هر چند جشنواره فجر به پایان رسیده، اما هنوز چند فیلمی برای معرفی مانده بود که نخواستم معرفیشان را نادیده بگیرم. با احتساب این قسمت، در کل بیست فیلم از فیلمهای اکران شده، در مجموعه فیلمواره معرفی شد. بدیهی است که فیلمهای بیشتری در جشنواره بیست و پنجم فیلم فجر به نمایش در آمدند که تنها توانستم این تعداد را دیده و معرفی کنم. امیدوار هستم که فیلمواره توانسته باشد، راهنمایی هر چند اندک برای فیلمهایی باشد که قاعدتاً در سال آینده روی پرده خواهند آمد.
روز سوم
شناسنامه: کارگردان: محمدحسین لطیفی/ تهیهکننده: علیرضا جلالی/ بازیگران: پوریا پورسرخ، باران کوثری، حامد بهداد، برزو ارجمند، مجید یاسر، مهدی صبائی/ نویسنده: مهدی سجادهچی/ تدوینگر: کاوه حمیدی ایمانی/ مدیر فیلمبرداری: ابراهیم غفوری/ موسیقی: علیرضا کهندیری/ تولید: ۱۳۸۵، رنگی، ۹۰ دقیقه
«محمدحسین لطیفی» کارگردانی است که مجموعه تلویزیونی او با نام «صاحبدلان» در ماه رمضان بینندگان زیادی را پای تلویزیون نشاند. داستان روز سوم حکایت آخرین روزهای مقاومت در بخش غربی خرمشهر در سال ۱۳۵۹ است. سمیره (باران کوثری) و رضا (پوریا پورسرخ)، خواهر و برادری هستند که همراه سایر مردم در برابر ارتش عراق مقاومت میکنند. در شرایطی ویژه سمیره مجبور به پنهان شدن در خانه خود میشود که در محاصره افسری عراقی است که پیشتر عاشق او. رضا و همرزمانش تلاش میکنند تا او را از چنگال دشمن رها کنند. درگیری برادر نامزد رضا که تازه از زندان آزاد شده با رضا مشکلاتی را به وجود میآورد اما پس از کشته شدن همه افراد گروه نجات، تنها او میماند که سمیر را بر دوش خود از رودخانه عبور داده و نجاتش میدهد.
استفاده محمدحسین لطیفی از «باران کوثری» و «پوریا پورسرخ» که در صاحبدلان هم همبازی بودند در «روز سوم» و بازی نقش مقابل آنها نقطه قوت این فیلم است. هر چند بازی باران کوثری در روز سوم به خاطر نقش خیرهکنندهاش در «خونبازی» چندان به چشم نمیآمد اما شاید بتوان گفت که «پوریا پورسرخ» بهترین بازیاش دوران بازیگریش را در این فیلم ارائه داد. سرانجام فیلم «روز سوم» با مضمون جنگی خود بسیار مورد توجه هیأت داوران قرار گرفت و در ۱۲ بخش از ۱۴ سیمرغ ممکن نامزد شد که در انتها ۴ سیمرغ بلورین را از آن خود کرد.
سنتوری
شناسنامه: کارگردان: داریوش مهرجویی/ تهیهکننده: فرامرز فرازمند، داریوش مهرجویی/ بازیگران: بهرام رادان، لشیفته فراهانی، مسعود رایگان، رویا تیموریان، مائده طهماسبی، نادر سلیمانی، مهیار پورحسابی/ نویسنده: داریوش مهرجویی، وحید محمدیفر/ تدوینگر: مهدی حسینیوند/ مدیر فیلمبرداری: تورج منصوری/ موسیقی: محسن چاووشی/ تولید: ۱۳۸۵، رنگی، ۱۰۳ دقیقه
سنتوری «داریوش مهرجویی» پس از کش و قوسهای فراوان و بعد از هفت مورد اصلاحیه و تغییر نام فیلم از «علی سنتوری» به «سنتوری» عاقبت به نمایش درآمد و صفهای خرید بلیت را فشرده کرد. به گفته داریوش مهرجویی به علت همزمانی نمایش سنتوری با ماه محرم «بعضی قسمتهای موزیکال و خوانندگی فیلم» توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حذف شد اما به او وعده داده شد که در نمایش عمومی فیلم بعد از ماه عزاداری، این صحنهها به فیلم بازگردانده خواهد شد.
