آگهی‌های گوگل برای ایرانیان آزاد می‌شود؟!

نویسنده میهمان: هومن کبیری پرویزی
امروز وزارت خزانه‌داری آمریکا به منظور حصول اطمینان از این که مقررات تحریم علیه ایران، موجب دلسردی شرکت‌ها برای ارائه ابزارهای ارتباطی به افراد در داخل ایران نمی‌شود، یک «راهنمای تفسیری» برای مجوز عمومی صادرات نرم‌افزارها و خدمات ارتباطی برای کاربران ایرانی منتشر ساخت که پیش از این در ۸ مارس ۲۰۱۰ صادر شده بود.

همانگونه که پیش‌تر در مقاله «میوه ممنوعه گوگل برای ایرانیان» اشاره شد، مجوزی عمومی برای «صادرات خدمات و نرم‌افزارهای مرتبط با تبادل ارتباطات شخصی از طریق اینترنت شامل مرور وب، بلاگ نویسی، ایمیل، پیام‌رسانی آنی و چت، شبکه‌های اجتماعی و به اشتراک گذاری فیلم و عکس از ایالات متحده آمریکا یا افراد آمریکایی به افراد ساکن ایران» صادر شده بود. با این شرط که این خدمات و نرم‌افزارها برای عرضه عمومی بوده و به صورت رایگان در اختیار کاربران قرار گیرند.

علاوه بر این امکان صدور مجوزهای موردی  برای خدمات و نرم‌افزارهایی که شامل مجوز عمومی ذکر شده نمی‌شوند نیز امکان‌پذیر شده بود.
با صدور این مجوز عمومی، برخی خدمات و نرم‌افزارها در دسترس ایرانیان قرار گرفت اما اغلب شرکت‌های فناوری اطلاعات به این مجوز واکنشی محتاطانه نشان دادند. این محافظه‌کاری موجب شد تا بسیاری دیگر از خدمات و نرم‌افزارها کماکان در دسترس کاربران ایرانی نباشند.

حال با انتشار این راهنمای تفسیری مشخص می‌شود که نه تنها بسیاری از خدمات و نرم‌افزارهای رایگان بلکه آنهایی که تراکنش‌های مالی را شامل می‌شوند نیز در زمره موارد مجاز قرار می‌گیرند.

ادامه

خرد کردن آی‌پد ۲ در مخلوط‌کن

«آیا مخلوط می‌شه؟» یک کارازار تبلیغاتیه! این یعنی چی؟ این یه شعار تبلیغاتیه. اما موضوع وقتی جالب می‌شه که توضیحش رو بخونید. تام دیکسون بنیانگذار شرکت Blendtc هست که یکی از تولیداتش مخلوط‌کن برقیه.
تام تصمیم گرفت برای بازاریابی محصولات شرکتش، ابتکار به خرج بده و راهی رو انتخاب کنه که تا اون موقع به عقل جن هم نرسیده بود. اون هم این بود که برای این که قدرت مخلوط‌کنش رو به رخ بکشه، هر جیزی رو که می‌شه باهاش خرد و مخلوط کنه.
تا حالا چیزهای عجیبی توسط مخلوط‌کن‌های تام نابود شدن. اون از این مراحل ویدئو می‌سازه و منتشر می‌کنه. زیر ویدئوهاش معمولاْ یک زیرنویس ظاهر می‌شه که توی خونه مخلوطش نکنید. توپ گلف، تیله، تلفن‌های همراه و چیزهایی از این قبیل رو به توصیه تام نباید امتحان کنید اما می‌تونید کارت اعتباری، یخ و بیگ‌مک مک‌دونالد رو خودتون خرد کنید (دستش درد نکنه!).
درسته که از معروف‌ترین خلاقیت‌هاش خرد کردن تخم‌مرغ و کوکاکولا (البته بدون بطری) بوده اما بیشتر چیزهایی که ایشون خرد می‌کنن، آه از نهاد خیلی‌هامون بلند می‌کنه.
این آقا معمولاْ هر قسمت از ویدئوش رو با یک سؤال رو به دوربین شروع می‌کنه که «آیا مخلوط می‌شه؟». بعد ملت منتظر می‌مونن که تام قراره این بار چه چیزی رو مخلوط کنه. بعد مثلاْ یک آی‌پد ۲ یا آیغون تری‌جی میاره (اون هم وقتی که هنوز چند هفته از عرضه این وسیله به بازار نمی‌گذره) و اون رو درسته می‌اندازه توی مخلوط کن. بعد در حالی که لبخندی مثل لبخندک دو نقطه دی یاهومسنجر بر لب داره، به دوربین خیره می‌شه. و شما خود به چشم خویشتن می‌بینید که جانتان می‌رود و بد جوری هم در می‌رود. بعد هم وسیله خردشده رو می‌ریزه روی میز! و توصیه می‌کنه که در اون لحظه گرد و غباری رو که بلند شده تنفس نکنید. البته کیه که ندونه اون لحظه اصلاْ نفس آدم بند میاد و نمی‌تونه دم و بازدمش رو کنترل کنه.
اگه دوست دارید که شیرین‌کاری‌های تام دیکسون رو ببینید به سایتش و به کانال یوتیوبش سر بزنید و این نمونه رو هم که خرد کردن آی‌پد دو رو نشون می‌ده ببینید.

