توییتر فارسی، از خبر فوری تا مشکلات پولدارها

به نظر می‌آید که امسال تعداد کاربران فارسی‌زبان توییتر افزایش یافته است. این روند را شاید بتوان به نوعی تأثیر انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر در ایران دانست. همان‌طور که در سال ۸۸ هم توییتر نقش مؤثری در اطلاع‌رسانی در میان بخشی از مردم داشت، این بار هم یکی از منابع مناسب برای دنبال کردن اخبار بود. این بار اما برخی از نامزدهای انتخاباتی و هوادارانشان فعال‌تر از دوره پیش از توییتر استفاده می‌کردند. ضمن این که اضافه شدن زبان فارسی به زبان‌های پشتیبانی‌کننده توییتر توانست بخش تازه‌ای از کاربران فارسی‌زبان را به خود جذب کند.

persian_twitterاما در ماه‌های اخیر در میان کاربران فارسی‌زبان توییتر موارد جالبی را می‌توان دید. یکی از این موارد رویکرد سازمان‌های مردمی و شرکت‌های خصوصی و برخی دولتمردان به شبکه‌های اجتماعی و البته توییتر است. شبکه‌های اجتماعی وقتی که کارکرد رسانه‌ای پیدا می‌کنند، می‌توانند برای اطلاع‌رسانی بی‌واسطه، جلب بازخوردها و حتی معرفی محصولات و بازاریابی نقشی متفاوت و در مواردی بهتر از رسانه‌های سنتی‌تر ایفا کنند.

ادامه

شادی‌های پس از انتخابات ۹۲ روی نقشه گوگل

چند سال پیش، وقتی که یکی از راه‌پیمایی‌های معروف پس از انتخابات ۸۸ انجام شد، فرد خوش‌ذوقی همه ویدئوهای منتشرشده روی یوتیوب را روی نقشه گوگل در مکان‌های ضبط آنها نشان‌گذاری کرد.

آن روز نوشته‌ای را به همین مناسبت در عصیان منتشر کردم و شرح دادم که چرا چنین کارهایی می‌تواند مفید باشد.

بعد از اعلام نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری ۹۲ هم ویدئوهای زیادی روی یوتیوب منتشر شد که فضایی متفاوت داشت و آکنده بود از شادی و جشن. من هم سعی کردم  ویدئوهای شادی پس از انتخابات ۹۲ را روی نقشه گوگل جاگذاری کنم.

یوتیوب امکانی برای مشخص کردن مکان ویدئو دارد اما متأسفانه کمتر کسی به آن توجه می‌کند.  محل تعدادی از این ویدئوها مشخص نبود و به سختی می‌شد شهر مورد نظر را یافت و البته برای تشخیص مکان برخی از آنها متوسل به تابلوهای شهر شدم که در ویدئو دیده می‌شدند.

ادامه

داستان‌های ایرانی

«داستان‌های ایرانی» وبسایتی سه‌زبانه است برای جمع‎آوری شهادت ویدئویی ایرانیانی که اتفاقات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ را تجربه کردند.

«آن‌ها چشمانشان را به ما دادند، بر ماست که کلام را به ایشان بازگردانیم»: این شعار اصلی وبسایت «داستان‌های ایرانی» است که فعالیت خود را به صورت رسمی روز چهارشنبه ۱۸خردادماه همزمان با مراسمی در شهرداری پاریس آغاز کرد.

«داستان‌های ایرانی» پلتفورمی سه‌زبانه (فارسی، فرانسه، انگلیسی) است برای جمع‎آوری شهادت ویدئویی ایرانیانی که اتفاقات پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ را تجربه کردند. «داستان‌های ایرانی» به همه کاربران اینترنتی این امکان را می‌دهد که با رعایت نکات ایمنی و تنها با فیلم‌برداری از دهانشان به شرح تجربیات خود از اعتراضات بپردازند.

توضیحات بیشتر رو می‌تونید در سایت مردمک بخونید.

