هیأت محترم داوران، برگزارکنندگان و همکاران مسابقه برترین وبلاگها
به مبارکی مرحله آغازین مسابقه به پایان رسد و شما توانستید ۱۵۰ وبلاگ را در ۱۵ موضوع از میان ۵۵۰۰ وبلاگ نامزد کنید. من به جز بخش فارسی کاندیداهای بخشهای دیگر را ندیدهام اما با توجه به برندگان شایسته بخش پارسی، به وضوح پیامتان را دریافت کردم.
انتخابهای شما به وضوح نشاندهنده این نکات است:
– وبلاگی میتواند برتر باشد که به موضوعات سیاسی و گاهی اجتماعی بپردازد. توجه به مضمون نوشتههای کاندیداهایتان این مسأله را ثابت میکند.
– وبلاگی میتواند برتر باشد که نویسندهاش احتمالاً خارج از ایران به سر ببرد. از میان ده وبلاگی که انتخاب کردهاید، سه وبلاگ در داخل و هفت وبلاگ ایرانیان خارج از ایرانند.
– هیأت محترم داوران و داور بخش فارسی وبلاگ نمیخواند. چرا که یکی از کاندیداها (یادداشتهای نیکآهنگ) رسماً تمایلی به شرکت در مسابقه نداشت.
در این بحثی نیست که وبلاگهای منتخب همگی شایستهاند. بیشتر ما به این معترفیم. اما درکتان میکنم. انتخاب وبلاگها میتواند پیامهایی به همراه داشته باشد. میتواند حامل این نکته باشد که زندهباد مخالف من. یعنی من حتی مخالفم را (از نظر سیاسی یا تفکر) انتخاب میکنم. میتواند این نکته را برساند که بعضی وبلاگها حتماً باید در فهرست گنجانده شوند تا ثابت شود که مرزها و کشورها بیمعناست. میتواند بگوید که نویسندگان داخلی حرف چندانی برای گفتن ندارند. میتواند بگوید که روزنامهنگاران داخلی وبلاگنویس، بلاگهای آموزشی و کسانی که برای ارتقای دانش بلاگرهای دیگر مینویسند، بلاگرهایی با موضوع فناوری اطلاعات چیز چندانی در چنته ندارند یا این که چنین حوزههای به هچ وجه مورد علاقه ما نیست کما این که از حجم اخبار این حوزه در سایت فارسیتان چنین پیامی ناگفته پیداست. میتواند بگوید که همه چیز ما آمیخته شده با سیاست و البته شاید این مهم نباشد که روزنامهنگار جماعت اگر با هویت واقعیش بنویسد و اگر در داخل ایران زندگی کند نمیتواند چندان به سیاست بپردازد.
پس به عنوان بلاگری که حداقل در سه مسابقه وبلاگی جزو هیأت داوران بودهام و کم و بیش به چگونگی انجام این کار واقفم، چند پیشنهاد برایتان دارم تا دورههای بعدی را بهتر از پیش برگزار کنید.
– در هنگام ثبتنام اعلام کنید که مسابقهتان برای وبلاگهای سیاسی است و سایر وبلاگها نباید در آن شرکت کنند و در بخش ثبتنام گزینه موضوع وبلاگ را حذف کنید و نام مسابقه را حداقل در بخش فارسی به «مسابقه برترین وبلاگهای سیاسی فارسی» تغییر دهید.
– بخش ارزیابی عمومی را بردارید و بخشی برای ثبت ایمیلهایی که دوست دارند به قید قرعه برنده یک آیپاد ویدئوی شوند، ایجاد کنید.
– هیأت داوران را به برلن دعوت نکنید و از آنها بخواهید بدون هیچ جلسه بحثی از کشور متبوعه خود فهرست برندگان را ارسال کنند یا به وبلاگشان بروید و چند نفر نخست بلاگرولینگشان را به عنوان انتخاب وی اعلام کنید.
– حوزه جغرافیایی زبان را روی نقشه مشخص کنید و وبلاگهای منتخب آن زبان را با نسبت معکوس از مناطق دیگر جغرافیایی انتخاب کنید.