«قورت»، انیمیشنی که با موبایل ساخته شد

باز هم یک ایده تبلیغاتی اما این بار از نوعی متفاوت. گوشی نوکیا ان ۸ یک انیمیشن با شیوه پیکسلیشن سفارش داده تا توجه مردم رو به این گوشی جلب کنه. تمام انیمیشنی که می‌بینید، با همین گوشی فیلم‌برداری شده.
فیلم کوتاه «قورت» یا Gulp به وسیله سومو ساینس در آردمن ساخته شده و داستان زندگی ماهیگیریه که صید روزانه خودش رو انجام می‌ده. محل فیلمبرداری ساحل پندین در جنوب ولز fوده. هر فریم در این شیوه ساخت انیمیشن که از تکنیک استاپ‌موشن استفاده می کنه با دوربین ۱۲ مگاپیکسلی این گوشی و لنز کارل زایس گرفته شده.
این فیلم رکورد بزرگ‌ترین محوطه ساخت انیمیشن رو شکست. انیمیشنی که در مساحتی معادل ۱۱۰۰۰ فوت مربع (بیش از ۱۰۰۰ متر مربع) ساخته شد. هنرمندانی که کار روی ماسه رو انجام دادند هم متعلق به این گروه هستند.

انیمیشنی برای یک شناسه گوگل‌پلاس

مدت‌هاست که کاربرد انیمیشن در ساخت تبلیغات ویدئویی جای خودش رو باز کرده. توی چند سال اخیر شرکت‌هایی مثل گوگل از انیمیشن برای معرفی محصولات خودشون استفاده می‌کنن. انیمیشن‌های ساده و دیدنی باعث می‌شه تا توجه بینندگان بیشتر جلب بشه.

مثلاً من نمی‌دونستم که جزیره زوپ کجاست و سایت ایرانی زوپیر قراره که چی کار کنه. اما با دیدن این ویدئو که بینندگانش رو تشویق می‌کرد تا شناسه گوگل‌پلاسشون رو اضافه کنن، رفتم و جست‌وجو کردم و رسیدم به صفحه فیس‌بوکشون و از ماجرا یه کمی سر در آوردم چون توی سایتشون خبری نبود. زوپ جزیره شادیه و تا جایی که من دیدم یک گروه گرافیست و کارتونیست می‌چرخوننش. هدفش هم به گفته زوپی‌ها تزریق شادی و نشاط از راه‌های مختلفه. شاید تولید پوستر و بازی و چیزهایی از این قبیل به روایت فیس‌بوکشون. حالا من کاری به این کارها ندارم. هدف معرفی یک ویدئوی تبلیغاتی مؤثر بود.

