پریروز بود به گمونم. داشتم با تاکسی میرفتم تو خیابون تخت طاووس. دیدم یه عالمه کاج آوردن گذاشتن کنار خیابون واسه کریسمس. پیاده شدم و تموم راه رو پیاده رفتم. خیلی دلم میخواست یه بار جشنشون رو ببینم. اما رفیقی ندارم که ارمنی باشه. به هر حال فکر میکنم کریسمس و جشنها و برنامههای اونا باید خیلی بامزه باشه. دیشب هم رفته بودم پستو. ساختمون آفتاب. با ۳ تا از دوستام. این قدر گشنم بود که نفهمیدم اون همه غذا رو چه جوری خوردم. اگه یه بار خواستین که غذاهایی از نوع ماکارونی و پاستا و اسپاگتی بخورین حتماً برین پستو. اما یادتون باشه سعی کنین که مهمون یکی باشین. چون قیمتش یه جورایی خیلی بالاست. به هر حال اون جا هم دو سه تا خونواده ارمنی اومده بودن. کلی هم بچههای جینگیلی داشتن که خیلی بامزه بودن. آدم دلش میخواست که هی لپاشون رو بجوه. این قدر دلم خواست که منم یه درخت کریسمس داشتم.
بدون دیدگاه! نخستین کسی باشید که دیدگاهی مینویسد.