خشت دیگری بر دیوار

دبیرستانی که بودم یکی از دوستام یک نوار آورد که بعدها فهمیدم همون آلبوم «دیوار» پینک فلویده. طبیعتاً چندان از متنش چیزی متوجه نمی‌شدم. بعدتر که دانشجو بودم، یک هفته در تهران مهمون دوستی بودم که برای خودش دم و دستگاهی داشت و تلویزیونی و ویدئویی و کلی فیلم نوار بزرگ و نوار کوچیک. یکی از این فیلم‌ها، فیلم دیوار بود.

فیلم موزیکال عجیبی که در اون هفته سه بار نگاهش کردم. هفته‌نامه گزارش فیلم هم ویژه‌نامه‌ای برای پینک‌فلوید منتشر کرده بود که از بین کسانی که زحمتش رو کشیده بودند، فقط اسم ابراهیم نبوی یادم مونده. مجله عجیبی بود که در فضایی چاپ شده بود که حداقل در ۲۰ سال بعد از انقلاب بی‌نظیر بود. یادم هست هفته‌نامه مهر هم همون زمان‌ها منتشر می‌شد که اون هم به نوبه خودش بسیار مبتکرانه و به اصطلاح آوانگارد و خط‌شکن بود.

تماشای فیلم دیوار در کنار مجله‌ای که ترجمه آهنگ‌ها رو در خودش داشت و اطلاعات جانبی دیگه، من رو در جریانی انداخت که اصلاً فکر نمی‌کردم وجود داره. اون موقع از اینترنت خبری نبود و یک جورهایی از تمام دنیا ایزوله بودیم. حالتی داشتم که انگار یک عمر آب شور خورده باشم و بعد از بیست و چند سال یک هو یک لیوان آب بی‌طعم و بی‌بوی گوارا و خنک بدهند دستم.

ادامه

سوتی نخست‌وزیر بریتانیا در بحبوحه مبارزات انتخاباتی

امروز اتفاق جالبی در حوزه سیاست بریتانیا پیش اومد. مبارزات انتخاباتی سه حزب رقیب که این روزها به میانه راه خودش رسیده، امروز با سوتی گوردون براون، رهبر حزب کارگر و نخست‌وزیر فعلی بریتانیا وارد مرحله جدیدی شد.
گوردون با خانم دافی یکی از طرفداران قدیمی حزبش جلوی دوربین تلویزیون خوش و بش کرد و بعد سوار اتوموبیلش شد. در حالی که میکروفون شبکه اسکای روی یقه‌ش جا مونده بود و دوربین بی‌بی‌سی هم هنوز روشن بود. بعد گوردون سوار ماشین می‌شه و با کسی که داخل ماشین بود درباره خانوم دافی حرف می‌زنه و جملاتی می‌گه مبنی بر کله‌شق و خشک‌مغز بودن این خانوم. این موضوع به سرعت تبدیل شد به خبر فوری رسانه‌ها و گوردون براون بلافاصله به استودیوی رادیو بی‌بی‌سی ۲ رفت. جرمی واین باهاش مصاحبه رادیویی کرد و حرف‌های داخل ماشین رو براش گذاشت و نظرش رو پرسید. دوربینی که توی استودیو بود چهره بهم‌ریخته براون رو نشون می‌داد در حالی که داشت پشت سر هم از اون خانم عذرخواهی می‌کرد. خانم دافی هم گفت که دیگه حاضر نیست نخست‌وزیر رو ببینه اما چند ساعت بعد براون به خونه‌ش رفت تا ازش دلجویی کنه. البته پشت درهای بسته.
در حال حاضر این خبر همچنان تیتر یک رسانه‌های بریتانیاست و مصاحبه پشت مصاحبه هست که داره انجام می‌شه. چند دقیقه پیش یکی از نمایندگان حزب محافظه‌کار حسابی از خجالت براون در اومد.
برای من جالب‌ترین نکته نقش رسانه بود و بی‌دقتی‌ای که می‌تونه نصیب هر سیاستمدار بزرگی هم بشه. من فکر می‌کنم حزب کارگر ضربه بزرگی خورد. البته این تصور کسیه که چندان از سیاست حاکم بر این سرزمین سر در نمیاره و بوش‌وگ‌وار فکر می‌کنه سیاستمداران کلاً آدمای مهربونی هستن البته فقط موقع مبارزات انتخاباتی.
ویدئوی مربوطه رو می‌تونین از اینجا ببینین. و اخبار تکمیلی رو از این صفحه می‌تونین دنبال کنین.