Moat، جست‌وجوگر بنرهای تبلیغاتی

وقتی صحبت از موتور جست‌وجو می‌شه، خیلی‌هامون بلافاصله یاد گوگل می‌افتیم. اگه یه کم کنجکاوتر باشیم، احتمالاً از بینگ هم استفاده می‌کنیم. اما در دنیای موتورهای جست‌وجو انواع و اقسام سایت‌ها هست. خیلی از این سایت‌ها دارن به صورت تخصصی کار می‌کنن. یعنی روی حوزه مشخصی انگشت گذاشتن و همون بخش رو پوشش می‌دن. برای همینه که این وسط انواع موتورهای جست‌وجوی مخصوص کتاب الکترونیک، موسیقی، فیلم و هزار و یک خرت و پرت دیگه رو می‌شه یافت.

سایت Moat یا «خندق»، موتور جست‌وجوی اختصاصی بنرهای تبلیغاتیه! البته اون قدر کامل نیست که آگهی‌های هر چی برند و مارکه توی خودش داشته باشه. اما شما می‌تونید آگهی‌های بچه‌معروف‌های دنیای تجارت رو پیدا کنید. حالا چرا کسی باید علاقمند باشه تا دنبال این طور آگهی‌ها بگرده؟ در جوابش باید بگم که هر علتی می‌تونه داشته باشه. شاید یکی بخواد از این آگهی‌ها ایده بگیره. یا ممکنه یکی دوست داشته باشه به خاطر علاقمندی به یک محصول تبلیغش رو بذاره کنار سایت یا وبلاگش. اون وقت می‌تونه بره توی این سایت و مثلاً اگه طرفدار مرورگر کرروم هست، اسمش رو وارد کنه و بنرها رو در اندازه‌های مختلف ببینه. بعدش هم می‌شه قاپیدشون رو ازشون استفاده کرد.

ادامه

آغوش زندگی؛ کمربند ایمنی را ببندید

Embrace Life یا آغوش زندگی ویدئویی هست که در ژانویه ۲۰۱۰ روی یوتیوب منتشر شد.
یک آگهی تبلیغاتی که به طور مستقل توسط الکساندر کمرشیال تولید شده و تا همین حالا نزدیک به ۱۴ میلیون بازدیدکننده داشته و در رتبه‌بندی یوتیوب بیشترین بازدید و بالاترین امتیاز کسب شده رو در بخش آموزشی یوتیوب از ابتدا تا الان به خودش اختصاص داده. این ویدئو در ضمن برنده مدال طلا در جوایز بین‌المللی تبلیغات نیویورک و مدال برنز جشنواره بین‌المللی تبلیغات شیرهای کن شده و جوایز و تقدیرنامه‌های دیگه‌ای رو در جشنواره‌های ترابری و مسابقات متفاوت از آن خودش کرده.
این ویدئو در واقع یک آگهی هست درباره ماشین‌سواری امن با کمربند ایمنی. بسیار ساده و بسیار خوش‌ساخت. این شرکت تبلیغاتی در حال حاضر داره یک ویدئوی تبلیغاتی دیگه رو در حوزه امنیت موتور تولید می‌کنه.

به نام نکسوس به کام گوگل بازی کنید

احتمالاً شما گوشی معروف گوگل یعنی نکسوس رو می‌شناسید. چند وقتیه که گوگل برای جلب توجه بیشتر به این گوشی یک بازی رو طراحی کرده که روی سایت یوتیوب در دسترسه.

این بازی مراحل مختلفی داره و هر مرحله هم نسبت به مرحله قبلی سخت‌تر می‌شه. شما باید یکی از توپ‌های گوگلی رو بندازید توی قیف اما با استفاده از ابزاری که در اختیارتون قرار می‌گیره. این ابزار می‌تونه صغحات لاستیکی قابل ارتجعاع، پنکه و چیزهای دیگه که با کمکش می‌تونید مسیر توپ رو به سمت قیف مورد نظر هدایت کنید.