علی (بهرام رادان) که به «علی سنتوری» ملقب است، یکی از خوانندگان مشهور پایتخت است که به خاطر اعتیاد به مواد مخدر از اوج شهرت به پایین میافتد و با غرق شدن تدریجی در اعتیاد شدیدش زندگی خود و عاقبت همسرش هانیه (گلشیفته فراهانی» را از دست میدهد. او که به دنبال نجات از اعتیادش نیست و در خرابهها زندگی میکند و خود را در جمع معتادان گم کرده است، ساعاتی قبل از خروج همسرش از ایران و به طور اتفاقی پیدا میشود و توسط پدرش که فرد با نفوذی در صنف بلورفروشان است به کلینیک ترک اعتیاد منتقل شده و نجات مییابد.
فیلم سنتوری فیلمی است پر از موسیقی و ترانههایی که توسط «محسن چاوشی» روی تصویر بهرام رادان خوانده میشود. «محسن چاوشی» یکی از خوانندگان زیرزمینی محبوب ایران است که از قرار معلوم مورد قبول وزارت ارشاد نیست و برای مثال تا کنون نتوانسته برای آلبومهایش مجوزی بگیرد. این هم یکی از اشکالاتی بود که مسؤولان بر «سنتوری» وارد دانستند و به همین دلیل اسم «محسن چاوشی» از تیتراژ پایانی فیلم حذف شد. بازی روان و باورپذیر «بهرام رادان» در نقش یک خواننده معتاد توانست برای او سیمرغ بلورین بهترین بازیگر اول مرد را به ارمغان بیاورد. نکته جالب این بود که بازی «باران کوثری» هم در فیلم «خونبازی» و باز هم در نقش یک معتاد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر اول زن را نصیبش کرد. به نظر میرسد علیرغم تمام مشکلات، «سنتوری» فیلمی است که حداقل در گیشه بسیار موفق خواهد بود.
قفلساز
شناسنامه: کارگردان: غلامرضا رمضانی/ تهیهکننده: حسن آقاکریمی/ بازیگران: محمد نظری، فاطمه خدادادی، امین محمدی، پروین عبدلی، مختار رسولی، رامش کاووسی/ نویسنده: غلامرضا رمضانی/ تدوینگر: رضا شیروانی/ مدیر فیلمبرداری: حسین جعفریان/ تولید: ۱۳۸۵، رنگی، ۷۶ دقیقه
«قفلساز» از آن دسته فیلمهایی است که نابازیگران نقشها را بر عهده دارند و «غلامرضا رمضانی» به عنوان کارگردان فیلم توانسته به خوبی از نابازیگرانش بازی بگیرد.
قاسم (قفل ساز) به سختی فرزندانش را تنبیه میکند و پس از شکایت پسر نوجوانش محمد در کمال ناباوری دستگیر و روانه بازداشتگاه میشود. خواهر محمد و خانواده، او را تحت فشار قرار میدهند تا شکایت خود را پس بگیرد و پدرش را آزاد کند. محمد بر سر دو راهی مانده در عین حال در میباید که مجبور است کارهای عقبافتاده مغازه پدرش را نیز انجام دهد. قاسم بعد از یک شب بازداشت آزاد میشود و از محمد مقابل کتکخوردن توسط عمویش حمایت میکند و سعی میکند با فرزندانش که مادری هم ندارند، مهربانتر باشد.
«قفلساز» برخلاف تصور اولیه فیلم خوبی است که توانسته تا حد زیادی موضوع «کودک آزاری» و تنبیه سخت بدنی کودکان به بهانه آموزش و تربیت را به نمایش بگذارد. روایت مستندگونه داستان به راحتی مخاطب را تا انتها با خود درگیر میکند.
تکدرختها
شناسنامه: کارگردان: سعید ابراهیمیفر/ تهیهکننده: شرکت وراهنر/ بازیگران: سعید پورصمیمی، مهدی احمدی، پریوش نظریه، سعید قرائی، پونه کاربخش/ نویسنده: سعید ابراهیمیفر، هوشنگ مرادی کرمانی/ تدوینگر: ژیلا ایپکچی/ مدیر فیلمبرداری: همایون پایور/ موسیقی: سعید شهرام/ تولید: ۱۳۸۵، رنگی، ۸۷ دقیقه
«تکدرختها» اقتباسی است از داستان «لبخند انار» هوشنگ مرادی کرمانی که بیشتر مردم او را با «قصههای مجید» میشناسند.
