+ ببینم تو دانشجوی حقوقی دیگه؟
– آره خب.
+ شنیدی؟
– آره شنیدم.
+ چی رو؟ من که هنوز چیزی نگفتم بابا. اصلاً چی رو شنیدی؟
– این که قراره بامشاد جای داوِنَه توی باغ مظفر بازی کنه.
+ بیخیال بابا جان. بامشاد رو ولش کن. این طرح ساماندهی وبلاگها و وبسایتها رو میگم.
– خب بگو. چی هست حالا این طرح سامانگیری؟
+ سامانگیری نه عزیز من. ساماندهی.
– حالا چه فرقی داره انگار!
+ فرق داره دیگه. به نظر تو دادن با گرفتن فرق نداره؟
– ها؟ چرا انگار فرق داره. حالا که چی کلاً؟
+ ببین. جریان اینه که باید برم وبلاگم رو ثبت کنم.
– کجا؟ ثبت احوال؟
+ نه بابا خیلی پرتی تو هم.
– ثبت اسناد؟
+ نه بابا یه جایی که مربوطه به معاونت امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی وزارت ارشاد.
– حالا واسه چی باید ثبتش کنی؟
+ میگن واسه حمایت از وبلاگها و نظارت.
– آها چه خوب. یعنی میخوان وام بدن؟
+ وام چیه؟ میخوان خدای ناکرده زبونم لال هرج و مرج نباشه وبلاگستان. هر شهری پلیس لازم داره خب. وبلاگستان هم شهریه واسه خودش.
– خب پس چرا نمیرید وزارت مسکن و شهرسازی؟ راستی الان مظنه متری چنده تو محله شما؟
+ ببین بیخیال من پشیمونم.
– نه. ببین. خب من نمیدونم. گیجم کردی آخه.
+ تو کُلُهُم گیج میزنی جونم.
– خب آخه مگه نمیگی طرحش حمایتیه. حمایت که خوبه.
+ آخه طرح حمایتیش اجباریه. یعنی اگه نخوای حمایت بشی فیلترت میکنن.
– چه جالب. این که خوبه.
+ ببین. این جوری که حرف میزنی یاد بوشوگ میافتم.
– بابا شماها اصلاً خوبی نیومده بهتون. میخوان حمایتتون کنن کله پوکها. برین ثبت کنین. زمینهای وبلاگستان بیصاحاب افتاده میخوان به نام بزنن. فردا کلی ترقی میکنه. بیسند که نمیتونید معامله کنید.
+ من نمیخوام حمایت شم به کی بگم؟
– هر چند به نظر من حماقته اما همیشه یه کلاه شرعی برای این قوانین پیدا میشه. بذار ببینم برای کدوم وبلاگها ثبت رو اجباری کردن؟
+ این جا میگه که کلیه سایتها اعم از خبری، اطلاعرسانی، علمی، آموزشی و… که دارای دامنه منحصر به فرد (Domain) میباشند، ملزم به تکمیل فرم ثبتنام در طرح ساماندهی سایتهای ایرانی میباشند. ثبت وبلاگهای بدون دامنه اختصاصی (به عنوان مثال test.samandehi.com) اجباری نمیباشد در صورت تمایل به ثبت وبلاگ، از اطلاعات جمعآوریشده در طرحهای حمایت از پایگاههای اینترنتی استفاده خواهد شد.
– خب. این که خیلی ساده هست. این جا نگفته که سایت فارسی، گفته سایت ایرانی. یک عده که تابعیت کشورهای دیگه رو دارن میتونن با خیال راحت فارسی بنویسن.
+ خب آره. بقیه چی کار کنن؟
– خب اونهایی که دامنه اختصاصی ندارن که اجبار ندارن. اونهایی هم که دامنه اختصاصی دارن، برن توی سایتشون یه زیردامنه درست کنن مثلاً blog.samandehi.ir و با خیال راحت به کارشون ادامه بدن. اما به هر حال سر و سامون نمیگیرن و تا آخر عمر عزباوغلی باقی میمونن.
+ بیسر و سامونتم داداش. همهش رو خوب اومدی. آخرش رو یوخده بد رفتی. گفتم که طرحش برای سامانگیری نیست برای ساماندهی هست.
– من هم که مدام در رفت و آمدم با این وصف. ولش کن. میگم به نظرت داونه بهتر نبود از بامشاد؟
این نوشتههای آخرت درباره ساماندهی کلی شک بود برام… یه ذره بیخبر بودم… یه ذره که چه عرض کنم… چه خوب که اینجا رو دیدم…
لینک دادم بهت…
من میخواهم یک campaign در این رابطه بزنم، نظرت چیه؟
نیما: به نظر من که خوبه.
همون بامشاد رو بچسب چون قابلهضمتر هست جریانش تا این ساماندهی وبلاگها!
کتاب «و سهم من یک لبخند» and my share is a smile در انتشارات «نگیما» به چاپ رسید.
وقتی یک سیستم به این درجه از بیناموسی و وقاحت برسه باید فاتحهاش را خواند. باید دعا کرد الاغ نورانی خودش را با طناب مفت دار بزند و بقیه را از زحمت خلاص کند.