فیسبوک و تحریم زبان فارسی

در یکی دو ماه اخیر بارها خبرهایی مبنی بر این منتشر شد که برخی از شرکت‌ها چون اپل و گوگل، گوشه‌هایی از تحریم‌ها علیه ایران را برداشته‌اند. هر چند چنین خبرهایی برای کاربران و صاحبان کسب‌و‌کارهای خرد و فعالان آنلاین مایه امیدواری است اما مشکل تحریم‌های ایران عمیق‌تر از این حرف‌هاست.

این تحریم‌ها نه تنها ایران بلکه هر چیزی که مرتبط با ایران است را هم شامل می‌شود. بنابراین علاوه بر کاربران داخل کشور، گربیان‌گیر کاربران ایرانی خارج از کشور هم شده است.

در این میان یکی از ترکش‌های خمپاره تحریم به زبان فارسی اصابت کرده است.

حتما می‌دانید که فیسبوک یکی از پربیننده‌ترین وب‌سایت‌های دنیاست. کاربران پرشمار این شبکه اجتماعی باعث شده تا آگهی در این سایت برای آگهی‌دهندگان جذاب باشد. به ویژه آن که می‌توان مخاطب آگهی را بر پایه ویژگی‌های فردی از سن و جنسیت گرفته تا شهر و کشور و زبان و ده‌ها عامل دیگر تعیین کرد. یکی از ویژگی‌های مورد علاقه آگهی‌دهندگان این است که مخاطب خود در کشور یا منطقه جغرافیایی خاص را هدف آگهی‌ها بگیرند. برای مثال یک سازمان خیریه در حوزه اهدای اسپرم که در بریتانیا فعال است با استفاده از همین تنظیمات می‌تواند آگهی خود را فقط برای مردان ۱۸ سال به بالای مقیم بریتانیا نشان دهد و البته می‌تواند کاری کند که آگهی را فقط فارغ‌التحصیلان دانشگاه ببینند یا کسانی را هدف بگیرد که صفحه خیریه دیگری را لایک زده‌اند.

ادامه

سورپرایز گجت، ارسال هدیه به ایران

رپرتاژ آگهی

اگر خارج از ایران زندگی می‌کنید و می‌خواهید برای کسی که داخل ایران است هدیه‌ای بفرستید، معمولاً مشکلات زیادی پیش رویتان خواهد بود. یکی از راه‌های حل این مشکل سایت سورپرایز گجت Surprise Gadget است.

از خدمات این سایت می‌توان ارسال هدایایی چون عکس یادگاری، کتاب، سبد هدیه، میز غذا، گل، کیک، سفر تفریحی یا هر آنچه شما می‌خواهید را بر شمرد. این هدیه‌ها دو دسته‌اند.

در دسته اول یعنی گروه‌های غذا (داخل منزل، خارج منزلکیک (تصویری، معمولیتفریح و گل، محصولات برای شهرهای مختلف، متفاوت است و هر هدیه فقط در برخی شهرها قابل ارائه است.

ولی در دسته دوم یعنی گروه‌های عکس یادگاری (فرش، تخته شاسی، پازل، لیوان، بشقابسفر، سبد هدیه و کتاب، هدیه‌ها برای همه شهرهای ایران یکسان و برای همه قابل ارائه هست.

بنابراین اگر می‌خواهید هدیه‌ای از دسته اول انتخاب کنید، باید اول شهری که هدیه گیرنده در آن ساکن است را انتخاب کنید تا فهرست محصولات قابل ارائه در آن شهر دیده شود که البته این جریان برای دسته دوم مشکلی ایجاد نمی‌کند. اطلاعات بیشتر را می‌توانید اینجا ببینید.

یکی از خدمات جالب این سایت برای کسانی است که برای انتخاب هدیه گیج شده‌اند. از امکانات این صفحه این است که می‌توانید با انتخاب گزینه‌های مختلف پیشنهادهای سایت را ببینید و از میانشان انتخاب کنید.

ادامه

آگهی‌های گوگل برای ایرانیان آزاد می‌شود؟!

