هایکو کتاب، شعرسازی به شیوه لگو

این بار نوبت یک ابتکار خوب ایرانی به نام هایکوکتاب است در حوزه کتاب و ادبیات و مینیمالیسم.

هایکو کوتاه‌ترین گونه‌ی شعری در جهان است که مبدع آن ژاپنی‌ها هستند. شاید معروف‌ترین هایکویی که شنیده باشیم این یکی باشد:

ای حلزون از کوه فوجی بالا برو… آرام، آرام…

اما از آنجا که هنر نزد ایرانیان است و بس، مبدع هایکوکتاب ایرانی است. هایکویی که با کتاب‌های کتابخانه شما ساخته می‌شود و البته روش جالبی است برای معرفی کتاب. کافی است نگاهی به عناوین کتابخانه خود بیاندازید و شعر مینیمالی به شیوه هایکو بسازید. گاهی این اشعار می‌توانند معانی حیرت‌انگیزی داشته باشند.

این هایکوکتاب محبوب من است:

haikubook

اما داستان شکل‌گیری هایکوکتاب هم جالب است و به فضای سیاسی پیش از انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر بر می‌گردد. سیداکبر موسوی مبدع این ایده می‌گوید: زمان ثبت نام کاندیداها بود و ایران در گیر و دار انتخابات ریاست جمهوری. این شاید نخستین هایکوکتابی باشد که او ساخت:

a3

ایده‌ای که جرقه‌اش در یک فضای سیاسی زده شد اما در نهایت به سمت و سوی هایکو و شعر کشیده شد.

شما هم می‌توانید از کتاب‌هایتان شعری بسازید. کافی است قوانین بازی را بخوانید و به کار بگیرید. اما اگر خیلی عجله دارید، طرز تهیه فوری اینجاست:
۱- هایکو سه بخش دارد. بنابراین سه کتاب لازم داریم.
۲- کتاب‌ها را روی هم گذاشته و عکس بگیرید.
۳- هایکوکتاب شما آماده است!
عکس هایکوکتاب خود را آپلود کرده و کتاب‌هایتان را معرفی کنید.

این روش ساخت هایکو تلفیقی است از ادبیات و لگو. ساخت سازه و بنا و هر چیزی با آجرک‌های پلاستیکی.

پ.ن: بعد از استقبالی که از این نوشته شد و نوشته‌های دیگری که در وبلاگ‌های دیگر در همین زمینه منتشر و حتی در برخی از شبکه‌های اجتماعی تبدیل به بازی شد، بد ندیدم چند توصیه به دوستانی کنم که این ایده را عملی کرده‌اند. بسیار نیکوست اگر امکان امتیاردهی به هایکوکتاب‌ها فراهم شود و هایکوکتاب منتخب هفته و ماه تعیین شود. در گام‌های بعدی بسیار وب است اگر اپلیکیشنی برای گوشی‌های موبایل تهیه شود تا هر کسی بتواند با همان اپلیکیشن عکسش را بگیرد و در سایت آپلود کند.

شناخت ژاپن به فارسی

وقتی صحبت از خاور دور باشه، همون کلمه دور کافیه تا آدم پیه سختی کسب اطلاعات رو به خودش نماله و کلاً بی‌خیال بشه. ژاپن هم که دیگه ته دنیاست از طرف شرق. چند وقت پیش نگاهی به بخش فارسی رادیو ژاپن انداختیم. حالا شاید بد نباشه اگه به سایت مرکز مطالعات ژاپن بیاندازیم تا کمی اطلاعات بیشتر کسب کنیم.

قبل از هر چیز باید گفت که طراحی سایت بسیار تر و تمیز و زیباست. مرکز مجازی مطالعات ژاپن با همکاری جمعی از دانش‌آموختگان زبان ژاپنی دانشگاه تهران و عده‌ای از علاقمندان به ژاپن به زبان فارسی هم‌زمان با هشتادمین سالگرد برقراری روابط سیاسی ایران و ژاپن در سال ۲۰۰۹- ۱۳۸۸راه‌اندازی شده.

گردانندگان این سایت این طور که گقتند می‌خوان تا مرجعی مطمئن و سالم با داده‌هایی درست باشن درباره ادبیات، فرهنگ، هنر، جامعه، سیاست اقتصاد ژاپن.ضمن این که اعلام می‌کنن هیچ گونه ارتباطی با نهادهای داخلی و خارجی ندارن و به صورت مستقل اداره می‌شن.

به هر حال اگه علاقمندید به فرهنگ ژاپن یا به هر علتی دوست دارید بیشتر درباره این کشور و فرهنگش بدونید، این سایت تقریباً کامل‌ترین سایت به زبان فارسی در اینترنته.