مشابه این بازی رو احتمالاً بارها دیدید. قرار هم نیست که با تمام کردم بازی هیچ گوشی نکسوسی بهتون جایزه بدن. به هر حال این یه بازیه دیگه. ما هم که هر چیزی رو گوگل برامون تدارک ببینه، استفاده می‌کنیم چه برسه به این که مفت هم باشه.

این روزها هر جا رو که نگاه می‌کنی، یه حرفی از گوگل هست. در واقع گوگل پلاس یا اون طور که بعضی‌ها می‌گن گوپس، نقل مجالسه. خودم هم دیگه دارم گوگل بالا میارم. بگذریم… اگه دوست داشتین می‌تونین گوپسم را از اینجا دنبال کنید.

و در انتها سلسله موی دوست حلقه گوگل پلاس، هر که در این حلقه نیست جنسش از این چینی‌هاس! همین طور محض خالی نبودن عریضه و ثبت در تاریخ.

ادامه

هشدار: مراقب این سایت ایرانی باشید

این روزها فیس‌بوک به شدت مورد توجه هکرها، اسکمر‌ها و کسانی هست که به هر علتی علاقمندند اطلاعات شخصی شما را به دست بیاورند.

اخیراً سایتی روی اینترنت مشاهده شده به نام online-ads.ir که وقتی واردش می‌شوید، لینکی در پایین صفحه می‌بینید با عنوان Continue with Facebook Advertising که از شما تقاضا می‌کند از راه فیس‌بوک وارد سایت شوید.

من نمی‌دونم این سایت کجاها تبلیغ داده اما از ظاهر امر این طور بر میادکه این سایت با طراحی و ظاهر شیک خودش از کاربرانش می‌خواد که از طریقشون در فیس‌بوک آگهی بدن. احتمالاً با وعده آگهی رایگان یا چیزی مشابه اون.

اجازه بدید قبل از این که این مسأله رو بیشتر باز کنم، این رو بگم که فیس‌بوک این امکان رو به توسعه‌دهندگان وب می‌ده که وب‌سایت‌های خودشون رو طوری طراحی کنن که کاربرانشون با شناسه فیس‌بوکشون وارد سایتشون بشن. رد و بدل اطلاعات بین این سایت و فیس‌بوک باید از راه پروتکل‌های امن انجام بشه.

ادامه

وبلاگ‌های فارسی آگهی می‌پذیرند

صادق یک بحث وبلاگی شروع کرده درباره تبلیغات در وبلاگ‌های فارسی و مشکلاتی که دارند. صادق به طور خلاصه عقیده داره که اگه تبلیغ یا آگهی‌های زیادی به وبلاگ‌ها داده نمی‌شه به خاطر اینه که خود وبلاگ‌نویس‌ها هم حرکتی نمی‌کنند. خب من تا حد زیادی با این موضوع موافقم.

اما هنوز بخش بزرگی از مشکل رو باید آگهی‌دهندگان در نظر گرفت. هنوز تمایل چندانی برای آگهی دادن به وبلاگ‌ها وجود نداره. برای من عجیبه که حداقل تولیدکنندگان محصولات مصرفی و توزیع‌کنندگان کامپیوتر و لپ‌تاپ و نرم‌افزار و محصولات مشابه نمیان در وبلاگ‌های مرتبط با فناوری تبلیغ بدن یا به ندرت این کار رو می‌کنن. بیشتر آگهی‌هایی که من می‌بینم به فوروم‌ها و سایت‌های دانلود نرم‌افزارهای قفل‌شکسته داده می‌شه. البته در مورد آگهی‌ها فرهنگی هم شاید بشه وبلاگ خوابگرد رو یک استثناء دونست که البته مدیون تلاش‌های رضا شکرالهی هست.‌

این وسط نباید مسأله رپرتاژ آگهی رو هم از نظر دور نگه داشت. خیلی از وبلاگ‌های موفق خارجی این کار رو انجام می‌دن. شخص خودم با مسأله رپرتاژ آگهی کمی مشکل دارم. این که آدم بخواد یک محصول رو تبلیغ کنه بدون این که به نقاط ضعفش اشاره کنه، اعتبار وبلاگ رو پایین خواهد آورد. اما برای خودم جذابه اگه محصولی در اختیارم قرار بگیره تا نقاط قوت و ضعفش، هر دو رو، بررسی کنم.

