تازه‌نفس‌ها: ایران در روزهای پس از انقلاب

تازه‌نفس‌ها نام مستندی ۴۵ دقیقه‌ای است که کیانوش عیاری در تابستان سال ۱۳۵۸ در حال و هوای پس از انقلاب ساخته است. این مستند با دیدگاهی واقع‌گرایانه وضعیت روزهای پس از انقلاب و شور و اشتیاق مردم انقلابی را نمایش می‌دهد؛ مردمی که به تازگی انقلاب کرده‌اند و از آزادی و پیروزی خویش سرمست‌اند.

مستند تازه‌نفس‌ها مستندی واقعی، زنده و ارزشمند است که تنها با تصاویر و بدون هیچ روایت و توضیحی، اتفاقات و رویه‌هایی را نشان می‌دهد که به روش دیگری غیر از فیلم قابل ثبت نیستند.

 

 

فیلم کوتاه «سیلی»

احتمالاً بیشتر شما جوکش رو شنیدید که یه روزی یه سرهنگ و یه سرباز یه خانم مسن و یه دختر جوان توی یه کوپه قطار بودن که قطار وارد تونل می‌شه…

این جوک رو چه شنیده باشید چه نه، دیدن این فیلم کوتاه خالی از لطف نیست. «سیلی» کاری از احسان امانی

 

به زودی ویدئو کلوب یوتیوب

این طور که بوش میاد، یوتیوب به توافقاتی با استودیوهای مشهور تولید فیلم رسیده تا فیلم‌هاشون رو به طور آنلاین کرایه بده. تولیدکنندگانی مثل سونی، وارنر برادرز، یونیورسال، لیونز گیت، کینو لوربِر و تولیدکنددگان مستقل دیگه از جمله شرکت‌هایی هستند که با یوتیوب توافق کردن.

درباره سینمای آنلاین یوتیوب دو سال قبل نوشته بودم. یوتیوب اون موقع این امکان رو فراهم کرده بود تا فیلم‌های زیادی رو به طور آنلاین و رایگان تماشا کنید. این روزها این بخش از سایت یوتیوب تغییر کرده. تعداد فیلم‌ها زیادتر شده و البته طراح و چینشش هم دستخوش تغییراتی شده. توی طراحی جدید زیر فیلم‌ها یک دکمه Free اضافه شده و قابل پیش‌بینی هست که این محل برای فیلم‌های دیگه که قرار نیست رایگان باشن، با هزینه کرایه یا بهتر بگم تماشای اون فیلم پر بشه.

در حال حاضر سرعت اینترنت در دنیا (متأسفانه انگار ایران جزو کشورهای دنیا شمرده نمی‌شه)، به اندازه‌ای هست که بشه فیلم‌ها رو بدون مکث از روی اینترنت و به طور آنلاین تماشا کرد.در حال حاضر شرکت اپل با استفاده ازآیتیونز، یکه‌تاز پخش ویدئو روی بستر آی‌پی یا VOD هست. حالا یوتیوب داره وارد این رقابت می‌شه و انصافاً هم رقیب قدری هست. یوتیوب برای اجاره فیلم‌هاش از درگاه پرداخت گوگل یا  Google Checkout استفاده خواهد کرد و احتمال می‌دم قیمت اجاره رو پایین بیاره (چیزی حدود ۲ دلار) تا تعداد زیادی از افراد رو مشتری خودش کنه. یک فیلم‌خانه عظیم از هر فیلم که به محض این که اراده کنید آماده پخشه.

البته سایت‌های زیادی هستند که کارشون اینه که با پرداخت کمی پول ویدئوها رو براتون نمایش بده. اما ورود یوتیوب به این عرصه بسیاری از اونها رو از میدان به در خواهد کرد. قدرت گوگل و شبکه‌ای از سایت‌ها و سرویس‌های کنارش این امکان رو می‌ده تا مردم با هر نتیجه جست‌وجو به تماشای فیلم‌های مرتبط هم وسوسه بشن. از طرف دیگه پخش آگهی در کنار فیلم‌هایی که به طور رایگان پخش می‌شن، می‌تونه درآمد مناسبی رو برای گوگل به همراه داشته باشه. به نظر میاد یوتیوب بعد از سال‌ها خرج تراشیدن برای گوگل داره به درآمد می‌رسه و گوگل هم نشون داده که سرمایه‌گذاری خوبی رو انجام داده.