شاد باشید
نیما اکبرپور
بلاگر و روزنامهنگار فناوری اطلاعات
در همین زمینه:
– زمانى براى دور بودن، پارسانوشت
– پیش به سوی رقابتی سالم، یادداشتهای نیکآهنگ
– داوری مسابقه وبلاگی دویچهوله، روبو
– تفریح جدید، یک لیوان چای داغ
– جدی در باب مسابقه، یک لوان چای داغ
– دویچهوله سیاستزده، روزنامهنگار نو
– نامزدها برنامههای خودشان را به ملت اعلام کنند!، وبلاگ بلوط
– آقای دویچهوله، لطفاً صفرا پخش نکنید!، وبلاگ خوابگرد
– و اما ماجرای رقابت کشکی دویچهوله، یادداشتهای نکآهنگ
– دویچه وله، یا میدانی برای تاخت و تازهای کودکانه، ف.م.سخن
– مسابقه ایرانی، حقوق بلاگ
– شیر سماور، اگزوز خاور، تقدیم به داور مسابقه دویچه خله، یادداشتهای نیکآهنگ
– اعتراضات به مسابقه دویچه ووله آلمانی، وقایع وبلاگه، رادیو زمانه
– مسابقه یا رفیقبازی؟ (رقابت یا رفاقت مسئله ایناست!)، وبلاگ زیتون
– مسابقه وبلاگی؛ خوب یا بد؟ (قسمت اول)، وبلاگ سعید حاتمی
– وبلاگستان را به آفت نخبهگرایی دچار نکنیم، وبلاگ پویا
– هرج و مرج، وبلاگ از خود با خویش
– لب تاپ را به خاطر بسپار، مسابقه مردنی است، وبلاگ سیبیل طلا
– رقابت نزدیک بی بهترین وبلاگهای فارسی، وبلاگ سردبیر: خودم
– مسابقه جنجالی دویچه وله، وبلاگ متتی
– در اعتراض به رادو دویچهوله شرکت کنید، وبلاگ ۴دیواری
– درخشندگی و کدورت، وبلاگ عبدالقادر بلوچ
– اندر حکایت مسابقه دویچهوله، وبلاگ بیلی و من
– و اما مسابقه، وبلاگ سرزمین آفتاب
– جایزهی پسادویچهای، وبلاگ خط قرمز
– و اما آخرین نامه درخواست حذف من به دویچهوله و پاسخ آنان و…، یادداشتهای نیکآهنگ
– مسابقه، وبلاگ وبلاگگردی
در باب حسین درخشان:
– آقای درخشان، کمی منصفانهتر قضاوت کند، وبلاگ عصیان (سال ۲۰۰۳)
– پدرخودخوانده ۴، مافیای تک نفره، وبلاگ نقطه ته خط
– یک مسابقه درخشان! وبلاگ نقطه ته خط
– تأملی بر مناقشه روز با درخشان، وبلاگ کوچ
– در حاشیه خلع ید حسین درخشان، وبلاگ پارسانوشت
از بنده هم اگر اجازه خواسته بودند، نمیدادم.
نیما جان با اجازه به شما لینک دادم.
سلام
نگاه به وبلاگستان مختص همون وبلاگهاست.
زندگی یعنی همه چیز نه سیاست نه…
وبلاگهایی مثل ما که تو زمینه خاصی مطلب مینویسیم هیچ وقت جز وبلاگستان فارسی حساب نیومدیم!
نوشتهتون بسیار زیبا بود ممنون.
نیما جان، سخت نگیرید. آخه میدونید، آقای درخشان در وبلاگشان لیست کافههایی را گذاشته بودند که اینترنت بیسیم رایگان داشتند. خوب این نشون میده که ایشان احتمالن دسترسی مناسبی به اینترنت نداشتند که وبلاگها را نگاه کنند. با این حال باید قبول کرد انتخاب ۱۰ وبلاگ از بین ۲۰۰ وبلاگ کار سادهای نیست.
آقا این را هم اضافه کن که وبلاگی میتواند به دور نهایی راه یابد که توصیه شدهی آقای حسین درخشان باشد! یعنی اینکه این موضوع برآیند نظر جمع نیست و پشت آن یک تصمیمگیری سیاسی خوابیده است. آقای درخشان (نمیدانم در کدام کامنتشان) گفتهاند که تمام وبلاگهایی که من توصیه کردهام به جز یک مورد، همگی در دور نهایی هستند. این یعنی چه؟
سلام، وبلاگ عالیای دارید…
با تبادل لینک موافقید؟
من واقعا متاسفم. وبلاگ تو آموزندهترین وبلاگی که در زمینهی آی تی میخونم و مطالبش خیلی به دردم میخوره و هم چنین وبلاگ مصطفی که در زمینهی رسانه خیلی چیز های مفیدی مینویسه. اما واقعا بیانصافیه عصیان شایستگی انتخاب شدن رو داشت حالا خون کثیفت رو آلوده نکن. الهی…
آقای نیما عزیز
یک روز یک بمی میره خونه خدا هی کعبه را هل میداده و به قول ما یزدیهای می گفته خشه (خوشت میآید) میگن چی کار میکنی میگه میخوام خدا بفهمه یکی خونهاشو تکون بده خوشش مییاد!!! من هم به شما میگم آقا نیما خشه !!! یکی از این جشنواره که حضرت عالی داور بودین وبلاگهای یزدی بود اونجا درد دلها امروز شما ؛ همه حرفهای بنده و جمعی از بچه ها بود اما چی شما به دنبال تامین نظر برگزارکنندگان و اونها هم در حال استفاده از فرصت پیش آمده و البته حزبی بودن و هیچی دیگه میون نبود از یک مسابقه بینالمللی چه انتظاری دارین!!! البته بنده بعد از اعتراضم سکوت کردم و حالا میگم آق نیما خشه یا نه!!!
