صادق عزیز خواسته بود تا من هم مطلبی درباره هشتمین سالگرد تولد وبلاگستان فارسی بنویسم. هشت سال پیش که برای اولبن بار یک وبلاگ رو دیدم، بیشتر از هر چیزی شوکه شدم. برام عجیب بود که این چیه؟ چیه که اینقدر خودمونی نوشته میشه و به دور از زبان رسمی. برای من وبلاگستان دنیای جالبی بود. کلی آدم مشهور رو توش پیدا کردم و کلی آدم رو دیدیم که از اونجا مشهور شدن. پتانسیل وحشتناک وبلاگها بعد از هشت سال نشون میده که چطور وبلاگ تونست استعداد نویسندگانش رو شکوفا کنه و کلی روزنامهنگار و نویسنده و شاعر رو تحویل اجتماع بده و جایی برای معرفی هنرمندها و صاحبان صنایع و تخصصهای دیگه باشه.
تو این فاصله صدها هزار وبلاگ ایجاد شد و البته درصدی از اونها نوشتن رو متوقف کردن و تعدادی از اونها هم متأسفانه وبلاگشون رو کلاً پاک کردن. الان که با خودم فکر میکنم، میبینم که از وبلاگهای خوب بسیاری روی اینترنت خبری نیست.
وقتی که وبلاگها یک ساله شده بودن، با چند تا از بلاگرها تصمیم گرفتیم تا مجموعهای از مطالب وبلاگی رو گردآوری کنیم و به صورت یه کتاب منتشر کنیم. هدف این بود تا مردمی که اهل اینترنت نیستن، چند صد صفحه از نوشتههای وبلاگی رو بخونن و با وبلاگ آشنا بشن و بعد بیان روی اینترنت. خوندنشون رو از همون جا ادامه بدن یا خودشون هم وبلاگ درست کنن. جیب همهمون خالی بود و چاپ کتاب هم البته درگیریهایی مثل مجوز و سرمایه چاپ میخواست. یادمه دستهجمعی میرفتیم توی انتشاراتیها و پرینت وبلاگها رو بهشون میدادیم و میخواستیم چاپش کنن. این درگیریها ادامه پیدا کرد تا وحید قاسمی که خودش هم بلاگر بود و دغدغه فرهنگی هم کم نداشت حاضر شد تا هزینه چاپ کتاب رو تقبل کنه و خلاصه کتابی چاپ شد با عنوان «وبلاگستان، شهر شیشهای».
از این کتاب خودم یک نسخه دارم و وقتی ورقش میزنم جای خالی خیلی از وبلاگهای اون موقع رو توی فضای مجازی حس میکنم و البته جای خالی خیلی از وبلاگها رو توی این کتاب.
به نظرم وبلاگهای فارسی تفاوتهای زیادی با وبلاگهای دیگر کشورها و دیگر زبانها دارن. و معتقدم هنوز هم این مجموعه برگهای جالبی برای رو کردن داره.
پ.ن: دوستانی که این کتاب رو میخوان، میتونن با ایمیل وحید قاسمی تماس بگیرن [email protected]
در همین زمینه:
– جامعهشناسی وبلاگستان
– آقای درخشان، کمی منصفانهتر قضاوت کنید
– وبلاگستان، شهر شیشهای منتشر شد
– تاریخنگاری و آسیبشناسی مافیای وبلاگستان
– جامعهشناسی وبلاگستان
– کافهبلاگ، کافه نادری تحت ویندوز
سلام وااااای گفتی این کتابه باز داغ دلم تازه شد. آخرش من نتونستم این کتاب رو بخرم.
این کتاب مال کدوم انتشاراتی هست. هنوزم میشه تهیهاش کرد؟
اگه اشتباه نکنم از وبلاگ منم قرار بود چیزی توش چاپ بشه :دی
نیما: این کتاب رو انتشارات ناقوس منتشر کرد. فقط هم یک بار چاپ شد. وحید قاسمی باید هنوز داشته باشه از این کتابها. اینجا هم شاید داشته باشه http://www.sokhan.com/bookdetail.asp?book_code=9643770354
واقعاً جای یک کتاب خوب اینجوری که هر سال نسخه جدیدی ازش در بیاد خالیه.
ممنون بابت مطلب 🙂
مرسی به خاطر جواب سریع 🙂
خوب یادم هست که قرار بود هر وبلاگر مطلبی رو انتخاب کنه و ارائه بده اما مطلب من رو گفتن که نمیشه در کتاب چاپ کرد. الان خوب یادم نیست که آیا مطلب دیگری انتخاب کردم یا خیر و هنوز هم نمیدانم که آیا از من مطلبی در این کتاب چاپ شد یا نه. اما به یاد دارم آن زمان بر سر اینکه به مطلب من گیر سلیقهای داده بودند کلی ناراحت بودم.
مرسی بابت یادآوری
نیما: پژمان جان متأسفانه از تو یادداشتی در این کتاب نیست. امکان چاپ نوشتهای که آن موقع فرستاده بودی، نبود. آن هم به خاطر گیرهای ارشاد.