نویسنده میهمان: هومن کبیری پرویزی
امروز وزارت خزانه‌داری آمریکا به منظور حصول اطمینان از این که مقررات تحریم علیه ایران، موجب دلسردی شرکت‌ها برای ارائه ابزارهای ارتباطی به افراد در داخل ایران نمی‌شود، یک «راهنمای تفسیری» برای مجوز عمومی صادرات نرم‌افزارها و خدمات ارتباطی برای کاربران ایرانی منتشر ساخت که پیش از این در ۸ مارس ۲۰۱۰ صادر شده بود.

همانگونه که پیش‌تر در مقاله «میوه ممنوعه گوگل برای ایرانیان» اشاره شد، مجوزی عمومی برای «صادرات خدمات و نرم‌افزارهای مرتبط با تبادل ارتباطات شخصی از طریق اینترنت شامل مرور وب، بلاگ نویسی، ایمیل، پیام‌رسانی آنی و چت، شبکه‌های اجتماعی و به اشتراک گذاری فیلم و عکس از ایالات متحده آمریکا یا افراد آمریکایی به افراد ساکن ایران» صادر شده بود. با این شرط که این خدمات و نرم‌افزارها برای عرضه عمومی بوده و به صورت رایگان در اختیار کاربران قرار گیرند.

علاوه بر این امکان صدور مجوزهای موردی  برای خدمات و نرم‌افزارهایی که شامل مجوز عمومی ذکر شده نمی‌شوند نیز امکان‌پذیر شده بود.
با صدور این مجوز عمومی، برخی خدمات و نرم‌افزارها در دسترس ایرانیان قرار گرفت اما اغلب شرکت‌های فناوری اطلاعات به این مجوز واکنشی محتاطانه نشان دادند. این محافظه‌کاری موجب شد تا بسیاری دیگر از خدمات و نرم‌افزارها کماکان در دسترس کاربران ایرانی نباشند.

حال با انتشار این راهنمای تفسیری مشخص می‌شود که نه تنها بسیاری از خدمات و نرم‌افزارهای رایگان بلکه آنهایی که تراکنش‌های مالی را شامل می‌شوند نیز در زمره موارد مجاز قرار می‌گیرند.

ادامه

میوه ممنوعه گوگل برای ایرانیان

نویسنده میهمان: هومن کبیری پرویزی
روز سه‌شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۰ برابر با ۲۸ فوریه ۲۰۱۲، اریک اشمیت رئیس اجرایی هیأت مدیره گوگل در در پایان سخنرانی خود در کنگره جهانی موبایل در بارسلون و در بخش پرسش و پاسخ، با سؤالی غافلگیرکننده از سوی یک خبرنگار ایرانی مواجه شد. این سؤال درباره ایجاد محدودیت گوگل برای دریافت افزونه‌های مرورگر کروم و نیز دسترسی به فروشگاه برنامه‌های کاربردی آندروید برای کاربران ساکن ایران بود.
آقای اشمیت که ظاهراً از چنین محدودیت‌هایی بی‌اطلاع بود پس از مشورت با وکیل شرکت گوگل اعلام کرد: این محدودیت‌ها بخشی از قوانین دولت ایالات متحده آمریکاست و به علت اینکه گوگل نمی‌تواند از این قوانین تبعیت نکند، پوزش خواست.
پیش از این نیز گوگل در وبلاگ رسمی خود به صراحت اعلام کرده بود که دسترسی ایرانیان به آندروید مارکت به دلیل تبعیت این شرکت از «قوانین ایالات متحده در زمینه‌های مختلف از جمله قوانین کنترل‌کنندهٔ صادرات و برنامه‌های تحریم» امکان‌پذیر نیست.

قوانینی که گوگل به آنها اشاره می‌کند کدامند؟
قانونی که شرکت گوگل یا برخی شرکت‌های دیگر آمریکایی و غیرآمریکایی به آن اشاره می‌کنند، قانون موسوم به «مقررات داد و ستد با ایران» به شماره ۳۱ CFR part 560 است که از سوی وزارت خزانه‌داری ایالات متحده آمریکا لازم‌الاجرا و ناظر بر کلیه داد و ستد‌های شرکت‌های آمریکایی و حتی غیرآمریکایی با ایران است.