جوابتون به بنده یادتونه!! میگم! داوری جورواجوره یعنی هر فردی می تونه هر طور میخواهد داوری کنه مبنا و قانون وجود ندارد!!! حتی پشنهاد دادین که در جلسه تشریح نتایج جشنواره جاهامون را عوض کنیم یعنی چی یعنی زنده مخالف من!!! با همه اعتراض رسمی؛ غیررسمی؛ قشنگ؛ زشت؛ زیبا و حتی گهگاهی سیاسی و تند جواب معترضین به نتایج را ندادید حتی ما اونجا منتخب بودیم و میگفتیم بابا برتر نیستیم!!! دارایی مجازی یزدیها ما نیستیم بیش از ایناست!!! در هر حال برای اینکه ببینید دسته گلی که به آب دادین یعنی اون داوری پراز ……. ببینید از ۹ وبلاگ منتخب چند تا فعال موندن حالا برتری اونا بمونه لااقل میفهمین چه اونهایی که انتخاب کردین یعنی گفتن انتخاب کنین کی هستن و لااقل یک بار قالب وبلاگشون را ببینید.
نیما: آقای محترم! من موقع نوشتن این مطلب میدونستم که جناب عالی تشریف میارین تا از این فرصت سوءاستفاده کنید. شما بفرمایین در جشنواره یزد کدوم وبلاگها برتر بودن که انتخاب نشدن. بفرمایید که کدوم انتخاب بنده سیاسی بود؟ اصلاً مگه من فرد سیاسی هستم؟ اصلاً چند درصد مطالب وبلاگم سیاسیه؟ شما دارید به بنده تهمت میزنین که توصیه برگزارکنندگان رو قبول کردم؟ برای شما متأسفم. بارها سعی کردید که مطالب من رو مسخره کنید. من معتقدم شما برای کسب توجه به هر قیمتی حاضرید مخالفت کنید. فقط برای این که بگید من ساز مخالف میزنم. یک بار برای همیشه این جا جوابتون رو میدم. امیدوارم این رو متوجه بشید و بفهمید که هر گردی گردو نیست. شما که هنوز تفاوت بین این دو اتفاق رو متوجه نمیشید بهتره برید به لیست وبلاگهای شرکتکننده این مسابقه و اون مسابقه نگاهی بندازید و اونی رو که خودتون شایسته میدونین انتخاب کنید. تفاوت این جا هست که وبلاگهای منتخب در دویچهوله همشون شایسته هستن اما کاملاً سیاسی انتخاب شدن اما برای انتخاب وبلاگهای برتر در یزد امکان انتخاب زیادی وجود نداشت. این که شما نمیتونید تشخیص بدین که بعد از یک مسابقه کسی وبلاگش رو ببنده ربطی به نتیجه نداره باعث تأسفه. این حرف شما یعنی این که نعوذ بالله داور باید پیشگو هم باشه که آیا وبلاگی رو که برنده میکنه، بعدها هم خواهد نوشت یا نه.
آقا جان. آقای محترم لطفاً از آب گلآلود ماهی نگیرید. این هنر نیست.
