از توضیح خانم تارا نجد احمدی درباره اعتراض‌ها تصویر روی جلد شماره ۲۶ نشریه زنستان متوجه می‌شویم:
با آن که تصویر روی جلد شماره ۲۶، انتقادی آشکار به شرایط و فضای جامعه‌ای‌ست که در آن افراد به موجوداتی صرفاً غریزی و شهوانی تقلیل داده شده‌اند، اما مشخص نیست که چرا افراد این جامعه و موجودات شهوانی از دید خانم نجد احمدی و دوستانشان فقط مردان هستند. این تصویر کاریکاتورگونه‌ای که می‌گویید بهتر نیست مردان را در کنار زنان نشان دهد؟ چرا که به قول خودتان چون این جا مقصود از ازدواج موقت، برقراری رابطه جنسی بین زن و مرد است این نگاه صرفاً جنسی، هم زنان و هم مردان را شامل خواهد شد. این تصویری که قرار است به ما نگاه کند، سخن بگوید، اعتراض کند و گاه بخندد و از ما بخواهد به او فکر و صد البته به دیدنش عادت کنیم، و بدون آن که «دستپاچه» شویم در آن عمیق بشویم چرا فقط به منی که مرد هستم می‌خندد؟ مگر نه این است که این تصویر طرح جلد نشریه گروهی از زنان و مردان فمینیست است که تعدادی از دوستان من هم در آن قلم می‌زنند؟ شایسته نیست دوستان به هم بخندند. اجازه دهید با هم به این مضحکه ازدواج موقت بخندیم. آن هم با علم بر همه خواص و پارامترهای یک کاریکاتور و فارغ از اصطلاحاتی چون کلیشه‌شکنی مفهومی، معادلات قدرت حاکم در رابطه سوژه بیننده و فاعل و ابژه دیده‌شونده و مفعول که مفاهیمی آکادمیک و فاخر است.
این حافظه بصری طفلکی مردانه ناراضی ما و نگاهی که متأسفانه ساده‌انگارانه و بدبینانه است بارها به این عکس نگاه کرده، حتی سرش را چند بار کج و معوج کرده و سعی کرده بارها درباره مفهوم این تصویر قضاوت کند. با توجه به تمام آزادی‌هایی که برای مخاطب در برداشت از تصویر اعطا کرده‌اید و درک او از اثر، باز هم آن را توهین‌آمیز می‌داند. امشب دو بار به یاد داستان «امپراتور و لباس تازه» کریستین آندرسن افتادم. به نظر پسرک امپراتور لخت است هر چند می‌گویند هر کس که لباس را نبیند احمق است. تصویر روی جلد زنستان نگاه جنسیتی منفی به تمام مردهای جامعه دارد هر چند شما می‌توانید بگویید این درک ماست که ساده‌انگارانه و بدبینانه است.
در همین زمینه:
– زن یا مرد؛ آیا مسأله این است؟! وبلاگ فریاد بی‌صدا
توجه: جملات موجود در نظرهایی که به هر گروه از مردان و زنان توهین کنند، حذف شده و به […] تبدیل می‌شوند.
– توجیهاتی بدتر از گناه! (نقدی بر جوابیه زنستان)، وبلاگ راز نو
– هدف پیکان: نفرت از انسان، وبلاگ ن و القلم
– چرا اینگونه زن بودن؟ وبلاگ گردباد
– توهین به چه کسی؟ وبلاگ جوانه‌ها
نیما جان قصد توهین ندارم اما بالاخره زن‌ها در جامعه‌ی مردسالار ایران عقده‌های فروخورده‌ی زیادی دارند که کاملا هم محق هستند. پس برای دلخوشی‌شان هم که شده می‌شود این چیزها را نادیده گرفت. ولی به این امید که بعد از مدتی احساساتشان با منطق عوض شود! / با اجازه لینکیدمت عزیز تا یادم نرود اینجا را منظم بخوانم!