در پاسخ به فراخوان صادق باید بگم که بله «وبلاگ من تبلیغات می‌پذیرد». تعرفه مشخصی برای این کار در نظر نگرفتم. علتش هم مشخصه. تعرفه‌های معمول به ریال برای منی که در ایران زندگی نمی‌کنم، بسیار ناچیزه. برای همین هر کسی هم که پیشنهاد می‌ده به تناسب توانایی پرداختش تعرفه می‌دم. جاهای آگهی هم مشخصه. در صفحه اول و صفحات داخلی در کنار و وسط صفحه جای بنر هست. در عین حال خبرمایه (فید) وبلاگم هم در بخش انتهایی محل خوبی برای آگهی‌های متنی و بنر هست.

در همین زمینه: کیبرد آزاد، روزنوشت میلاد، پرهام، دنیای مجازی یا فاجعه مجازی در ایران، نوشته‌های یک آرش

هنر تبلیغات: آگهی‌های تعاملی در مجلات (۲)

چند وقت پیش بخش اول آگهی‌های تبلیغاتی خلاقانه رو که به صورت دو صفحه‌ای منتشر شده رو توی وبلاگ گذاشتم. خیلی از این آگهی‌ها از یک ایده جالب شکل گرفتن. خیلی‌هاشون البته اغراق‌آمیز هستند. البته تبلیغات در کل یک هنر اغراق‌آمیزه.

بخش اول رو از اینجا ببینید. الان می‌ریم سراغ بخش دوم این نوع تبلیغات:

۱۱- پاکیزگی: بدون شوره

شما می‌تونید روی شونه این خانوم و روی لباس‌هاش دانه های سفیدی رو ببینید که مثلاً شوره‌های سر این خانوم هستند. کافیه گوشه صفحه رو بکشید و جدا کنید و شوره‌ها از زیر پوشش پلاستیکی روی شونه این خانوم خارج بشه.

ادامه

نشانی‌های بندانگشتی

بارکُد یا رمزینه یا خط‌نماد رو احتمالاً دیگه همه تون می‌شناسید. ویکی‌پدیا بارکد رو این طور تعریف می‌کنه:

یک دسته نقطه، یک دسته دایره هم مرکز و یا به صورت مخفی شده در تصاویر نیز ظاهر شوند. بارکدها توسط یک پویشگر نوری که دستگاه بارکدخوان نامیده می‌شود بازخوانی می‌شوند و اگر در تصاویر مخفی شده باشند توسط نرم‌افزار خاصی از آن بیرون کشیده می‌شوند. بارکدها به صورت گسترده‌ای در پیاده‌سازی سیستم‌های جمع‌آوری خودکار اطلاعات شناسه‌ها که سرعت و دقت ورود اطلاعات را بالا می‌برند کاربرد دارند.

اما این روزها در روزنامه‌های این‌ور آب کم و بیش نمادهای مربعی‌شکل دیگه‌ای دیده می‌شن که نقاط پیکسلی سیاه و سفید دارن. این مربع‌ها چی هستن و به چه دردی می‌خورن؟

فرض کنید یک آگهی به اندازه کافی فضا برای توضیح خود نداشته باشه. فضای روزنامه‌های معروف برای نمایش آگهی خیلی گرون هستن. از طرفی خواننده ممکنه اطلاعات تماس مثل آدرس وب‌سایت و شماره تلفن رو یادش نمونه. این مربع‌ها دقیقاً همین جا هست که به کار میان.

