دیروز روز جهانی وبلاگ بود. من چند سال پیش یه مطلبی درباره این روز نوشتم. امسال هم اگه بخوام چیزی بنویسم، باز هم نوشتهای تکراری خواهد بود. فقط چند تا نکته میگم. اگه فکر میکنین بلدین چیزی بنویسین، بنویسین. این دست و اون دست نکنین. منتظر نباشین تا حتماً یه دامنه بخرید و سایت بزنین و شروع کنین. برین توی یه سرویسدهنده وبلاگ و شروع کنین. بعد از چند وقت که فهمیدین چندمرده یا حتی چندزنه حلاجین، برین و سایت هم ثبت کنین.
دیروز داشتم بعد از سالها کتاب «وبلاگستان، شهر شیشهای» رو میخوندم. شاید بدونین که این کتاب در نخستین سالگرد وبلاگستان فارسی گردآوری و منتشر شد. محتوای وبلاگهای اون موقع به نظر من بسیار دلچسبتر از الان بودن. من زیاد آدم نوستالژیکی نیستم. یعنی با این دید به همه چیز نگاه نمیکنم که هر چیزی قدیمیش بهتره و یاد باد آن روزگاران یاد باد و فلان و بهمان. اما واقعاً محتوای وبلاگهای اون موقع خوندنیتر به نظرم میاد. محتوای وبلاگهای فعلی رو بیشتر ترجمه و کپی و آموزش میبینم. کمتر تألیفی هستن. وبلاگهای اون موقع به معنای واقعی کلمه مؤلف بودن. هر کدوم سبک و قلم خودشون رو داشتن. الان بهترین وبلاگهای فارسی دارن تبدیل به مجله میشن. مجلههای آنلاین بسیار هم خوبن اما وبلاگ نیستن. من فکر میکنم وبلاگهای فارسی در کنار افزایش تعداد، کاهش محتوا پیدا کردن. این حسی هست که بعد از نگاه دوباره به این کتاب بهم دست داد.
نمیدونم، شاید اشتباه میکنم اما تصور من اینه که یک روند و شیوه وبلاگنویسی داره شیوع پیدا میکنه که باعث میشه همه وبلاگها شبیه هم از آب در بیان و این موضوع از تأثیرگذاری وبلاگستان فارسی کم خواهد کرد.
پ.ن: اخیراً درباره وبلاگنویسی مصاحبهای با بخش فارسی دویچهوله داشتم که میتونین از اینجا بخونید.
مرتبط: روز بلاگستان فارسی
سلام نیما جان
با اجازت یه پست گذاشتم تو بلاگم به اقتباس از سفرنامهت.
نیما: مخلصیم.
سلام. روز بلاگستان فارسی مبارک