جهان در سالی که گذشت با استفاده از موج گوگل

این روزها که سال ۲۰۰۹ آخرین نفس‌های خودش رو می‌کشه، تقریباً مجله و روزنامه‌ای نیست که بازش کنیم و «ترین»هایی رو توش نبینیم. خیلی از رسانه‌ها مروری به اتفاقات سال قبل رو خلاصه و بررسی می‌کنن. رسانه‌ها برای این کار از روش‌های مختلفی استفاده می‌کنن تا بتونن در رقابت با رسانه‌های دیگه، موفق باشن. خیلی‌هاشون از شخصیت‌های مشهور و نویسندگان و کارشناسان معروف، یادداشت می‌گیرن. بعضی‌های دیگه هم ابتکاراتی مثل تغییر در چینش صفحات و استفاده از اینفوگرافیک انجام می‌دن.
اما اینی که می‌خوام بهتون نشون بدم، یک نمونه متفاوته. خدمات موج گوگل، عمر چندانی نداره. خیلی‌ها هنوز کاربرد درست و حسابی براش پیدا نکردن. شاید بشه گفت یه جورهایی یه فناوری جلوتر از کاربرد محسوب می‌شه. اول یه فناوری اومده تا بعد براش کاربردهایی هم پیدا بشه.
اما مرور اتفاقات سال گذشته چه ربطی به گوگل ویو داره؟ یکی از امکانات جالب موج گوگل، ماشین زمانشه. یعنی شما می‌تونین در موجی که به راه افتاده به عقب برگردین. این نکته‌ای هست که توی این ویدئو ازش برای مرور اتفاقات سال قبل استفاده شده. توش از مراسم تحلیف اوباما تا انتخابات تهران و از ستاره شدن سوزان بویل تا پربیننده‌ترین ویدئوهای یوتیوب قابل مشاهده هستن. با هم مروری داریم بر این وقایع (با لحن مجری‌های تلویزیونی این جمله آخر رو بخونین):

«انتخاباتی که ایران را لرزاند»، گزارشی که برنده شد

شاید در اخبار خونده باشین که جایزه AIB به خاطر گزارشی سی دقیقه‌ای به نام «انتخاباتی که ایران را لرزاند» به بخش فارسی بی‌بی‌سی داده شد.
جزئیات بیشتر این خبر رو می‌تونین اینجا بخونین و البته ویدئویی رو هم از مراسم اهدای جوایز می‌شه اینجا دید.
کسایی که نتونستن این گزارش رو که برنده شد، ببینین هم می‌تونین گزارش مورد نظر رو اینجا در سایت بی‌بی‌سی ببینن. این ویدئو روی یوتیوب هم هست: بخش اول، بخش دوم، بخش سوم.


البته این بی‌بی‌سی نیست که برنده این جایزه شده. برنده واقعی خبرنگارشهروندهایی هستن که از وقایع فیلم گرفتن و در دسترس همه قرار دادن. صادق صبا هم توی مراسم این جایزه رو به همون‌ها تقدیم کرد.

 

جایزه رویترز برای خانه دلبر!