اگه به اینترنت پرسرعت دسترسی دارید، بهتون توصیه می‌کنم از عناوین فعلی موجود در این ویدئوکلوب استفاده کنید.

منبع

فیلمی در ستایش «پینا»

من به عنوان یک بیننده، از تماشای رقص مثل برخورد با هر هنر دیگه‌ای لذت می‌برم. البته چندان هم با بزرگان این رشته هنری آشنا نیستم. چند روز پیش به دعوت دوستی، فیلمی دیدم به نام «پینا». پینا فیلمی مستند درباره پینا باوش Pina Bausch رقصنده و طراح رقص مدرن آلمانی است.

پینا مبتکر سبکی از رقص و گروه باله‌ای به نام «تانس تآتر ووپرتال» در سال ۱۹۷۳ بود که همواره همه رقصندگانش، با وفاداری کامل، با آن همکاری کردند. برای این که بیشتر با این شخصیت آشنا بشید، می‌تونید این نوشته در سایت فارسی صدای فرانسه رو بخونید.

اما فیلم پینا فیلمی سه‌بعدیه، ساخته ویم وندرس آلمانی. کارگردان فیلم مشهور پاریس تگزاس که در سال ۱۹۸۴ برنده نخل طلایی کن شد. این فیلم بازسازی رقص‌های طراحی‌شده پینا هست که توسط گروهش اجرا می‌شه. رقص‌هایی عجیب در دکورهایی عجیب‌تر که بیشتر شبیه به تئاتر هستند. بخش‌هایی از فیلم به صورت مستنده و می‌تونید پینا رو هنگام کار ببینید. درباره این فیلم می‌تونید این نوشته رو در سایت دویچه‌وله فارسی بخونید.

تریلر این فیلم در یوتیوب رو از اینجا ببینید. هر چند به هیچ وجه قابل مقایسه با تماشای سه‌بعدیش در سینما نیست.

 

عینک تبدیل فیلم سه‌بعدی به دوبعدی

بله اختراع زاییده احتیاج است. یعنی اگر قرار باشه فیلم سینمایی رو سه‌بعدی بشه دید، انواع و اقسام عینک سه‌بعدی اختراع می‌شه. اما قرار نیست کار به همین جا ختم بشه. اگه قرار باشه یکی دوست نداشته باشه فیلم سه‌بعدی نگاه کنه اما بهش فیلم سه‌بعدی بدن، اون وقت همه چیز رو دوتایی می‌بینه. مثلاً وقتی که یه فیلم انیمیشن سه‌بعدی اکران می‌شه و یکی به خاطر سردرد و سرگیجه دوست نداره عینک سه‌بعدی بزنه و فیلم رو تری‌دی ببینه. ترجیح می‌ده دوبعدی اون فیلم رو تماشا کنه. در چنین مواقعی باز هم این ضرب‌المثل معنا پیدا می‌کنه.

عینک سه‌بعدی دو تا شیشه داره که هر کدومش یه در میون تصاویر دوگانه رو مسدود می‌کنن. یعنی شیشه چپ یه تصویر رو می‌گیره که برای چشم چپ گرفته‌شده و این تصویر رو شیشه راست نمی‌گیره و برعکس. این طوری حس سه‌بعدی بودن به مغز القا می‌شه.

هر دو شیشه این عینک دوبعدی کلاً جلوی یکی از این دو تصویر رو بلاک می‌کنه و در نهایت مغز حس فیلم دوبعدی رو خواهد داشت.

منبع

نقطه آبی کمرنگ

این کلیپ زیبا بخشی از کتاب صوتی «نقطه آبی کمرنگ» نوشته کارل ساگان ستاره‌شناس آمریکایی است. «نقطه آبی کمرنگ» نام تصویر بسیار معروفی است از سیاره زمین که از فاصله شش میلیارد کیلومتری توسط فضاپیمای وویجر ۱ ناسا گرفته شده است. این کلیپ کوتاه به زبان انگلیسی در یوتیوب توسط میلیون‌ها نفر دیده شده و بارها بارگذاری شده است.