نیمای عزیز
من بر خلاف میثم معتقدم که نباید اجازه داد تا هر ضعیفه‌ای برای خنک شدن دلش یا … مردان بزرگی چون ما را به شکل خودشان ارائه دهند زیرا همانطور که همه می‌دانیم اینگونه اشکال مناسب همان تصویرسازان است که نمی‌دانند […] را چگونه تخلیه کنند.
تا بوده این خانوم‌های محترمه […] و تا هست چنین خواهد بود.
چلچراغ را فقط به خاطر مطالب شما می‌خرم و حالا که وبلاگتان را می‌خوانم می‌بینم که این هم بسیار خواندنی‌ست. موفق باشید.
سلام
برای من جالب اینجاست که چرا اصلا این مسأله رو مطرح کردند اون هم با تیتر درشت؟؟؟ بگذریم از نظرهای بعدش
در پناه حضرت دوست
نیما خان متاسفانه مضحکه شمائید! خود وجود شخص شما مضحکه است!
واقعاً که این ایران سرای افرادی است که با گستاخی به هر وادی سر زده و در آن اظهار نظر می‌کنند! از سیاست و پزشکی و مسائل انسانی گرفته تا بحث دین و مذهب و اعتقاد!
خدا را شکر همه هم متخصصیم! ممکنه شما با سرکرگان مملکت مشکل داشته باشید اما نمی‌دانم چرا عرضه درگیری با آنها را ندارید و دیواری کوتاه‌تر از دین و اعتقاد نمی‌یابید!
اگر هنری در وجودتان است با آنکه مخالفید مبارزه کنید وگر نه من چه خوب می‌تازم بر اعتقادت نیما خان اگر تو نباشی و آسان عقاید مسخره‌ات را به باد خنده خواهم گرفت!
زمین و آسمان را هم که به هم ببافند این همنوعان مادینه‌ی ما زن و مرد یکی نیستند و نمی‌شوند. این مسئله چه داغ سوزانی است بر دل اینان گرچه راه ملاطفت و مهر با آنان به راه خدا نزدیک‌تر است.
من می‌دانم و شما هم می‌دانید که این همنوعان لطیف ما خود بزرگ‌ترین دشمن خود هستند! این را تاریخ گواه است و تنها چرخی بر اطراف و غوری در وب روشن‌ساز است!
طبیعی است که به کسانی که خودشان برای خودشان ارزش قائل نیستند دیگران هم نباشند!
خدا مرد و زن را یکسان نیافریده و در هیچ آئینی یکسان نیستند حتی به آیین عقل و منطق هم!! اما چه می‌شود که این قوم با عقل و منطق هم سر ناسازگاری دارند.
نیما: من که متوجه نشدم به کی فحش دادی!
سلام
من به عنوان یه دختر ایرانی و طرفدار برابری جنسی و … بسیار ناراحت شدم که این عکس رو دیدم. باورکردنی نیست… کاری بوده با بی‌فکری تمام. ولی اشتباه گروهی از انسان‌های فمنیست باعث نمی‌شه که زنان رو این طور قضاوت کنید!
نیما: مونا جان من قضاوتی درباره تمام زنان نکردم. من درباره زنانی نوشتم که این عکس رو بی‌اشکال می‌دونن.
من اون تصویر رو طبیعی‌ترین واکنش ممکن به ظلم‌های ممتدی که سال‌هاست به زن‌ها شده می‌دونم. اگه توی سوئیس بودیم “شاید” این بی‌احترامی بود ولی توی جامعه‌ای که برعکس این تصویر واقعیت دائمی جامعه ماست این تصویر هیچ جای اعتراض نداره.
نیما: مشکل اینجاست که این دوستان این رو واکنش به ظلم‌هایی که شده اطلاق نمی‌کنند و دلایل دیگری میارن.