ادامه

«قورت»، انیمیشنی که با موبایل ساخته شد

باز هم یک ایده تبلیغاتی اما این بار از نوعی متفاوت. گوشی نوکیا ان ۸ یک انیمیشن با شیوه پیکسلیشن سفارش داده تا توجه مردم رو به این گوشی جلب کنه. تمام انیمیشنی که می‌بینید، با همین گوشی فیلم‌برداری شده.
فیلم کوتاه «قورت» یا Gulp به وسیله سومو ساینس در آردمن ساخته شده و داستان زندگی ماهیگیریه که صید روزانه خودش رو انجام می‌ده. محل فیلمبرداری ساحل پندین در جنوب ولز fوده. هر فریم در این شیوه ساخت انیمیشن که از تکنیک استاپ‌موشن استفاده می کنه با دوربین ۱۲ مگاپیکسلی این گوشی و لنز کارل زایس گرفته شده.
این فیلم رکورد بزرگ‌ترین محوطه ساخت انیمیشن رو شکست. انیمیشنی که در مساحتی معادل ۱۱۰۰۰ فوت مربع (بیش از ۱۰۰۰ متر مربع) ساخته شد. هنرمندانی که کار روی ماسه رو انجام دادند هم متعلق به این گروه هستند.

Moat، جست‌وجوگر بنرهای تبلیغاتی

وقتی صحبت از موتور جست‌وجو می‌شه، خیلی‌هامون بلافاصله یاد گوگل می‌افتیم. اگه یه کم کنجکاوتر باشیم، احتمالاً از بینگ هم استفاده می‌کنیم. اما در دنیای موتورهای جست‌وجو انواع و اقسام سایت‌ها هست. خیلی از این سایت‌ها دارن به صورت تخصصی کار می‌کنن. یعنی روی حوزه مشخصی انگشت گذاشتن و همون بخش رو پوشش می‌دن. برای همینه که این وسط انواع موتورهای جست‌وجوی مخصوص کتاب الکترونیک، موسیقی، فیلم و هزار و یک خرت و پرت دیگه رو می‌شه یافت.

سایت Moat یا «خندق»، موتور جست‌وجوی اختصاصی بنرهای تبلیغاتیه! البته اون قدر کامل نیست که آگهی‌های هر چی برند و مارکه توی خودش داشته باشه. اما شما می‌تونید آگهی‌های بچه‌معروف‌های دنیای تجارت رو پیدا کنید. حالا چرا کسی باید علاقمند باشه تا دنبال این طور آگهی‌ها بگرده؟ در جوابش باید بگم که هر علتی می‌تونه داشته باشه. شاید یکی بخواد از این آگهی‌ها ایده بگیره. یا ممکنه یکی دوست داشته باشه به خاطر علاقمندی به یک محصول تبلیغش رو بذاره کنار سایت یا وبلاگش. اون وقت می‌تونه بره توی این سایت و مثلاً اگه طرفدار مرورگر کرروم هست، اسمش رو وارد کنه و بنرها رو در اندازه‌های مختلف ببینه. بعدش هم می‌شه قاپیدشون رو ازشون استفاده کرد.

ادامه

آغوش زندگی؛ کمربند ایمنی را ببندید

Embrace Life یا آغوش زندگی ویدئویی هست که در ژانویه ۲۰۱۰ روی یوتیوب منتشر شد.
یک آگهی تبلیغاتی که به طور مستقل توسط الکساندر کمرشیال تولید شده و تا همین حالا نزدیک به ۱۴ میلیون بازدیدکننده داشته و در رتبه‌بندی یوتیوب بیشترین بازدید و بالاترین امتیاز کسب شده رو در بخش آموزشی یوتیوب از ابتدا تا الان به خودش اختصاص داده. این ویدئو در ضمن برنده مدال طلا در جوایز بین‌المللی تبلیغات نیویورک و مدال برنز جشنواره بین‌المللی تبلیغات شیرهای کن شده و جوایز و تقدیرنامه‌های دیگه‌ای رو در جشنواره‌های ترابری و مسابقات متفاوت از آن خودش کرده.
این ویدئو در واقع یک آگهی هست درباره ماشین‌سواری امن با کمربند ایمنی. بسیار ساده و بسیار خوش‌ساخت. این شرکت تبلیغاتی در حال حاضر داره یک ویدئوی تبلیغاتی دیگه رو در حوزه امنیت موتور تولید می‌کنه.