تبریک میگم. شما که اسمتون رو در تاریخ وبلاگستان ثبت کردین. حالا میشه َارشیو وبلاگتون رو برگردونید؟! وبلاگستان فارسی یک حادثه بود. الان ۸ ساله وبلاگستان فارسی داره کش میاد. ای کاش منم توی یک وبلاگ ثابت مینوشتم. الان واسه خودم بابا شده بودم 🙂
نیما: حمید جان تمام آرشیو وبلاگ من همینجاست. شاید بهتر باشه یه صفحه درست کنم و به صورت تقویم بذارمش اونجا بر حسب سال و ماه.
فکر کنم داره نسل جدید وبلاگنویسی به وجود میاد ولی یادش بخیر عجب وبلاگهایی داشتیم
سلام. تبریک میگم تولد عصی جون رو. ایشالله تولد ۱۰۰ سالگیشون.
نیما خان به من گفتی جان؟! ای جان خدایی چقدر حال به من دادی؟! وای خدای من، در پوست خودم دیگه جا نمیشم. راستی اون قضیه رو پیدا کردم، آره ولی این وب ۲ و این صوبتا هنوز برام غریبه. راستی راستی کاش یه آسیبشناسی وبلاگستان از خودت یا یکی از خودش در میکرد، بدونیم به چی رسیدیم. چرا من نمیتونم وبلاگ نویس بشم. البته همون مشکلم همون خودمکمسوژه بینییی که داشتم حل شده. ولی بالاخره یه طوری بشه علاقمندی به وبلاگ به وجود بیاد. خیلی حرف زدم.الهی قربونت برم به من گفتی جان. جانت بیبلا. تی بلا به سر بخوره الهی الهی
پدر بزرگ وبلاگ فارسی تولدتون حسابی مبارک
ایشالله صد ساله بشین !!!! 🙂
نیماک اوه پدربزرگ. نه بابا من فکر کنم جزو بیست-سی تای اول بودن. الان کلی پدربزرگ و مادربزرگ زنده بلاگر داریم. مرسی.
تولد من ۱۵ آبان است راستی از شما خیلی خوشم میاد
نیما: مخلصیم.
سلام نیما جان
چند شب پیش این نوشته رو خوندم اما نشد کامنت بذارم. وبلاگنویسهای باتجربه و شناختهشدهای مثل شما و دیگر دوستان به فکر چاپ سالانه کتاب برای بلاگستان فارسی باشند. مثلا «سالنامه بلاگستان فارسی» (یا هر اسم دیگهای) که به صورت سالانه چاپ بشه و شامل بهترین نوشتهها از محبوبترین وبلاگها باشه. کار قشنگی میشه اگه بشه.
راستی جایی رو سراغ ندارید که بشه این کتاب رو تهیه کرد؟
نیما: جایی این کتاب رو نمیفروشن اما به آقای وحید قاسمی ایمیل بفرستین چون کتاب رو داره. ایمیلش ته همین نوشته هست.
من شش ساله بلاگ دارم و شروع کردم به نوشتن.
یادمه وقتی اولین بار با محیط وبلاگستان آشنا شده بودم فهمیدم این همون چیزی بود که من تو دوران نوجوانی کم داشتم و آرزوشو داشتم…
من اون روزها کلی فکر و سوال و جواب تو ذهنم بود که دور و بریهایم یا حوصله نداشتن با من دربارهاش حرف یزنن و یا اصلا اهل این حرفا نبودن. خیلی از ترسهایم. عقاید مخالفم… خیلی از نوشتهها و خاطراتم… میتونستم از همه اینها بنویسم. محشر بود! محشر…
بعد تبش کم شد اما از بین نرفت. هیچ وقت از بین نرفت…
اگه بخوام بیشتر بگم میشه مثنوی و از این کامنت بیرون میزنه…
اما اگر وبلاگ زدنم هیج حسنی واسم نداشت تایپم رو سریع کرد حداقل!
موقع نوشتن پایاننامهام سرعت من از بقیه همکلاسیهایم خیلی خیلی بیشتر بود!
سلام نیما جان ممنونم که یادی از شهر شیشهای و اون روزها کردی. یاد اون روزها و جلسات مشترک تو کارگاه طراحان به خیر! همون طوری که گفتی این کتاب رو جایی ندارند دیگه الان و فقط من یه تعدادی ازش رو دارم که به خاطر مافیای پخش کتاب نمیتونم به دست کسی برسونم و هیچ پخشکنندهای حاضر به پخش اون نیست و فقط میتونم از طریق اینترنت برسونمش به دست هر کس بخواد.
نیما جان عجب خاطره ای زنده کردی، واقعا هنوز وقتی قراره چیزی زنده بمونه، باید اصیلها به دادش برسن. مثل خاطره وبلاگستان که شماها، آیدا، رضا، سامان و نورهود و… بقیه با نفسهاتون شروع کردید و این وحید (هنوزم نمیدونم با کدوم عقل) تمومش کرد. یاد باد آن روزگاران…
نیما: تورج جون لطف داری برادر. کمک شماها اگه نبود چاپ نمیشد این کتاب. دم همهتون داغ.
سلام وب باحالی دارای اگه در زمینه گرافیک و وبسایت چیزی لازم داشتی بهم سر بزن از تو وبلاگچی پیدات کردم…