با سلام و احترام
کاملاً به شما حق می‌دهم که رنجیده خاطر باشید و احساس توهین و تحقیر کنید اما نه از دست نشریه‌ی زنستان و آن تصویر روی جلد. بلکه از آقای وزیر کشور و جنابان قانون‌گذار که مردان را موجودات هوس‌باز و بی‌اراده فرض کرده‌اند. کسانی که معتقدند زنان باید خودشان را بپوشانند تا از دسترس مردان دور باشند؛ مردی که با دیدن برجستگی‌های بدن زنان تحریک می‌شود، مردی که کنترلی بر غریزه‌ی خود ندارد. در مورد ازدواج موقت هم این مردانند که بیشتر مخاطب قرار گرفته‌اند: مردان باید بروند موقتا ازدواج کنند و میل جنسی خود را قانونی ارضا کنند به جای این که با راه‌های غیرشرعی موجبات فساد جامعه را پدید آورند. اما به گفته‌ی خودشان “شرع از زن تحمل بیشتری می‌خواهد تا مرد”(عین جمله)
این تصویر اتفاقا تصویر جالبی بود اگر یک علامت سئوال آن وسط می‌گذاشتند و به آقای وزیر کشور می گفتند: منظورتان این است؟ منظورتان این است که مردان حیوانند؟…
به هرحال بی‌شک خودتان هم می‌دانید که منظور نشریه زنستان-هرچه بوده- توهین به مردان نبوده که اگر این طور است باید حداقل در یکی از نوشته‌هایش به این موضوع اشاره می‌شد یا نه؟ انگار دوستان کل هویت مجله را در جلد آن خلاصه می‌کنند.
من هم با برخی از نظرات خانوم تارا نجداحمدی مخالفم و اگر منظورشان از تصویر “انسان‌ها” بود می‌توانستند از هر دو جنس استفاده کنند. فقط همین. با گفتن این مسئله خیلی راحت می‌توانستند به این دعواها پایان دهند.
اما چیزی را که من نمی‌توانم از آن بگذرم و به نظرم واقعا توهین است ربط دادن این تصویر به کل فمنیست‌هاست. اگر هم اشتباهی صورت گرفته از طرف خانوم نجد احمدی بوده و دیگر خیلی بخواهیم ارفاق بدهیم از طرف کل نشریه زنستان. به فمنیست‌ها چه ربطی دارد؟ که دوستان دائم در نوشته‌ها و کامنت‌هایشان آنها را مورد لطف قرار داده‌اند و هوار می‌کشند که ببینید این جنبش فعال زنان این فمنیست‌ها که از حقوق برابر حرف می‌زنند چه توهین‌هایی به ما مردان می‌کنند و بعد معذرت‌خواهی هم نمی‌کنند «اگر منظور نشریه را شما اشتباه متوجه شده اید چرا باید از شما معذرت‌خواهی کنند؟»
واقعاً متوجه شدم دوستان محترم دنبال فرصتی می‌گشتند که فمنیست‌ها را به صلابه بکشند خوب موقعیتی گیرتان آمده. که یک اشتباه ساده را به تاریخ مبارزتان فمنیست بچسپانید و هر چه دل تنگتان خواست بگویید. بهتان پیشنهاد می‌کنم از این فرصت خوب استفاده کنید و همه جا جار بزنید تا همه‌ی کسانی که از فمنیست دید اشتباهی در ذهن دارند بیشتر دچار سوتفاهم شوند…. اما خواهش می‌کنم بعد از آن دیگر از حقوق برابر و حق انسانی حرف نزنید!
نیما: تهمینه عزیز من بارها گفته‌ام که خودم یک فمینیست هستم. من تنها چیزی که گفته‌ام عکس مورد نظر است و کاملاً با این قسمت از حرف شما موافقم که: «اگر منظورشان از تصویر “انسان‌ها” بود می‌توانستند از هر دو جنس استفاده کنند. فقط همین. با گفتن این مسأله خیلی راحت می‌توانستند به این دعواها پایان دهند».
سلام نیما جان. در جمله‌ی آخر کامنت قبلی منظورم به شما نبود. باز هم ناراحتی خودم رو از وقوع این اتفاق اعلام می‌کنم.
به رضا: احساس می‌کنم دوران این که به زنان بگوییم ضعیفه و آنها رو کوچک‌تر از خودمان ببینیم کمی گذشته.
به زنستان: خواهشاً هنگام اصلاح ابرو، مراقب چشم باشیم.
چه اتفاقایی که تو این مملکت نمی‌افته!