هشدار: مراقب این سایت ایرانی باشید

این روزها فیس‌بوک به شدت مورد توجه هکرها، اسکمر‌ها و کسانی هست که به هر علتی علاقمندند اطلاعات شخصی شما را به دست بیاورند.

اخیراً سایتی روی اینترنت مشاهده شده به نام online-ads.ir که وقتی واردش می‌شوید، لینکی در پایین صفحه می‌بینید با عنوان Continue with Facebook Advertising که از شما تقاضا می‌کند از راه فیس‌بوک وارد سایت شوید.

من نمی‌دونم این سایت کجاها تبلیغ داده اما از ظاهر امر این طور بر میادکه این سایت با طراحی و ظاهر شیک خودش از کاربرانش می‌خواد که از طریقشون در فیس‌بوک آگهی بدن. احتمالاً با وعده آگهی رایگان یا چیزی مشابه اون.

اجازه بدید قبل از این که این مسأله رو بیشتر باز کنم، این رو بگم که فیس‌بوک این امکان رو به توسعه‌دهندگان وب می‌ده که وب‌سایت‌های خودشون رو طوری طراحی کنن که کاربرانشون با شناسه فیس‌بوکشون وارد سایتشون بشن. رد و بدل اطلاعات بین این سایت و فیس‌بوک باید از راه پروتکل‌های امن انجام بشه.

ادامه

وبلاگ‌های فارسی آگهی می‌پذیرند

صادق یک بحث وبلاگی شروع کرده درباره تبلیغات در وبلاگ‌های فارسی و مشکلاتی که دارند. صادق به طور خلاصه عقیده داره که اگه تبلیغ یا آگهی‌های زیادی به وبلاگ‌ها داده نمی‌شه به خاطر اینه که خود وبلاگ‌نویس‌ها هم حرکتی نمی‌کنند. خب من تا حد زیادی با این موضوع موافقم.

اما هنوز بخش بزرگی از مشکل رو باید آگهی‌دهندگان در نظر گرفت. هنوز تمایل چندانی برای آگهی دادن به وبلاگ‌ها وجود نداره. برای من عجیبه که حداقل تولیدکنندگان محصولات مصرفی و توزیع‌کنندگان کامپیوتر و لپ‌تاپ و نرم‌افزار و محصولات مشابه نمیان در وبلاگ‌های مرتبط با فناوری تبلیغ بدن یا به ندرت این کار رو می‌کنن. بیشتر آگهی‌هایی که من می‌بینم به فوروم‌ها و سایت‌های دانلود نرم‌افزارهای قفل‌شکسته داده می‌شه. البته در مورد آگهی‌ها فرهنگی هم شاید بشه وبلاگ خوابگرد رو یک استثناء دونست که البته مدیون تلاش‌های رضا شکرالهی هست.‌

این وسط نباید مسأله رپرتاژ آگهی رو هم از نظر دور نگه داشت. خیلی از وبلاگ‌های موفق خارجی این کار رو انجام می‌دن. شخص خودم با مسأله رپرتاژ آگهی کمی مشکل دارم. این که آدم بخواد یک محصول رو تبلیغ کنه بدون این که به نقاط ضعفش اشاره کنه، اعتبار وبلاگ رو پایین خواهد آورد. اما برای خودم جذابه اگه محصولی در اختیارم قرار بگیره تا نقاط قوت و ضعفش، هر دو رو، بررسی کنم.

در پاسخ به فراخوان صادق باید بگم که بله «وبلاگ من تبلیغات می‌پذیرد». تعرفه مشخصی برای این کار در نظر نگرفتم. علتش هم مشخصه. تعرفه‌های معمول به ریال برای منی که در ایران زندگی نمی‌کنم، بسیار ناچیزه. برای همین هر کسی هم که پیشنهاد می‌ده به تناسب توانایی پرداختش تعرفه می‌دم. جاهای آگهی هم مشخصه. در صفحه اول و صفحات داخلی در کنار و وسط صفحه جای بنر هست. در عین حال خبرمایه (فید) وبلاگم هم در بخش انتهایی محل خوبی برای آگهی‌های متنی و بنر هست.