«روشن» (سعید پورصمیمی) شاعر پیر و گمنام در شهر کرمان است. ایرج پسر او پس از مدتها به ایران میآید و با دوربین فیلمبرداری خود سعی دارد تا لحظات خصوصی زندگی پدرش را برای همسر خارجی خود و فرزندانش به ارمغان ببرد. این کار او در ابتدا باعث ناراحتی پدرش میشود اما پس از دلجویی پیام آقای روشن برای نوهها و عروسش در مقابل دوربین ضبط میشود. او در شب شعر مقابل اعضای انجمن شاعران و خانوادهاش اعترافاتی میکند و صبح روز بعد میمیرد. ایرج و خواهرش فخری برای دفن وی به عنوان اولین هنرمند در قطعه هنرمندان تلاش خود را آغاز میکنند تا شاعر بودن پدرشان را به اثبات برسانند و عاقبت موفق میشوند.
«سعید ابراهیمیفر» سعی کرده تا با ساخت فیلمش در فضایی کویری و شاعرانه، تماشاگر را تحت تأثیر قرار دهد اما نتیجه کار قدری کشدار از آب در آمده و باعث میشود تا بسیاری از بینندگان فیلم را درنیمه رها کنند. فضای کار او بسیار مشابه فیلمهایی مشابه در ۲۰ سال پیش است و تصاویر فیلمبرداری ایرج تعقیب او به دنبال پدرش بیش از حد تکرار شده و به همین دلیل برای تماشگر عام کسالتبار و خستهکننده است. اما با تمام اینها «تکدرختها» توانست در سه بخش بهترین بازیگر نقش اول مرد و زن و فیلمبرداری نامزد سیمرغ شود.
شما نمیخوای در مورد فعالان جنبش یه اظهار نظری بکنی تو این هیر و ویری؟
D:
من منتظر سنتوری میشینم رو پلههای سینما از امشب!
نیما: اظهار نظر من فعلاً به درد نمیخوره. توی لینکدونی اطلاعرسانی میکنم.
نیما این لینک که به خبر نامزدی سوسن تسلیمی دادی کاملاً اشتباه هست! اصلاً حزب سوسیال دمکرات امسال بعد از چندین دهه توی انتخابات شکست خورد و انتخابات تابستون بود! تموم شد رفت!! و وزیر فرهنگ هم خیلی وقت هست که انتخاب شده! برو توی سایت فارسی مجلس میتونی اسامی رو ببینی. این سایت هرچی که هست چرت محض نوشته!!
http://www.riksdagen.se/templates/R_PageRightNormal____10837.aspx
نیما: نهال جان. این سایتی که خبرش رو گذاشتم، سایت روزنامه اعتماد ملی هست. ممنون از خبرت. اما ای کاش توضیح بیشتری بدی توی وبلاگت.
چه وبلاگ جالبی دارین. به من سر بزنین.
سلام. اومدم لینک توضیحش رو برات بنویسم که دیدم خودت لینک دادی به استکلهمیان. گوود
دوست عزیز
از شما دعوت میشود در مراسم “طفلان مسلم” حضور به هم رسانید. حضور و همراهی شما و اطلاع رسانی به دیگر دوستانتان باعث دلگرمی ما خواهد بود.
این مراسم که از طرف جمعیت دانشجویی امام علی (ع) برگزار میشود به آزاد سازی کودکان و نوجوانان کانون و اصلاح و تربیت که فقط لحظهای غفلت موجب گرفتاری آنان شده، مربوط است.
هدف از این برنامه علاوه بر آزادسازی نوجوانان، گسترش فرهنگ صحیح عاشورا است که خرج کردن و حرکت برای امام حسین را فقط در علامتها و هیاتهای بزرگتر نبینیم بلکه کمی (در حد توانمان) به اصلاح جامعه امروز مان بپردازیم.
زمان : شنبه ۱۹/۱۲/۸۵ – اربعین حسینی – ساعت : ۱۵:۳۰
مکان: خیابان آیت الله کاشانی – شهرزیبا- میدان کن –خیابان کانون – سالن نمایش کانون اصلاح و تربیت
جهت کسب اطلاعات بیشتر:
http://teflan.blogfa.com
سایت شما خیلی باحاله
دستتون درد نکنه!
خیلی فیلم جالبی بود البته عبرتآمیز و این معنی را داد که اگر هم ما به آنها لطف کنیم آنها و سربازانشان را اذیت نکنیم آنها به جاش به ما تف میکنند