رادیو جوان / جوانی آزاد- چیزه. این تیم ملی که هست. خب؟ این فوتبال که میگن. بعدش این مربیمون که هست قلعهنویی. اتقده مهربونه. خیلی ماهه. اون آقاهه که خیلی خوب بازی میکرد. خطیبی. میخواست تعویضش کنهها. خودم دیدم. اما این مربی کره که هست چشتنگه. اون وقت دید که اون ناراحت میشه. دلش میشکنه خب؟ نکردش این کار رو. عوضش هاشمیان که هست. میگن هلیکوپتره. اون رو کردش بیرون، عنایتی رو برد تو. اصلاً این خطیبی گله. ماهه. انقده خوب میخنده. انقده خوب تعجب میکنه وقتی نمیکنه تو گل. تازه باید تیموریان و نکونام و کریمی و رضایی رو هم میکشید بیرون. «پنارت» بلد نیستن که اینا.
حالا همه انقده خوشحالن. آخه کلی صرفهجویی شد. دیگه لازم نیست پول هتل بدن. پول بنزین بدن برن سر تمرین. خب؟ تازه بچههای تیممون هم حوصلهشون سر نمیره. دیگه لازم نیست توی لابی هتل با موبایلاشون بازی کنن. میتونن برگردن اینجا پیش فک و فامیلا. اصلاً تماشای بازی از تو تلویزیون خیلی حال میده. چیه آخه تو زمین؟ رطوبت ۹۸ درصد، هوای بارونی، لباسای خیس، لباسای چسبون. عوضش اینجا زیر باد کولر میشینن با شلوارک. تخمه میشکونن. ناهار میخورن با آستینای کوتاه. بالش نرم میذارن زیر سرشون. تموم جونشونم معلوم نمیشه زیر اون لباس آبروشون بره. بازی تماشا میکنن. صحنه آهسته میبینن. فوتبال یاد میگیرن. بازم صحنه آهسته تماشا میکنن. اووووو کلی خاصیت داره.
اصلاً این ملی همه چیزش خوبه. کفشش خوبه، بانکش خوبه، ماشینش خوبه، اینترنتش خوبه تیم فوتبالشم خوبه. من هم مثه آقامون قلعهنویی از شبکه سه بدم میاد. از فردوسیپور هم. همین جوری کلاً. مهم اینه که ما شایسته بودیم واسه قهرمانی. اگه نه نتیجه کی گفته که مهمه؟ من انقده مربی «جنرال» دوس دارم.
بدون دیدگاه! نخستین کسی باشید که دیدگاهی مینویسد.