در همین زمینه: کیبرد آزاد، روزنوشت میلاد، پرهام، دنیای مجازی یا فاجعه مجازی در ایران، نوشته‌های یک آرش

هنر تبلیغات: آگهی‌های تعاملی در مجلات (۲)

چند وقت پیش بخش اول آگهی‌های تبلیغاتی خلاقانه رو که به صورت دو صفحه‌ای منتشر شده رو توی وبلاگ گذاشتم. خیلی از این آگهی‌ها از یک ایده جالب شکل گرفتن. خیلی‌هاشون البته اغراق‌آمیز هستند. البته تبلیغات در کل یک هنر اغراق‌آمیزه.

بخش اول رو از اینجا ببینید. الان می‌ریم سراغ بخش دوم این نوع تبلیغات:

۱۱- پاکیزگی: بدون شوره

شما می‌تونید روی شونه این خانوم و روی لباس‌هاش دانه های سفیدی رو ببینید که مثلاً شوره‌های سر این خانوم هستند. کافیه گوشه صفحه رو بکشید و جدا کنید و شوره‌ها از زیر پوشش پلاستیکی روی شونه این خانوم خارج بشه.

ادامه

نشانی‌های بندانگشتی

بارکُد یا رمزینه یا خط‌نماد رو احتمالاً دیگه همه تون می‌شناسید. ویکی‌پدیا بارکد رو این طور تعریف می‌کنه:

یک دسته نقطه، یک دسته دایره هم مرکز و یا به صورت مخفی شده در تصاویر نیز ظاهر شوند. بارکدها توسط یک پویشگر نوری که دستگاه بارکدخوان نامیده می‌شود بازخوانی می‌شوند و اگر در تصاویر مخفی شده باشند توسط نرم‌افزار خاصی از آن بیرون کشیده می‌شوند. بارکدها به صورت گسترده‌ای در پیاده‌سازی سیستم‌های جمع‌آوری خودکار اطلاعات شناسه‌ها که سرعت و دقت ورود اطلاعات را بالا می‌برند کاربرد دارند.

اما این روزها در روزنامه‌های این‌ور آب کم و بیش نمادهای مربعی‌شکل دیگه‌ای دیده می‌شن که نقاط پیکسلی سیاه و سفید دارن. این مربع‌ها چی هستن و به چه دردی می‌خورن؟

فرض کنید یک آگهی به اندازه کافی فضا برای توضیح خود نداشته باشه. فضای روزنامه‌های معروف برای نمایش آگهی خیلی گرون هستن. از طرفی خواننده ممکنه اطلاعات تماس مثل آدرس وب‌سایت و شماره تلفن رو یادش نمونه. این مربع‌ها دقیقاً همین جا هست که به کار میان.

به این مربع‌ها رمز کیو آر یا QR Code گفته می‌شه. با اپلیکیشن‌هایی که ویژه پیمایش کیو آر هست، می‌شه اونها رو اسکن کرد. اپلیکیشن اون رو می‌خونه و بلافاصله رمزش رو باز می‌کنه و مثلاً اگه حاوی نشانی وب‌سایت باشه، بلافاصله اون رو براتون باز می‌کنه. من اپلیکیشن QR Reader رو که رایگان هست روی موبایلم ریختم. می‌تونید از گوگل گاگل هم استفاده کنید. این رمز می‌شه که حاوی نشانی یک وب‌سایت باشه. یا این که حاوی شماره تلفن باشه. یا حتی اس‌ام‌اس و یک متن ساده.

اما چطور می‌شه یک رمز کیو آر ساخت؟ اصلاً سخت نیست. سایت‌هایی هستند که به طور آنلاین این کار رو براتون انجام می‌دن. برای مثال می‌تونید اینجا کلیک کنید. بر حسب نیازتون گزینه‌ها رو انتخاب و پر کنید. حالا تصویر کیو آر مورد نظر رو تحویل بگیرید. من کد سایتم رو همین طوری ساختم و گذاشتم این کنار.