به این مربع‌ها رمز کیو آر یا QR Code گفته می‌شه. با اپلیکیشن‌هایی که ویژه پیمایش کیو آر هست، می‌شه اونها رو اسکن کرد. اپلیکیشن اون رو می‌خونه و بلافاصله رمزش رو باز می‌کنه و مثلاً اگه حاوی نشانی وب‌سایت باشه، بلافاصله اون رو براتون باز می‌کنه. من اپلیکیشن QR Reader رو که رایگان هست روی موبایلم ریختم. می‌تونید از گوگل گاگل هم استفاده کنید. این رمز می‌شه که حاوی نشانی یک وب‌سایت باشه. یا این که حاوی شماره تلفن باشه. یا حتی اس‌ام‌اس و یک متن ساده.

اما چطور می‌شه یک رمز کیو آر ساخت؟ اصلاً سخت نیست. سایت‌هایی هستند که به طور آنلاین این کار رو براتون انجام می‌دن. برای مثال می‌تونید اینجا کلیک کنید. بر حسب نیازتون گزینه‌ها رو انتخاب و پر کنید. حالا تصویر کیو آر مورد نظر رو تحویل بگیرید. من کد سایتم رو همین طوری ساختم و گذاشتم این کنار.

آگهی دیدنی و شنیدنی گوشی تاچ وود شارپ

این ژاپنی‌ها سرشون درد می‌کنه برای این که کارهای فرسایشی طولانی مدتی انجام بدن که نتیجه‌ش چپز دلچسبی باشه. حالا فرقی نمی‌کنه جریان چیدن هزاران قطعه دومینو کنار هم باشه تا در یک لحظه فرو بریزن یا چیدن کارت‌های پاسور روی هم یا ساختن جاده نوازنده که با حرکت ماشین روی جاده، لاستیک‌هاش آهنگ بزنن.

این بار ژاپنی‌ها برای تبلیغ گوشی تاچ وود شارپ Sharp Touch Wood SH-08C یک کار جالب انجام دادند. تاچ وود یا لمس چوب در جنگل و موسیقی و هارمونی با این شیوه می‌تونه حس بهتری از لمس این گوشی به آدم منتقل کنه که بدنه‌ای ازچوب طبیعی داره.

 

منبع

ابتکار لی‌وایز در معرفی تولیدات تازه

پیش میاد دیگه. چند وقته کلید کردم روی تبلیغات و روش‌های بازاریابی خلاقانه. برام جالبه که چه ایده‌هایی در این زمینه شکل می‌گیرن و چطور تبدیل می‌شن به یک آگهی قابل توجه.

به هر حال این بار نمونه جالبی از شرکت لی‌وایز Levi’s رو معرفی می‌کنم.

بازاریابی کار سختیه. به خصوص وقتی رقابت زیاد باشه و آدم‌های خلاق بخوان که محصولشون رو به مجلات معروف معرفی کنن. یکی از دوستام که مدتی همین کار رو اینجا انجام داده، برام تعریف می‌کرد که مجبور بوده هر روز تلفنی با روزنامه‌نگارهای جراید معروف سر و کله بزنه تا راضی بشن یه نگاهی به محصولاتشون بندازن و براش نقد بنویسن.

یکی از ابتکارها در این زمینه مربوطه به شرکت لی‌وایز که یکی از معروف‌ترین برندهای پوشاک در دنیاست. بازاریاب‌های بخش اروپایی این شرکت تصمیم گرفتن تا یک پاکت طراحی کنن و مجموعه تازه تولیداتشون رو با اون پاکت به مجلات معروف فشن و مد بفرستن. همون‌طور که گفتم سردبیران این طور مجلات هر روزه توسط نمونه‌محصولات محاصره شدن. بنابراین باید یه ابتکار ویژه ارائه می‌شد تا بعد از دیدنش دور انداخته نشه. بنابراین لی‌وایز یه کارت دست‌نویس براشون فرستاد که یه کارت بازشو محسوب می‌شد. عین همین کارت‌هایی که برای هم می‌فرستیم و بازش می‌کنیم و توش یه چند خطی نوشته شده. البته با این تفاوت که یه گنجه کوچیک توش بود که مجموعه تولیدی تازه این شرکت رو توی خودش جا داده بود.

