چند وقتی بود که ستون کتابها رو به روز نکرده بودم. این ستون مختص کتابهایی هست که نویسندگان این کتابها، انتشارش روی اینترنت رو آزاد کردهاند. اگر کتابی سراغ دارید که نویسندهاش میخواد اون رو روی اینترنت بذاره، یا اگه نویسندهای هستید که کتابتون مجوز نگرفته یا به هر علتی میخواهید روی اینترنت پخشش کنید، لطفن بهم اطلاع بدید.
اما کتابی که امروز معرفی میکنم، «قطار ساعت ۱۰ به لندن» است. نویسنده این کتاب، خانم پونه ابدالی در وبلاگش در این باره توضیح داده:
داستان بلند «قطار ساعت ۱۰ به لندن» قصه مشابهی دارد مانند تمام کتابهایی که مجوز نگرفت.
سال ۸۷ نوشتنش را شروع کردم و سال ۸۸ تمام شد. دو سالی دست به دست ناشر و ممیز چرخید و سرآخر وقتی کلاغه به خانهاش رسید، خبری از مجوز نبود. قصه من قصه جدیدی نیست که حالا برایش مرثیه بسرایم. بیشتر از این هم نمیتوانستم نگهش دارم که بدجور توی چشمهایم زل زده بود و همینطور نگاهم میکرد و میگفت: که چه؟
احساسی دارم شبیه سربازان انتحاری جنگهای ژاپن. همان کامیزاکی اسمش را می گذارم. خلاصهاش احساس خوبی نیست.
کتاب را به صورت فایل پیدیاف روی نت و البته روی سایت نواک خواهم گذاشت. دوستان اگر مایل بودند میتوانند هر طور که خودشان میخواهند لینک کتاب را در صفحاتشان بگذارند. نظر بدهند و نقد کنند و حرف بزنند. این تنها راهی است که انگار باقی مانده.
اگر خواستید و فکر کردید دارید کتاب را از قفسه کتابخانه بر میدارید، میتوانید قیمتی را که دوست دارید به شماره حسابی که در خود کتاب داده شده بریزید.
دیگر حرفی نمانده. فرمان جنگندهام دارد از دستهایم خارج میشود.
این کتاب رو میتونید از اینجا دریافت کنید. این هم لینک پشتیبان برای دریافت از گوگلداکس.
خواستم یک کتاب براتون بفرستم دیدم از اینجا نمیشه attach کرد ( ببخشید معادل فارسی یادم نیامد)
سلام. معادبش میشه ضمیمه. آیا کتابی که میخواهید بفرستید، از نظر کپیرایت، تکثیرش آزاد است؟
ممنون نیما جان. خوبه یه مطلبی هم بذاری در مورد فانت و صفحهآرایی این کتابها، و اینکه چطور میتونن به فرمت epub هم درستش کنند. هم آن کتاب گزیده ادبیات… و هم این کتاب، فانت خیلی بدی دارند! ما این همه فانت یا به عبارتی قلمهای زیبای فارسی داریم!