آگهی دیدنی و شنیدنی گوشی تاچ وود شارپ

این ژاپنی‌ها سرشون درد می‌کنه برای این که کارهای فرسایشی طولانی مدتی انجام بدن که نتیجه‌ش چپز دلچسبی باشه. حالا فرقی نمی‌کنه جریان چیدن هزاران قطعه دومینو کنار هم باشه تا در یک لحظه فرو بریزن یا چیدن کارت‌های پاسور روی هم یا ساختن جاده نوازنده که با حرکت ماشین روی جاده، لاستیک‌هاش آهنگ بزنن.

این بار ژاپنی‌ها برای تبلیغ گوشی تاچ وود شارپ Sharp Touch Wood SH-08C یک کار جالب انجام دادند. تاچ وود یا لمس چوب در جنگل و موسیقی و هارمونی با این شیوه می‌تونه حس بهتری از لمس این گوشی به آدم منتقل کنه که بدنه‌ای ازچوب طبیعی داره.

 

منبع

ابتکار لی‌وایز در معرفی تولیدات تازه

پیش میاد دیگه. چند وقته کلید کردم روی تبلیغات و روش‌های بازاریابی خلاقانه. برام جالبه که چه ایده‌هایی در این زمینه شکل می‌گیرن و چطور تبدیل می‌شن به یک آگهی قابل توجه.

به هر حال این بار نمونه جالبی از شرکت لی‌وایز Levi’s رو معرفی می‌کنم.

بازاریابی کار سختیه. به خصوص وقتی رقابت زیاد باشه و آدم‌های خلاق بخوان که محصولشون رو به مجلات معروف معرفی کنن. یکی از دوستام که مدتی همین کار رو اینجا انجام داده، برام تعریف می‌کرد که مجبور بوده هر روز تلفنی با روزنامه‌نگارهای جراید معروف سر و کله بزنه تا راضی بشن یه نگاهی به محصولاتشون بندازن و براش نقد بنویسن.

یکی از ابتکارها در این زمینه مربوطه به شرکت لی‌وایز که یکی از معروف‌ترین برندهای پوشاک در دنیاست. بازاریاب‌های بخش اروپایی این شرکت تصمیم گرفتن تا یک پاکت طراحی کنن و مجموعه تازه تولیداتشون رو با اون پاکت به مجلات معروف فشن و مد بفرستن. همون‌طور که گفتم سردبیران این طور مجلات هر روزه توسط نمونه‌محصولات محاصره شدن. بنابراین باید یه ابتکار ویژه ارائه می‌شد تا بعد از دیدنش دور انداخته نشه. بنابراین لی‌وایز یه کارت دست‌نویس براشون فرستاد که یه کارت بازشو محسوب می‌شد. عین همین کارت‌هایی که برای هم می‌فرستیم و بازش می‌کنیم و توش یه چند خطی نوشته شده. البته با این تفاوت که یه گنجه کوچیک توش بود که مجموعه تولیدی تازه این شرکت رو توی خودش جا داده بود.

ادامه

هنر تبلیغات: آگهی‌های تعاملی در مجلات (۱)

خیلی وقته که از تبلیغات به عنوان یک هنر یاد می‌کنن. خلاقیت در آگهی‌های تبلیغاتی باعث می‌شه که بین میلیون‌ها حجم تبلیغات، بهترینشون در ذهنمون ماندگار بشن. چه بسا بعضی از آگهی‌های موفق، خود محصول رو تحت تأثیر قرار دادن. آگهی‌های تعاملی آگهی‌هایی هستند که بیننده اونها می‌تونن روش تأثیر بذارند. اما وقتی قرار باشه تعامل روی یک صفحه کاغذ در مجله انجام بشه، ابتکار طراح آگهی هم باید بیشتر باشه. اینجا بخش اول این آگهی‌ها رو براتون منتشر می‌کنم.