ترجمه فارسی و زیرنویس این ویدئو را بچه‌های کانال مهبانگ یوتیوب انجام داده‌اند. این درخواست بچه‌های این کانال است: بر شماست که این کلیپ را حداقل به یکی از دوستان و آشنایان خود معرفی کنید تا شمار بیشتری آن را ببینند.

 

;

لینک‌های دانلود ویدیو به حجم ۱۰ مگابایت: لینک ۱، لینک ۲

کانورس: یک جفت نو… هعی!

کفش کانورس یا آن طور که مشهور شده آل استار، یکی از معدود کفش‌هایی هست که شکل کلاسیک خودش رو حفظ کرده و همچنان محبوبه. طرفدارهای متعصبی داره و یک جور فرهنگ  همراهش هست. یک جور فرهنگ یا کالت که مثلاً طرفداران اپل با خودشون همراه می‌کنن. جالبه که کمتر کسی کتونی کانورس ترو تمیز رو می‌پسنده. بیشتر دوستداران این برند و این کتونی دوست دارن کفششون کثیف و خاکی و حتی پاره پوره باشه. این فیلم کوتاه  اسمش هست Converse: Brand new… sigh که فکر می‌کنم این ترجمه «کانورس: یک جفت نو… هعی!» به کارگردانی ربه‌کا رودریگوئز.

دعوت می‌کنم شما را به تماشای این فیلم کوتاه. خیلی خیلی کوتاه.

فیلم کوتاه: اسپاگتی غربی

راستش رو بخواید من این بخش آپارات وبلاگ خودم رو خیلی دوست دارم. واقعاً جاش خالی بود. هر چند می‌دونم که به خاطر سرعت افتضاح ایران، تماشای این ویدئوها کمی مشکله. اما مطمئن باشید ارزشش رو داره.

فیلم کوتاه Western Spagetti یا «اسپاگتی غربی» ساخته PES. بذارید قبل از هر چیز یه توضیح کوتاه بدم. سازنده با انتخاب اسم «وسترن اسپاگتی» خواسته یک جوری با واژه‌ها بازی کنه. برعکس این ترکیب یعنی اسپاگتی وسترن نوعی زیرشاخه از ژانر فیلم‌های وسترنه. این نوع فیلم‌ها معمولاً توسط اروپاییان و در اروپا ساخته می‌شن. وسترن اسپاگتی نامش رو از کارگردانان ایتالیایی گرفته که در دهه ۶۰ میلادی بسیاری از این آثار را کارگردانی می‌کردند (ویکی پدیا).

اما بریم سراغ این فیلم کوتاه که به شیوه پیکسلیشن ساخته شده. همون روشیه که علیرضا میراسداله در انیمیشن‌هاش استفاده می‌کنه. این فیلمش رو که قبلاً گذاشتم ببینبد.

PES نام مستعار آدام پسپون Adam Pespone هست. آدام اهل نیوجرسی آمریکاست و قبلاً هیچ تجربه‌ای در فیلم‌سازی نداشته. البته از یک آژانس تبلیغاتی مدرک گرفته و شروع کرده با ساخت فیلم‌های کوتاهی مثل اسپاگتی غربی. مطمئنم این فیلم رو یک‌نفس خواهید دید و لذت خواهید برد.

آدام این روزها انیمیشن دیگه‌ای بیرون داده به نام «قصه‌های کوتاه: عمق» که از اینجا قابل مشاهده ست. این هم کانال یوتیوبش اگه دوست دارید فیلم‌هاش رو دنبال کنید و این هم شناسه توییترش. علاوه بر این می‌تونید این برنامه محافظ نمایشگر رو می‌تونید از سایتش دریافت کنید که شبیه انیمیشن‌های خودشه.

بچه‌ها آشق می‌شوند

«بچه‌ها آشق می‌شوند» یک فیلم کوتاهه. بچه‌ای ده ساله که عاشق دختر همسایه خودش شده که البته به سن ازدواج رسیده. همین و بس. سوژه‌اش درباره معصومیت کودکانه و از اون دست فیلم‌هایی که توی ده سال اخیر نمونه های زیادی از اون رو دیدیم. فضای فیلم من رو به دهه شصت برد. اعتراف می‌کنم قبل از این که درباره فیلم جست‌وجو کنم، نمی‌دونستم که در سال ۱۳۸۰ ساخته شده.