دوست عزیز برادرم نیما
متاسفم که حادثه جشنواره باعث شد که به جای اینکه مثل دو دوست باشیم این جوری برخورد کنیم؛ این که گفتم توهین نبود حرفی بود که در یک جلسه رسمی زمانی که اعتراضات به اوج رسید یکی از برگزارکنندگان (حتمی اونا میشناسید) به بنده و تعدادی بلاگر دیگه گفت؛ “تغییراتی در لیست اعلام شده شما توسط برگزارکنندگان در شب قبل از جشنواره در محل هتل”؛ تقصیر من چیه!!! اما در مورد شباهتها و تفاوتها؛ راست گفتید که شباهتی بین این دو جشنواره نیست من هم آخرین بار در مورد جشنواره میگم!!!! این موضوع برایم تمام شده است اما اگر گفتم به این دلیل بود که میخواستم یه تجربه بشه که در مسابقات دیگر حال و هوا معترضین رو بدونید!!! اگر هم سر میزنم عذر میخوام دیگه بازدید نخواهم داشت!!! اما بدونید من از خیلی وقت پیش بازیدکننده هفتگی وبلاگ شما بودم و هستم!!! اما این برام سؤاله چرا گفتید سعی کردم مطالب شما را مسخره کنم؛ من برای شما قبل از دیدار و بعد از اون احترام قایل هستم یعنی به نوعی به تمام بلاگرهای ایرانی احترام خاص قائلم منو به کاری نکرده متهم نکنید. اما در مورد پیشگویی داوری؛ اصلا پیشگویی لازم نبود بلکه یک خصیصه است بلاگر برتر؛ شش ماه کار نمیکنه بعد پنچر بشه؛ این یک واقعیت هست که بلاگرها مطرح و برتر هرگز وبلاگشون رکود طولانیمدت نداره حالا مگر اینکه حادثهای یا تغییری در زندگی اونا رخ بده! درسته! و این روش استدلال من برهان خلف بود!!! حتمی یادتون هست اما در مورد توهین شما؛ در مورد نسبت دادن ساز مخالف زدن به بنده برای جلب توجه، آقا نیما کارنامه کاری من شفاف و روشنه خواستید آدرس میدم برین ببینید که کجاها و چطوری بدون ساز مخالف شدن میشه مطرح بود!!!! حتی میشه سازنده و تاثیرگذار موند!! آقا نیما واقعا اشتباه گرفتید!!! گفتم اگر خواستید آدرس میدم به طور حتم نظرتون عوض میشه و میدونید اگر هم حرفی زدم مثل زهر برام تلخ و حتی کشنده بوده ولی اصولم یعنی چیزی که بهش قسم خوردم بهم میگه که حرفی اگر هست باید گفت!!! اینجاست که بین خودم و شما یک شباهت میبینیم اما کاش اینو بدون غرض نگاه می کردید؛ کامنت اخیرم به شما به دلیل شباهت جشنوارهها نبود بلکه به شباهت اعتراضهایی بود که هر یک از اون معترضین فکر میکردن درسته و مورد سوالشوندگان فکر میکردن داره به اونا توهین میشه و افترا بسته میشه و کدوم درست بود خدا میدونه!!! خیالی نیست
آقا نیما اگر از بنده حقیر یعنی برادر خودت ناراحتی گلهای نیست اما امیدوارم منو ببخشید ازتون خواهش میکنم که حتمی برام واضح بگید که کجا و چطوری توهین کردم که باز هم برای برادر دیگری این توهینها اتفاق نیوفته امیدوارم تنها و تنها به خدا فکر کنیم و هرجا قلم میزنیم حرفی یا سخنی یا نقلی میگویم تنها و تنها از سر اخلاص باشه که به حکم قطعی الهی حرف ما جاودانه و تاثیرگذار و مانا خواهد بود. خدا کند این طور باشد.
نیما: عرض کردم خدمت شما. درابره جشنوراه یزد که تفاوت داشت با این مسابقه در بسیاری جهات. مهم این که اون سیاسی نبود و ا»ن از قرار معلوم هست. دوم این که هیچ کسی به جز هیأت داوران جشنواره یزد در اعلام نتایج دخیل نبود و اگر کسی ادعا میکنه من قویاً تکذیب میکنم و باید توضیح بده به من. سوم این که در قبال تمسخری که در وبلاگ شما برای یکی از نوشتههای طنز من با محتوای این که چگونه وبلاگ بزنیم و انتشار عکس من و زیرنویسش اگر منظور تمسخر نبوده، من این طور برداشت کردم. چهارم این که عرض کردم تمام برگزیدگان جشنواره یزد شایسته بودن و اگر شما لیستی غیر از آن مد نظرتان هست بفرمایید ضمن این که توجه به تنوع انتخابهای ما داشته باشید و بعد تفاوت را در نتیجه دویچهوله تشخیص دهید و پنجم آن که هر اعتراضی لزوماً به اعتراض دیگر شباهت ندارد.
سلام..من میخوام وبلاگمو در در مسابقات جهانی وبلاگ شرکت بدم ولی آدرس سایت ثبتنامکننده ندارم اگه میشه کمکم کنید.
نیما: دوست عزیز هر سال دویچهوله تاریخ مسابقه رو اعلام میکنه. در حال حاضر مسابقهای برگزار نمیشه تا سال آینده. آدرس سایت هم در همین نوشته لینک شده.
منم قبلا یه مطلبی راجع بهش نوشتم ولی بعد ترجیح دادم پاکش کنم. امیدوارم در مورد شما اینطور نشه؟!