Delbar's Home Statsبسیار مشتاقم بدونم خانم دلبر توکلی که کلا ۶۷ پست توی وبلاگشون دارن و از ۲۵ فروردین ۱۳۸۸ یعنی شش ماه قبل تا حالا وبلاگشون، خانه دلبر، به‌روز نشده توسط چه کسی به عنوان نماینده وبلاگ‌نویسان ایرانی معرفی شده. البته من افتخار آشنایی با ایشون رو تا زمانی که به عنوان خبرنگار در ایران کار می‌کردم، نداشتم. حدس می‌زنم دوستان و آشناهای مشترکی هم داشته باشیم. اما به عنوان کسی که هشت ساله دارم وبلاگ می‌نویسم، شوربختانه تا حالا وبلاگ ایشون رو ندیده بودم.
البته ایشون یک وبلاگ دیگه هم به نام توریست دارن، که ۱۱ پست داره و به نظر میاد نوشته‌های چاپی خودشون درباره جهانگردی و ایرانگردی رو توش کپی کردن که با این تعاریف وبلاگ شمرده نمی‌شه.
به نظر من وبلاگ‌نویس برای خودش تعریفی داره. بلاگر کسیه که در درجه اول بلاگر باشه و در فضای مجازی به خاطر فعالیت‌هاش، شهرتی کسب کنه و خواننده داشته باشه. حالا می‌تونه بعدش روزنامه‌نگار یا هر فرد مشهور دیگه ای هم بشه. نه این که اول مشهور باشه، هنرپیشه باشه، روزنامه‌نویس باشه و بعد وبلاگ خودش رو تأسیس کنه.
به هر صورت اگه بخوایم خانه دلبر رو تنها به روایت آمار بررسی کنیم، می‌شه از تأثیرگذار بودنش در فضای مجازی و حقیقی برداشتی کرد. این اسکرین‌شاتی هست که از نرم‌افزار آمارگیر این وبلاگ گرفته شده.

Delbar's Home Stats

اینجا نوشته شده:

 

به طور میانگین از این سایت ۰ بار در روز بازدید به عمل آمده که بیشترین مقدار آن در ۲۴ روز اخیر مربوط به تاریخ ۲۵ مهر (یعنی امروز) می‌باشد.

ادامه

هر که این آتش ندارد نیست باد

حالا دیگه سربازمعلم جنوبی رو همه می‌شناسن. عبدالمحمد شعرانی، نویسنده وبلاگ دیر تش باد با همین وبلاگش تونست برای مدرسه‌ای که توی یه روستای دورافتاده هست، کلی امکانات جور کنه.
این نوشته آخرش واقعاً دردناکه. این بنده خدا یک هدف داره و اون خدمت به مردمشه. برای هدفش هم هر کاری می‌کنه اما مطمئنم خودفروشی نمی‌کنه. اگه خودفروخته بود، راه‌های بهتری برای این کار پیدا می‌کرد.
مشکل بعضی از معترضان به احمدی‌نژاد و حامیانش اینه که حساب اعتقاد به تقلب در نتایج انتخابات رو با کسایی که به احمدی‌نژاد اعتقاد دارن، جدا نمی‌کنن. به هر حال اگه چند هزار یا چند میلیون نفر به احمدی‌نژاد رأی دادن، نباید بهشون معترض شد چرا که به کسی که معتقدن، رأی دادن. اعتراض باید به آراء تقلبی باشه. آرایی که آدم حقیقی پشتش نایستاده. این می‌شه که رفتار این معلم، براشون عجیب و شایسته دشنامه. به نظر من عبدالمحمد شعرانی به یک چیزی معتقده که باید بهش احترام گذاشته بشه. اون دلایل خودش رو داره برای تشکر از کسی که بهش معتقده. حالا چرا یه عده باید بهش فحش بدن، من نمی‌فهمم. بذارین این آقا کارش رو بکنه.
ای کاش رسانه‌ها همه چیز رو سیاسی نکنن. این بنده خدا اگه می‌خواست می‌تونست کلی از موقعیتش سوءاستفاده بکنه. بذارین برای استانش خدمت کنه. حالا از هر کی و از هر راهی.
دکتر مجتهدی مدیر دبیرستان البرز و مؤسس دانشگاه صنعتی شریف که اتفاقاً الان کتاب سرگذشتش از مجموعه تاریخ شفاهی ایران، دیگه اجازه چاپ نداره، می‌گفت من برام فرقی نمی‌کرد که شاه بهم کمک کنه یا یزید یا امام حسین. من از هر کسی حاضر بودم پول بگیرم تا مدرسه بسازم. اینها از اون دسته معلم‌هایی هستن که عاشقن. بذارین به عشقشون برسن و این‌قدر مزاحمشون نشین.