برخلاف بعضی از نظرات که این طرف و اون طرف خوندم، درباره این که فیلم باورپذیری نداشت و فضایی که بچه‌ها ترسیم می‌کردند، واقعی نبود و خلاصه با فرهنگشون تعامل نداشت، من اعتقاد دیگه‌ای دارم. اگر به لاهیجان و به خصوص محله پردسر برودی که محل ساخت این فیلم هست، با صدها کودک مثل شاغلام این فیلم روبرو خواهید شد. چیز چندان عجیبی نیست.
مورد دیگه‌ای که خیلی دوست‌داشتنی به نظرم رسید، موسیقی تیتراژ پایانی بود که از قرار کاری هست از مینو جوان.

 

ادامه

فیلم «زندگی در یک روز» آماده شد

اگه یادتون باشه نوشتم که «زندگی در یک روز» یا Life in a day، یک تجربه جهانی تاریخی برای تولید یک فیلم کاربرساخت یا user-generated بود که قرار شد در یک روز ساخته بشه. مردم در بیست و چهارم جولای گذشته در طی ۲۴ ساعت، بخش از زندگی خودشون رو جلوی دوربین بردند و برای ساخت فیلمی به تهیه‌کنندگی ریدلی اسکات و کارگردانی کوین مک‌دونالد ارسال کردند. حالا این فیلم از بین هشتاد هزار ویدئوی ارسالی و چهارهزار و پانصد ساعت ویدئو ساخته شده.
حالا در صفحه ویژه این فیلم در یوتیوب فیلمی هست به طول یک ساعت و سی و پنج دقیقه که می‌تونید از اینجا ببینید.

فراخوان نخستین جشنواره فیلم‌های ایرانی در لندن

1st London Iranian Film Festivalقراره که نخستین جشنواره فیلم‌های ایرانی در لندن برگزار بشه. چند روز پیش با دبیر این جشنواره و چند نفر دیگه از دوستان فیلمساز و منتقد و فعال حوزه سینما جایی قرار داشتم و درباره این جشنواره حرف زدیم. اگه همه چیز درست پیش بره این جشنواره می‌تونه خلاء نمایش فیلم‌های خوب ایرانی رو توی لندن پر کنه. شرایط شرکت در جشنواره خیلی سخت نیست. اما هیأت داوران ارزنده‌ای داره. به هر حال فکر کردم شاید بد نباشه یه توضیحات کوتاهی درباره این جشنواره بدم بلکه اگر کسی علاقمند به شرکت دادن فیلم‌هاش بود، باخبر بشه. ضمن این که یک بخش جانبی برای ارائه آثار عکاسی هم وجود داره.
هدف جشنواره
جشنواره فیلم لندن با هدف حمایت از فیلم‌سازان تجربی و حرفه‌ای در توسعه فرهنگ و هنر ایران برگزار می‌شود. شرکت در این جشنواره برای تمامی فیلم‌سازانی که فیلم‌هایشان با شرایط حضور در جشنواره منطبق باشد آزاد و رایگان است.
بخش فیلم
جشنواره فیلم ایرانی لندن در سه بخش برگزار می‌شود:
سینمایی: با مدت زمان بیش از شصت دقیقه
مستند: با مدت زمان کمتر از سه ساعت
فیلم کوتاه: با مدت زمان کمتر از سی دقیقه
مهلت ارسال آثار
پذیرش فیلم‌ها از ششم اوت (پانزدهم مرداد) سال جاری (۲۰۱۰ / ۱۳۸۹) آغاز شده و آخرین مهلت ارسال آثار روز هفده سپتامبر (بیست و ششم شهریور) خواهد بود.