ادامه

هنر تبلیغات: آگهی‌های تعاملی در مجلات (۱)

خیلی وقته که از تبلیغات به عنوان یک هنر یاد می‌کنن. خلاقیت در آگهی‌های تبلیغاتی باعث می‌شه که بین میلیون‌ها حجم تبلیغات، بهترینشون در ذهنمون ماندگار بشن. چه بسا بعضی از آگهی‌های موفق، خود محصول رو تحت تأثیر قرار دادن. آگهی‌های تعاملی آگهی‌هایی هستند که بیننده اونها می‌تونن روش تأثیر بذارند. اما وقتی قرار باشه تعامل روی یک صفحه کاغذ در مجله انجام بشه، ابتکار طراح آگهی هم باید بیشتر باشه. اینجا بخش اول این آگهی‌ها رو براتون منتشر می‌کنم.

ادامه

فقط آگهی‌هایی از گوگل را ببینید که دوست دارید

گوگل همیشه امکان این رو به صاحبان سایت می‌ده تا نوع آگهی‌ای رو که قراره توی سایتشون نمایش بدن، انتخاب کنن. اما من تا امروز نمی‌دونستم که این امکان رو برای مخاطبان این سایت‌ها و آگهی‌ها هم فراهم کرده. برای مثال شما به عنوان کسی که وبگردی می‌کنین، می‌تونین برای گوگل طوری تعریف کنین، که مایلین چه نوع آگهی‌هایی رو ببینین.
برای این کار لازمه به بخش ترجیحات آگهی‌های گوگل یا Ads Preferences برین. در بخش Your interests می‌تونین علاقمندی‌ها خودتون رو به فهرست اضافه کنین یا مواردی رو که توی فهرستتون هست، حذف کنین. به این ترتیب تنها در دسته‌بندی‌های مورد علاقه‌تون، تبلیغات گوگل رو خواهید دید. این تنظیمات در یه کوکی ذخیره می‌شه تا هر بار که از روی کامپیوترتون وارد وب‌سایتی می‌شین، جلوی آگهی‌هایی رو که دوست ندارین بگیره. در عین حال هیچ مشخصه دیگه شخصی شما ذخیره نخواهد شد و شناسه کوکی هم در همین صفحه موجوده. در ضمن می‌تونین از بخش Opt out این صفحه، کل این تنظیمات رو لغو کنین. چگونگی کار این سرویس و توضیحات بیشتر رو از این ویدئو ببینین:


چرا گوگل دلش به حال شما می‌سوزه؟
گوگل هم مثل خیلی از شرکت‌های بزرگ دیگه معتقده مشتری کسی هست که با شرکتش منافع مشترک داره. به عبارت دیگه یه رابطه دو طرفه برد-برد. اگه شما بتونی آگهی‌های ناخواسته رو از جلوی چشمت دور کنی و در دسته‌های مورد علاقه‌ت، آگهی ببینی، امکان کلیک کردنت روی آگهی افزایش پیدا می‌کنه و حتی ممکنه منجر به خرید از سایت آگهی‌دهنده بشه. این موضوع گوگل رو در درجه اول خوشحال می‌کنه. اما گوگل جز شمای بیننده، دو نوع مشتری دیگه هم داره. اولیش وب‌سایتی هست که آگهی رو به نمایش درمیاره. این سایت از هر کلیک شما، درصدی از پول تبلیغ رو به دست میاره. هر چی شما آگهی دلخواهت رو بیشتر ببینی و بیشتر کلیک کنی، اون بیشتر پول در میاره. اما مشتری نوع سوم هم وب‌سایتی هست که به گوگل پول می‌ده تا آگهیش رو پخش کنه. اون هم خوشحال خواهد بود اگر مشتری نوع اول که شمای بیننده باشی، به درست‌ترین جای ممکن مراجعه کنی، یعنی جایی که نوع آگهیش رو خودت انتخاب کردی. پس می‌شه یه نوع رابطه با برد چهار طرفه. این وسط هم، گوگل از همه خوشحال‌تره چون تونسته خوشحالی خودش رو با نسبت‌های مختلف بین بقیه تقسیم کنه و خودش هم پول بیشتری به جیب بزنه.