مکان: تهران، خیابان شریعتی، پارک کوروش
زمان: چهارشنبه ۳ مرداد ۸۶
راننده بنز: ۲۰۰ لیتر بنزین میخوام برم شمال. لیتری هم ۱۰۰۰ تومن میدم.
راننده تاکسی: ۱۵۰۰.
راننده بنز: نه دیگه نشد. میدونی که خیلی از همکارات با کمتر از اینها میفروشن. منم اگه عجله نداشتم کمتر میدادم.
چند دقیقه بعد یک تراول چک ۲۰۰ هزار تومانی رد و بدل و معامله انجام میشود.
سه روز تعطیلی که در پیش داریم خیلیهای را وسوسه میکند که بروند مسافرت. اما طرح سهمیهبندی بنزین حال خیلیها را گرفته. حتی اگر هزینهاش مهم نباشد، ممکن است سهمیه ته بکشد و دستشان را توی حنا بگذارد. این است که مسافرتهای خارج شهر از برنامه هفتگی خیلیها حذف شده. حالا هر کسی برای جابهجایی دو دو تا چهار تا میکند. برای منی که اتوموبیل ندارم شاید فرقی نکند که سهمیهبندی برای خودش طرح مهمی است. گرچه اگر اتوموبیل هم داشتم، زیاد مخالف آن نبودم. اما مشکل این است که وسایل حمل و نقل عمومی جایگزین نداریم. این تصمیم ناگهانی باعث شده تا سفر به عنوان یکی از معدود تفریحات سالم مردم، از برنامهشان حذف شود. حالا صنعت گردشگری و خیلیهایی که از این راه نان میخورند، به کنار. بد نیست یک گزارشی از شمال ایران و ویلاهای خالیمانده تهیه شود البته. این طرح در حال حاضر دارد به بعضی اقشار فشار وارد میکند و برای بقیه تفاوتی ندارد که قیمت بنزین بشود لیتری ۱۰۰ تومان یا ۱۰۰۰۰ تومان. پولش را میدهند و حالش را میبرند. بعضی وقتها که دیرتر از دفتر چلچراغ میزنم بیرون، یعنی نیمهشب به بعد، میتوانم ماشینهای مدل بالایی را ببینم که در سرازیری جردن با هم کورس میگذارند و با ماشینهایی که موتورشان صدای پشه میدهد بنزین میسوزانند. عین خیالشان نیست که بعضیها برای یک لیتر بیشتر، چند تا پمب بنزین را آتش زدهاند. عوضش به انواع خلاف چند نوع افزوده شده. کارت سرقتی، قاچاق سوخت، دلال بنزین و خلاصه اجاره ویلا با ژیلا و بنزین.
…
از میان مسافران، آنهایی که خودشان ویلا دارند، مسافرتشان بهم نخورده، آنهایی هم که تو پیادهرو میخوابند هم عمدتاً تاکسی هستند، میماند آنهایی که ویلا و اتاقخالی کرایه میکردند که دیگر مسافرت بی مسافرت!
دوستی دارم که راننده مسافرکش هست (با سهمیه زیاد) قبل از جیرهبندی از ۶ صبح تا ۱۲ شب کار میکرد. الان ماشین را گذاشته خونه و بنزین بجاش کار میکنه و رفیق ما راست راست توخیابون میگرده!
تو شهر ما یک شایعاتی شده که مثلا اگر قرار باشه به قصد زیارت بری مشهد میتونی بری فرمانداری و واسه سهمیه بنزین اضافه نامه بگیری، البته بنده از یکی از آشنایان که کارمند اونجاست سؤال کردم و گفت همچین چیزی صحت نداره!
فعلاً سر مردم اینجوری گرمه.
نیما: شایعه جالبی بود!
داداش، دستت درد نکنه که مینویسی و درد مردم رو میگی اما تو جمله آخرت اسم کسی رو خراب نکنی (ژیلا) متنت خیلی بهتر میشه. خدا قوت.
میدونید فرق ایرانیها با آمریکاییها چیه؟ مردم اونجا وقتی یک کادیلاک از بغلشون رد میشه میگن دمش گرم امیدوارم ما هم بتونیم همچین ماشینی داشته باشیم. مردم ما میگن کاشکی تصادف کنه فلان فلان شده. من نمیدونم چرا ما همش میسوزیم که طرف ماشین خوب داره و با ژیلا میره ویلا.
تقصیر مردم حالا چه پولدار چه بیپول که بنزین گرون و سهمیهبندی شده. بابا این قدر هی نگیم جردن و یا ماشین بنز و از این چیزا. همه جای دنیا هست. فقط اونا پول ندارن و باید برای فروختن یک دستگاه که بعداً پول بشه بیان کشورشوم ۱۰۰ ساعت کار کنن. ما همه چیمون از زیر زمین میاد بیرون هلفتی میکنیم تو دهن آونا و پولّ رو میخوریم. انقدر حسود نباشین و هی راجع به بنز و ژیلا ننویسیم. درد جای دیگهست. من نه بنز دارم نه بچه بالای شهرم. مال شابدالعظیم هستم ولی دمشون گرم.
خدا رو شکر که ۴ چراغ روشن کردید تا راهمون رو روشن ببینیم
اگه من خدا بودم فقط ۱ کار میکردم..
این همه فاصله طبقاتی رو بر میداشتم..
چرا اون باید ۲۰۰ تومن بده واسه بنزینه چند روز خوشگذرونیش ..
ولی یکی دیگه..
لعنت به این زندگی