ادامه

فیلم‌های ایرانی روی سایت ویمیو

Iranian Moviesسایت ویمیو Vimeo رو شاید خیلی‌هاتون بشناسین. سایتی شاید شبیه به یوتیوبه اما محدودیت‌های یوتیوب مثل محدودیت آپلود فیلم‌های بالای ده دقیقه رو نداره. کلی فیلم‌ها و کلیپ‌های خوب توش هست. من یک سری کارهای جالب توش دیدم که قبلاً ندیده بودم. مثلاً این انیمیشن‌ها که کار رضا دولت‌آبادی هست. یا فرضاً نمی‌دونستم این ویدئوموزیک کار یک ایرانی به نام سام فرهمند هست. یا این یکی کار یک ایرانی دیگه به نام سامان کشاورز.
علاوه بر این با کلی کار از هنرمندان دیگه آشنا شدم که بعضی‌هاش مثل این کار رو خیلی دوست داشتم.
اما گروهی به نام سرگذشت فیلم‌های ایرانی (سین) در ویمیو بهانه‌ای شد تا این مطلب رو بنویسم. مجموعه‌ای جالب از یک سری فیلم‌های ایرانی که به خصوص برای ایرانیانی که خارج از کشور زندگی می‌کنن واقعاً دیدنیه. در حال حاضر حدود ۹۰ فیلم ایرانی در این گروه هست که خیلی‌هاش زیرنویس انگلیسی هم دارن و یک نگاه اگه بندازین می‌بینین که فیلم‌های مطرح و معروفی توشون هست.

از سینمای رایگان یوتیوب لذت ببرید

Youtubeگاهی آدم یه چیزهایی که دائم جلوی چشمش هست رو نمی‌بینه. حالا شده حکایت من و بعضی از این سایت‌ها. روزی نیست که چند تا ویدئوی یوتیوب رو نبینم یا گذرم به اونجا نیفته. اما نمی‌دونم چی شده بود که گذرم به ویدئوکلوپ یوتیوب نخورده بود. شاید هم بد نباشه اسمش رو بذارم سینمای یوتیوب. هر چی باشه از ویدئوکلوپ آدم فیلم اجاره می‌کنه اما توی سینما، می‌شینه و فیلم نگاه می‌کنه. به هر حال برای استفاده از سینمای یوتیوب، نیازی به خرید بلیت ندارین. هر چند فیلم‌هاش خیلی هم درجه یک نیستن، اما توشون تک و توک فیلم خوب هم پیدا می‌شه. یوتیوب جان هم پول داده و حق پخششون رو خریده، اینه که تماشاش عذاب وجدان هم نداره!
به هر حال این شما و این هم سینمای یوتیوب که می‌تونین با خیال راحت لم بدین و فیلمتون رو آنلاین ببینین. البته با اوضاع سرعت داغان اینترنت، من تضمینی نمی‌کنم که بدون سکته بشه فیلم رو دید. فیلم‌ها دسته به دسته، با نظم و ترتیب یک جا نشسته‌اند و می‌تونین بر اساس حروف الفبا یا موضوع یا محبوبیت انتخابشون کنین. من نمی‌دونم این بخش یوتیوب از کی افتتاح شده. این رو گفتم نیاین سرکوفت بزنین شونصد ساله هست و حواست کجاست عمو و اینا.
یادم اومد چند روز پیش یکی توی توییتر یا فرندفید یا همچین جایی نوشته بود که دنبال یه مرجع تریلر یا آنونس فیلم می‌گرده. حالا که دور همیم، بد نیست از همین تریبون اعلام کنم که یوتیوب جان، یه همچین بخشی هم داره که اینجاست. باشد که حالش را ببرید و این قدر غر نزنید که با همین چماق‌های مخصوص تنبیه اختشاشگران یوتیوب‌دوست آشنا خواهید شد.

