دیروز به اتفاق بر و بکس یک تک پا رفتیم تا نطنز و بعد از سُکسُکی کوتاه برگشتیم. صفر بانوی مطلق را بعد از ۲ سال ملاقات فرمودیم که در تعطیلات آخر هفته در شهر اجدادیش به سر میبرد همی! البته تا جایی که من یادمه محیا همیشه در تعطیلات بوده. اون هم از نوع رسمی!
علی ایحال (عجب اصطلاح خفی) قرار بر این شد که در هفتههای آتی سرک مجددی بکشیم به نطنز. خیلی جاهاست که ندیدم هنوز. بعد اون که الان هم در فرودگاه امام خمینی در جهت بدرقه دوستی که میرود به اوکراین از اینترنت وایرلس رایگان بهرمند میشوْیم. جایتان سبز خیلی حال میدهد به جان عزیزتان. دینگ… دینگ دینگ.. اتنشن پلیز. دیر یوزر. یو کن یوز فری اینترنت!
خب مسائل مختلفی به ذهن میرسه.
یکی اینکه ناقلا نگفته بودی توی کارای هستهای هم دست داری.
دوم اینکه خوش به حالت. حداقل به خاطر دوستت رفتی اونجا، اون امکان فراهم بوده. ما که کسی رو نمیخوایم بدرقه کنیم، چی کار کنیم؟ منم فری اینترنت میخوااااام
نیما دیدی چه باحاله!