مقایسه دو ویدئوی تبلیغاتی برای انتخابات ایران و آمریکا

این جریان استفاده از امکانات مجازی برای انتخابات داره روز به روز جالب‌تر می‌شه. کلیپ‌های ویدئویی هر روز بیشتر از روز قبل روی یوتیوب قرار می‌گیرن. امروز یه ویدئویی دیدم برای تشویق به رأی دادن که توش تعدادی از هنرمندان ایرانی جلوی یه پس‌زمینه سفید دلایل خودشون رو برای شرکت در انتخابات می‌گفتن و مخاطب رو به رأی دادن تشویق می‌کردن. تا جایی که من می‌دونم این ویدئو کاریه از مهدی کرم‌پور. اول این کلیپ رو ببینین:

ادامه

یوباما = یوتیوب + دیگ + اوباما

YouBamaوقتی قرار باشد که باراک حسین اوباما و طرفداران اینترنتیش روی اینترنت و روش های مجازی تمرکز کنند، تعجبی ندارد اگر سر و کله سایت‌هایی چون یوباما پیدا شود.
یوباما (YouBama) ترکیبی است از یوتیوب و دیگ برای سناتور اوباما. در این سایت ویدئوهایی در حمایت از اوباما قرار می‌گیرد و کاربران مانند سایت دیگ به آنها رأی می‌دهند. لابد می‌دانید که سایت دیگ دقیقاً مثل بالاترین رأی منفی ندارد و تمرکزش روی رأی مثبت است.
کریستوفر پدرگال و اریک پارک دو دانشجوی دانشگاه استنفورد هستند که در حمایت از اوباما این ایده را پیاده کردند. کاربران می‌توانند ویدئوهای خود را که در آن درباره علت رأی دادن به اوباما توضیح داده‌اند در این سایت بارگذاری (آپلود) کنند. برای همین است که شعار «کمپین تولیدی شهروندان» را برای سایت خود برگزیده‌اند.
ویدئویی که در حال حاضر بیشترین امتیاز را دارد، مربوط است به جانبداری جرج کلونی از اوباما: «او بهترین نامزدی است که تا کنون دیده‌ام».
انتخابات دور قبل ریاست جمهوری آمریکا را که به خاطر می‌آورم، یادم می‌آید که طرفداران جرج بوش یک حلقه وبلاگی را به وسیله بلاگ‌رولینگ راه‌اندازی کرده بودند. کاری که چند ماه بعد به تقلید از آن برای دکتر معین در انتخابات ریاست جمهوری ایران انجام دادم، یعنی حلقه وبلاگ‌های طرفدار دکتر معین. به نظر می‌رسد که آی‌تی کاران آمریکایی چند گام جلوتر از چهار سال قبلشان رفته‌اند. ما که رمقی نداریم که «یوفلان» بسازیم. فلانی را توی ده راه نمی‌دادند، سراغ شورای روستا را هم نمی‌توانست بگیرد چه برسد به ریاست جمهوری!

ادامه

هوارد دین: به خاطر یک مشت بلاگ

مجله زیگزاگ– پدیده‌ها و ستاره‌های اینترنتی، الزاماً همیشه جوان‌های «خوره»ای نیستند که از پای مانیتور تکان نمی‌خورند. گاهی، سیاستمداران «کت‌وشلواری» هم روی شبکه مجازی پدیده می‌شوند و با پشتیبانی موج «اینترنت‌باز»ها به بالاترین مقامات سیاسی نزدیک می‌شوند. سه سال پیش، اینترنت توانست یکی از پرشورترین و احساساتی‌ترین سیاستمداران ایالات متحده آمریکا را به چنین شهرتی برساند! داستان از جای شروع شد که هوارد دین، فرماندار نه چندان مشهور ایالت ورمونت آمریکا به یکی از طرفداران پر و پا قرص وبلاگ‌ها بدل شد و مشاوران زرنگ و خوشفکرش به او پیشنهاد دادند تا اینترنت را موتور محرکه مبارزات انتخاباتی خود سازد. چنین بود که مشاور ارشد هوارد دین توانست با ابتکاری نو، نام او را بر سر زبان‌ها بیندازد؛ در حالی که همه سیاستمداران و رقبای انتخاباتی برای جلب توجه رسانه‌های قدرتمند و پربیننده تلاش می‌کردند، ستاد انتخاباتی دین نگاهش را به وبلاگستان دوخت تا به جای آنکه در صف طولانی یک تریبون بزرگ بماند، هزاران تریبون کوچک داشته باشد.

ادامه