مدتی است که با ازدیاد قرارهایی روبهرو هستیم که در فضای مجازی شکل گرفتهاند. تقریباً روزی نیست که یک قرار ملاقات دستهجمعی که از روی فیسبوک هماهنگ شده است، برگزار نشود. هندوانهخوری دستهجمعی بعد از افطار، کوهنوردی، جنگ تفنگ آپپاش و مواردی از این قبیل. برخی از این قرارها سادهتر هستند. مواردی مانند کوهنوردی و پیادهروی را میتوان در این دسته گنجاند. تعدادی دیگر مانند پاک کردن شیشههای ماشین با هدف پشتیبانی از کودکان کار هم اهداف خیرخواهانه را دنبال میکنند. تعدادی هم مثل آببازی و جنگ تفنگ آبپاش با هدف شادی گروهی شکل میگیرند.
نکته اینجاست که نیروی انتظامی و بخشهایی از حکومت جمهوری اسلامی اخیراً به این مسائل حساسیت نشان میدهند. بارزترین این واکنشها در مورد جشنواره آببازی با تفنگ آبپاش صورت گرفت. پلیس امنیت اخلاقی تعدادی از شرکتکنندگان و هماهنگکنندگان این برنامه را به بهانه بر هم زدن نظم عمومی و عبور از خطوط عرفی جامعه دستگیر کرد و اعترافات تعدادی از این دستگیرشدگان هم در صدا و سیما پخش شد. اما خبرهای بعدی نشاندهنده این است که قرارهای ساده هم مورد نوازش پلیس قرار گرفته است و تقریباً هر نوع تجمعی که از راه شبکههای اجتماعی هماهنگ شود، حساسیتبرانگیز میشود. گفتوگوهایی که برخی از مسؤولان در این زمینه داشتهاند، علاقه آنان را به سیاسی نشان دادن این قرارها میرساند تا جایی که در برخی اظهار نظرها این قرارها به دشمنان و رسانههای خارجی نسبت داده میشود.
قرار گذاشتن اینترنتی پدیده تازهای نیست. از بدو ایجاد شبکههای مجازی از زمان BBS ها تا ورود اینترنت و به دنبال آن گروهها یاهو، تالارهای گفتوگو، وبلاگها و حالا فیسبوک این قرارها بوده و هست. سایتهایی مانند Meetup سالهاست که وظیفه همین هماهنگیها را بر عهده دارند. اما سایتی مثل فیسبوک سکوی مناسبی برای هماهنگی بهتر بود بنابراین با وجود گسترده بودنش، دور از ذهن نیست که به شمارگان چنین قرارهایی افزوده شود. کافی است نیمنگاهی به تصویر روبهرو بیاندازید که امروز از صفحه قرارهای فیسبوکم گرفتهام.
اما ماهیت این قرارها چیست؟ از دیدگاه من بیشتر این قرارها ماهیتی چون فلش موب دارند. فلش موب (Flash mob) توسط یک گروه بزرگ از افراد انجام میشود. عدهای قابل توجه در یکی از اماکن عمومی در یک زمان مشخص ظاهر میشوند و حرکتی غیرعادی را انجام میدهند که البته غیرقانونی نیست و پس از انجامش بلافاصله محل را ترک میکنند. تمام برنامهریزی هم از راه امکانات مخابراتی مثل تلفن و تلفن همراه و پیامک یا شبکههای اجتماعی و ایمیل صورت میگیرد و سازمانها در ایجاد آن نقشی ندارند.
قبلاً به طور مفصل درباره فلش موب نوشتهام. هیچکدام از این قرارهایی که من تا کنون دیدهام موردی خلاف قانون نداشتهاند. گردهمایی عمومی کاری غیرقانونی نیست. هندوانه خوردن در فضای باز و آبپاشیدن روی یکدیگر هم همین طور. تنها تفاوت این قرارها با تعریف فلش موب این است که شرکتکنندگان بلافاصله محل را ترک نمیکنند. چه کسی میتواند مانع قانونی برای افرادی بتراشد که در جایی مثل پارک توپبازی میکنند؟ از طرفی دستگیری افرادی که در این گردهماییها بودهاند تا چه میزان میتواند در افکار عمومی همدلی ایجاد کند؟
تصور میکنم تعداد این قرارها روز به روز افزایش پیدا خواهد کرد. اقدامات پیشگیرانه نیروی انتظامی هم تنها فضای جامعه را امنیتی و ملتهب میکند. چسباندن این قرارها به قدرتهای خارجی و رسانههای بیگانه هم تاریخ مصرفی زودگذر دارد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که مدارا کردن با این گردهماییها و نظارت دوردورانه بر آن تنها چارهای است که برای پلیس ایران در این موارد بر جای مانده است.
ممنون پست جالبی بود نیما
سلام نیما جان
من احتیاج فوری به دعوتنامه بالاترین دارم
ممنون میشم اگه …
من دعوتنامه بالاترین ندارم. فکر کنم برای بار چند صدمه دارم اعلام میکنم. اصلاْ نمیدونم چی میشه که ملت فکر میکنن من دعوتنامه بالاترین دارم.