سینمای سه‌بعدی کجای زندگی ماست؟

نه این که همه چیزش خوب باشه‌ها اما خوبی‌هاش رو باید گفت. نه برای این که دل کسی بسوزه. برای این که مثل دفترچه خاطرات ثبت بشه و بمونه. مثل همه چیزهای دیگه‌ای که توی این هفت-هشت سال نوشتم.
دیشب رفتم فیلم سرود کریسمس رو دیدم. همون داستان معروف چارلز دیکنز که شخصیت معروفش اسکروج رو تقریباً همه می‌شناسن. فیلم انیمیشن سه‌بعدی که باید با عینک ۳D دیده می‌شد. این دومین فیلمی هست که من به صورت سه‌بعدی می‌بینم و بیشتر از داستانش، دیدن شخصیت‌ها و اشیایی که توی هوا پرواز می‌کنن، من رو متحیر کرده.
قبل از شروع فیلم هم آگهی‌های زیادی پخش شد که بسیاری از اونها هم تبلغیات فیلم‌های سه‌بعدی دیگه‌ای بودن که به زودی روی پرده سینما میان و این صنعت داره یک قدم بزرگ دیگه برای عمومی‌سازی این شیوه پخش می‌کنه. دیگه بچه‌هایی که برای دیدن فیلم به سینما میان، براشون عادی می‌شه که فیلم رو باید سه‌بعدی دید.
توی این چند سال چه اتفاقی افتاده؟ بچه دوستم وقتی چهار دست و پا می‌رسه به کامپیوتر باباش، می‌دونه که اگه دکمه پاور رو بزنه، کامپیوتر رو خاموش می‌کنه و حال باباش رو می‌کنه تو قوطی. این بچه مسلماً طور دیگه‌ای تربیت می‌شه تا منی که کامپیوتر رو برای اولین بار توی دانشگاه دیدمش! اون وقت دانشمندها هم تا چند سال دیگه لابد اعلام می‌کنن، دیدن فیلم سه‌بعدی خلاقیت را در انسان افزایش می‌دهد و این جور اخبار که روز به روز دارن زیادتر می‌شن.
یکی دیگه از بخش‌های طوفان فکری که دیشب توی مغزم می‌پیچید این بود که چند سال دیگه باید طول بکشه تا این امکان توی شهرهای ایران فراهم بشه؟ کاری به امکان تولیدش ندارم. یعنی حتی به مخیله‌ام هم خطور نمی‌کنه که حالاحالاها تکنولوژی تولید فیلم‌های سه‌بعدی توی ایران فراهم بشه. اما حتی مردم ما لیاقت دیدن و تماشای چنین فیلم‌های رو هم ندارن؟ البته این فیلم‌ها رو اگه بخوان پخش هم بکنن، باید کلی قیچی‌کاری بشه! تلویزیونش که دوست‌دختر توی کارتون رو تبدیل می‌کنه به خواهر و توی سریالش اگه زنی جلوی شوهرش پرپر بشه، شوهر چون بهش محرم نیست، نمی‌تونه دست بهش بزنه و زن همسایه رو صدا می‌کنه یا زنه با مانتو و روسری می‌ره تو تختش. طبیعیه که سینماش هم تفاوت چندانی با تلویزیونش نخواهد داشت.
دیگه این تکنولوژی‌ها، خارج از مرزهای ایران یک چیز لوکس محسوب نمی‌شه. دیگه جزو امکانات عادی و در دسترسه. دیگه نمی‌شه گفت حالا مونده تا همه‌گیر بشه. نمونده. اومده. رد شده. گذشته. کی می‌خواین بهش برسین آقایون؟

فیلم‌های مشهور دنیا چطور باید تمام شوند؟

معمولاً بعد از این که از سینما میایم بیرون یا اون که یه فیلم رو توی خونه می‌بینیم، این بحث داغ می‌شه که اگه من بودم این طوری درستش می کردم یا تهش بهتر بود این جوری تموم بشه. البته همه اینها به شرطی هست که تنهایی فیلم رو ندیده باشیم.
حالا این موضوع که «اون باید این طوری تموم می‌شد»، ایده یه سایت شده به همین اسم یعنی How it should have ended. توی این سایت پایان فیلم‌ها به صورت ویدئو و البته در قالب انیمیشن نمایش داده می‌شه.
پایان خیلی از فیلم‌ها رو به روایت این سایت می‌تونین توی بخش ویدئوها پیدا کنین. از اسپایدرمن گرفته و هفت و ماتریکس تا نجات سرباز رایان و ترمیناتور و ارباب حلقه‌ها و حتی برات.
این کانال یوتیوبی شرکت تولیدکننده این ویدئوهاست و این یکی هم آخرین تولید آن: ترمیناتور باید چطور تمام می‌شد.