یک وقتی بود که توی یوتیوب فقط میشد کانالهای پرطرفداری را پیدا کرد که خارجی بودند [+]. یک وقتی هم بود که خوشحال شدم از این که اردشیر پیدا شده تا ویدئوهای خانگی خودش را بگذارد روی یوتیوب. بعد که اردشیر کانالش پرطرفدار شد، مجموعهای برای یک تلویزیون درست کرد.
اما حالا سر و کله کانالهایی روی یوتیوب پیدا میشود که یک جورهایی تازیانه برداشتهاند و گوشههای ناجور فرهنگ و جامعه ایرانی را به انتقاد میکشند. یک نمونهاش کانالی است که دو دختر ایرانی با لحنی طنز چند ویدئو را در آن گذاشتهاند و به ویژه یکیاش که آموزش آرایش برای رفتن به کافیشاپ است خیلی محبوب شده. یک کانال انتقادی-اجتماعی دیگر به نام لخت در آینه روی یوتیوب پیدا شده که طنز شلاقیاش را اختصاص داده به اشکالاتی که در فرهنگ و جامعه ما ایرانیها رواج دارد. آنهایی که کتاب جامعهشناسی خودمانی حسن نراقی را خواندهاند میدانند که دقیقاً چه میگویم. دوره دوره ویدئوهای و برنامهسازیهای خانگی و رسانههای فردی و خرد است و توصیه من به شما این است که این کانالها را از دست ندهید.
چشم از دست نمیدهم!
خوب این. خیلی خوبه ولی بعضی با این سرعت کم اینترنتی که هست نمیتونن به یوتیوب دسترسی داشته باشن و واقعا این قسمتش دردناکه
اگه میشه یه لیست از کانالهای خوب معرفی کنید
این بیشتر شبیه تبلیغ بود تا یه مقاله اجتماعی!
نه؟
نیما: تبلیغ وقتی معنی داره که بابتش پولی گرفته بشه. البته اگر من چیزی رو ببینم و ازش خوشم بیاد، میتونم به بقیه توصیهش کنم. و مسلمه که توی سایت و وبلاگ خودم بیشتر از هر جای دیگهای حق دارم که چیزی رو پیشنهاد بدم. حتی اگر تبلیغ چیزی رو هم بکنم، اشکالی برش وارد نیست. نه؟
فکرشو بکن با سرعت ۱۰ Kb/S بخوام یوتیوب ببینم!!!!!!!
صحبت سر تعریف تبلیغات یا اختیارات شما نبود.
من خودم رو دیدم که تا قبل از این پست خبری از چنین ویدیوهایی نداشتم و محض کنجکاوی رفتم دیدم. با خودم گفتم یه سری آدمن مثل من. اگر هدف این نوشته همین بوده باشه چی؟! حرف قطعی نمیزنم ولی حرف خیلی عجیبی هم نیست. هست؟