یکی از محبوبترین مجلههای دوران کودکیام دانستنیها بود. اولین بار چهارم ابتدایی بودم (سال ۶۲) که دیدمش و برای من جذابترین مطالب، آنهایی بود که درباره موجودات فضایی بودند. آن روزها چقدر دسترسی مستقیم به اطلاعات کم بود. اما حالا وقتی توی اینترنت دنبال یک موضوع میگردی آنقدر از اطلاعات بمباران میشوی که تا به خودت میآیی میبینی که ساعتهاست داری میخوانی و میبینی و باز هم تمام نمیشود. امشب یاد آن دوران و آن مطالب افتادم و رفتم سراغ یوتیوب و با کلمات iran و ufo جستوجو کردم. نتیجه جستوجو من را به ویدئوهای زیادی رساند که تعدادی از آنها واقعاً دیدنی بودند. یکی از دیدنیترینشان، مستندی است به نام شکارچیان (جویندگان) یوفو یا UFO Hunters که به ماجرای تعقیب و گریز خلبان جعفری در آسمان شمیران در سال ۱۹۷۶ میپردازد. یک فیلم مستند خوب همراه با گفتوگو با این خلبان و بازسازی صحنههای تعقیب و گریز، تصاویر واقعی از برج مراقبت فرودگاه مهرآباد و اسناد و مدارک دیگر. بهتان توصیه میکنم این مستند را ببینید.
لینکهای ویدئو:
قسمت اول، قسمت دوم، قسمت سوم، قسمت چهارم، قسمت پنجم
پ.ن: جالبه که زهرا هم درباره یوفوها مطلب نوشته.
اوه چه جالب! من هم مجله دانستنیها رو دوست داشتم و همین طور مجله دانشمند. البته مقالههای مربوط به یوفوهای مجله دانشمند در کنار داستانهایی از آیزاک آسیموف و آرتور سی کلارک کاملتر و جالبتر از دانستنیها بود. ماجرای تنها یوفویی که در آسمان ایران دیده شده اون هم سال ۱۳۵۵ در زمان خودش کلی سر و صدا کرده بود. من یه زمانی از عاشقان یوفوها بودم. اما هیچ وقت چیزی حتی کمی شبیه به یوفو ندیدم. این پست شما خاطرات اون دوران رو برای من زنده کرد. دوران خوبی بود. دوران یوفوها و رویاهای خوش کودکانه .. 😮 ) ..
نیما جان مطمئنی که سال ۶۱ کلاس چهارم بودی؟
نیما: نه پرستو جان. حساب کتاب کردم دیدم سال ۶۲ من سال چهارم بودم.
نیما جان، فرزندم تو (سال ۶۱) هفت سالت بوده و کلاس اول ابتدایی طبعن… !مگر اینکه جهشی خونده باشی… :دی
حالا فک کن مثلن انگاری تنها نکتهی پستت همین بوده… که ما گیر دادیم بهش… ها ها ها هه هه هه…
:دی
نیما: نازلی جان. دخترم. من سال ۶۲ بود که کلاس چهارم ابتدایی بودم. نکته انحرافی داستان این بود نه اون که تو کشف کردی. یاح یاح یاح
آره آره همون موقع هم دانستنیها گرونترین مجله بود
من یک بار بچه که بودم این مجلهی دانستنیهایی را که میگی از دکهی روزنامهفروشی دزدیدم. قیمتش هم خیلی گران بود. نسبت به جیب من که موجودیاش سر هم پنجاه تومان هم نمیشد. حس دلنشینی داشت آن دزدی.
و اگه درست یادم باشه یه صفحهی خیلی بزرگ داشت که باید دور نگهش میداشتی و بعد آرام آرام میآوردیاش جلوی چشمت. تا نزدیکترین فاصله. هر بار هم که این کار را میکردم نمیفهمیدم از این کار چه سودی عاید آدم میشود.
نیما جون راستی گفتم موفق بشم خبرت میکنم. موفق شدم. مطلب امروز دراومده. مرسی بابت راهنماییت. 🙂
نیما: مخلصیم. به همکاریت ادامه بده با بچهها. موفق باشی.
اگر این وبلاگ را مفید یافتید لطفا آن را معرفی کنید:
http://beingaman.blogfa.com/
مدتهاست اینجا کامنت نگذاشتم.
البته از فید پیگیری میکنم. بالاخره شما هم رفتین 🙂
موفق باشین همیشه و همه جا
با اجازه شما مطلب https://osyan.net/1386/11/post_1108.php که چند وقت پیش آپلود کرده بودی و در مجله چلچراغ هم چاپ شده بود را در یک مجله داخلی یک مسجد استفاده کردیم.
اووووووه میدونی چند بار اون قسمتهای یوفوی دانستنیها رو خونده بودم؟!
سلام
باور کنید بینهایت دلم میخواست این مستندها رو ببینم
حیف که محدودیتهای مالی و اینترنتی این اجازه رو بهم نمیده…
میخواستم بدونی منم بینهایت علاقه به ufo دارم از همون بچگی
یه راز کوچیک ۲۲ ساله
ممنون خیلی خوب بود!
سلام
چه جالب!
من هم از مشتریهای قدیمی یوفوها و دانستنیها بودم، جالبتر این که هفته گذشته آخرین شماره مجله سرنخ درباره یوفوها و داستان سال ۵۵ تهران کلی مطلب ویژه نوشته بود که باعث شد خاطرات زنده بشه و من الان بشینم و راجع به یوفو جستجو کنم و به اینجا برسم! از اون جالبتر این که چند روز پیش ناگهان چشمم به مجله دانستنیها خورد! سریع خریدمش یاد قدیما افتادم و نوشته بود شماره ۲ از سری جدید! و یاد اون سری قدیمیها رو هم داخلش داشت! اتفاقات و نشانهها جالب هستند. نوروز ۸۹ بر شما مبارک و امیدوارم موفق باشید.
ضمنا اگر منابع خوبی راجع به یوفوها میشناسین لطفا به من هم بگین! ؛)
ببخشید، نوروز ۸۹ مبارک! 😉