به معنایی که الآن جا افتاده) سرعت بیش‌تر و نتیجه‌های مطلوب‌تری پیدا کنه.

بوی اصالت

یه وقتی بود که هم بنزین خوشبو بود هم ماژیک هم استون هم آهک خیس‌خورده. چند وقته این‌ها هم اصالتشون رو از دست دادن.

یه چیزی تو مایه‌های فرنچ مانیکور!

خب جریانش اینه که با یکی دو تا از بچه‌های کلاس زبانمون یه وبلاگ فرانسوی راه انداختیم. از این لوس‌بازی‌ها! خلاصه اینکه هنوز ترم دومیم. نتیجه‌ش هم اینه که کلی غلط پلوط می‌نویسیم. اساتید محترم ببخشایید. البته هر هفته نوشته‌هامون رو به معلممون نشون می‌دیم تا اشکالاتش رو بگیره و بعدا تصحیحش کنیم. اصولا نوشتن به یه زبون دیگه خیلی سخته. آدم جونش بالا میاد تا منظورش رو بفهمونه. مخصوصا اگه بخوای چهار کلام حرف جدی بنویسی نه این که فقط اسم و مشخصات و حرفای معمولی بلغور کنی.
الغرض… اسمش رو فعلا گذاشتیم Le Quartier Iranien. مثلا یعنی محله ایرانی. البته اسمش موقتیه. شما اسم بهتری سراغ ندارین؟ پیشنهاد بدین سیل ووپ له!