همه دارن حل میشن. توی یه حلال ناشناخته.
من اما دارم فرسوده میشم. ساییدگی رو کاملا حس میکنم. گوشههام داره گرد میشه. سخته اما دارم عادت میکنم. یه وقتی حسش بود که یه گوشهم رو بشکنم و از یکنواختی بیام بیرون. ولی حالا شاید جراتم رو از دست دادم. آره… انگاری دارم فرسوده میشم.
بدون دیدگاه! نخستین کسی باشید که دیدگاهی مینویسد.