ادامه

در جلسه ملاقات بلاگرهای لندن چه گذشت؟

سایت meetup یکی از قدیمی‌ترین سایت‌های تنظیم گردهمایی‌های گروه‌های اینترنتیه. بنابراین وقتی که امروز مهرداد بهم گفت که قراره بلاگرهای لندن با استفاده از قراری که توی این سایت با هم گذاشتن، دور هم جمع بشن، تصمیم گرفتم که بهشون ملحق بشم. این هم مجموعه چیزهای جالبی هست که توی این قرار دیدیم. شاید به درد کسی بخوره.
برنامه‌های این چنینی نیاز به اسپانسر داره. این برنامه هم توسط talktalk پشتیبانی می‌شد. در واقع محل برگزاری و پذیرایی شامل نوشیدنی و غذای سبک رو این شرکت اینترنتی و اوپراتور تلفن تقبل کرده بود. این کار چه نفعی برای این شرکت داره؟ من دارم درباره این اتفاق می‌نویسم و بهش لینک می‌دم. بقیه هم دارن این کار رو می‌کنن. بنابراین بلاگرها با لینک دادن بهش دارن بهش کمک می‌کنن. دارن براش تبلیغ می‌کنن. پس مزدش رو می‌گیره. این شرکت چقدر از وقت ما رو گرفت؟ تقریبا یک ربع درباره یکی از محصولاتش صحبت کرد. خیلی کوتاه. سخنران کلی هم با زبان طنز جلسه رو چرخوند و محصولش رو معرفی و تمام. مزاحم کسی نشد.
بلاگرها اونجا چی کار می‌کردن؟ همدیگر رو ملاقات کردن و با هم از نزدیک آشنا شدن. با هم کارت ویزیت رد و بدل کردن. قرار همکاری گذاشتن. خلاصه با انواع و اقسام روش‌ها بینندگانشون رو به سوی هم هدایت کردن.
چه جور بلاگرهایی اونجا بودن؟ از بلاگری که درباره متروی لندن می‌نوشت تا بلاگری که درباره مد می‌نوشت و تا بلاگری که درباره مد و فشن یادداشت داشت. اصولاً این ملاقات بهم نشون داد اگر درباره چیزی تخصص داری یا علاقمندی، می‌تونی فقط درباره همون موضوع بنویسی و مخاطب خودت رو پیدا کنی.
فقط بلاگرها اومده بودن؟ نه! بخش‌های بازاریابی و مارکتینگ شرکت‌های مختلف از دور و نزدیک و از شهرهای دور و بر تا کشورهایی مثل فرانسه خودشون رو رسونده بودن تا با بلاگرها بیشتر آشنا بشن. از موضعی هم‌سطح با اونها حرف می‌زدن. تک‌تک بلاگرها رو ملاقات می‌کردن و سعی می‌کردن باب رفاقت رو باهاشون باز کنن. تا بتونن محصولات خودشون رو به اونها معرفی کنن. دو نفر رو ملاقات کردم که کارشون این بود که از شرکت‌های مختلف پول می‌گرفتن تا اجناس و محصولاتشون رو توی وبلاگ‌ها معرفی کنن. بخشی از این پول رو به بلاگرها می‌دادن تا رپرتاژآگهی در وبلاگشون داشته باشن. در واقع یک فهرست رتبه‌بندی‌شده از بلاگرها داشتن که بر اساس تعداد بازدید و چیزهای دیگه تنظیم شده بود. اگه بلاگری از بالای این فهرست محصولی رو معرفی می‌کرد تا ۵۰۰ پوند هم برای هر نوشته بهش پرداخت می‌کردن.
در بدو وردو هر فردی اسم خودش و مثلا شناسه توییتر خودش رو روی یک برچسب می‌نوشت و روی لباسش می‌چسبوند. این طور همه همدیگر و با یک نگاه می‌شناختن یا با هم آشنا می‌شدن. در کل نمونه خوبی بود برای یادگیری درباره جمع‌های این چنینی. مشاهداتم رو نوشتم بلکه این اتفاقات رو توی ایران هم شاهد باشیم. این هم دو تا عکس که از اونجا توییت کردم. عکس یک و عکس دو و این هم عکسی در سایت میت‌آپ.

ادامه