 

رادیو فارسی ژاپن و دستورات آشپزی

من یکی از طرفداران غذاهای ژاپنی هستم. آن هم از هر نوعش که تصور کنید. از سوشی گرفته تا انواع بنتو و اقسام دیگه. اما یکی از سایت‌های فارسی که چندان بهش توجه نمی‌شه، بخش فارسی شبکه رادیویی و تلویزیونی ژاپن یا NHK هست.

بر خلاف تصور این سایت اصلاً خبری نیست و بیشتر به یک مجله آنلاین شبیه که موضوعاتش سبک زندگیه. این طور که در سایت نوشته شده، رادیو ژاپن در زمان جنگ جهانی دوم برای مدت کوتاهی برنامه‌ای به زبان فارسی پخش می‌کرد. اما دوره جدید برنامه‌های فارسی این رادیو دوباره از سال ۱۹۹۱ میلادی یا سال ۱۳۷۰ شروع شده.

توی این سایت دو بخش بیش از همه توجهم رو جلب کرد. یکیش بخش غذاهای خانگی ژاپنیهست که دستورهای آشپزی رو با جزئیات کامل بیان کرده. این دستورهای آشپزی بسیار ساده هستند. نویسنده این دستورها خانم واتانابه هست که به عنوان کارشناس آشپزی بیش از ۲۵ سال تجربه داره. این خانم به خاطر هنرش در تهیه غذاهای خانگی ژاپنی ، مخصوصاً غذاهای به سبک سنتی معروفه و در تهیه غذاهای محلی مناطق مختلف ژاپن هم استاده و کلاً دستور غذاهایی رو ارائه می‌ده که تهیه‌شون راحت و ساده باشه.

بخش‌های مفید دیگه این سایت آموزش مکالمه ساده زبان ژاپنی و بخش ژاپن شگفت‌انگیزه که به درد جهانگردانی می‌خوره که می‌خوان یه سر به این کشور بزنن. خلاصه سایت جالبی در نوع خودش محسوب می‌شه.

ایت رو هم بگم که برنامه‌های فارسی رادیو ژاپن روزی دو بار و هر بار سی دقیقه پخش می‌شه.

ادراری که هدر نمی‌رود!

نویسنده میهمان: پویا آفاقی

شاید براتون جالب باشه اگه بتونید کاری کنید تا دیگه ادرار یا مدفوعتون از راه چاه فاضلاب به هدر نره!

ژاپن به خاطر شرایط متفاوتی که  از نظر جمعیت و مساحت، نسبت به سایر کشورهای صنعتی داره، شاید بیشتر از بقیه دنبال راهکارهای «سبز» باشه. ظاهراً ژاپنی‌ها تونستند با موفقیت فاضلاب رو به چیزی شبیه گوشت قابل خوردن تبدیل کنند. درسته، حتماً به نظرتون خیلی منزجرکننده میاد. حتی فکر اینکه مثلاً یه همبرگر رو که از این راه تهیه شده باشه بخوای بخوری، حال آدم رو به هم می‌زنه. اما اگه روزی جهان با بحران غذا مواجه بشه، یکی از راه‌حل‌ها قطعاً همین خواهد بود، هر چند راهکار کثیفی به نظر بیاد.

البته الان نمی‌خوام راجع به تبدیل مدفوع به همبرگر صحبت کنم، بلکه قضیه از این قراره که یه آقایی اومده یه توالت عمومی طراحی کرده که ادرارتون رو مستقیماً فیلتر و تبدیل به آبی انرژی‌زا همراه با مقادیر زیاد مواد مغذی برای رشد گیاهان می‌کنه. اگه وفت دستشویی دوست دارید حس کنید که دیگه ادرارتون هدر نمی‌ره، می‌تونید از این توالت‌ها استفاده کنید. گرچه این طرح هنوز عملی نشده اما احتمالاً در آینده شاهد توالت‌های عمومی این شکلی یا مشابهش خواهیم بود. شاید اینطوری دستشویی رفتن لذت‌بخش‌تر هم بشه!

منبع

هتل کپسولی، هتل لوله‌ای، جعبه خواب

وقتی که آلوده زندگی شهری از نوع ابرشهر شده باشی، اجتمالاً به این مشکل برخوردی که کار گیر کرده و برای رفتن به خونه، برگشتن به شهر، یا پرواز ترانزیت در به در شده باشی. این طور وقت ها هر کسی دنبال یک تخت ارزون و امن می گرده تا یک شب رو بگذرونه.
خیلی اوقات چاره کار اینه که به یک مسافرخونه ارزون بری اما این برای حل این مشکل سال‌هاست که معماران و طراحان چاره پیدا کردن. راه حل هتل‌های کپسولی یا Pod Hotel هست.
همون طور که از نامش پیداست، هتل کپسولی به اتاقکی گفته می‌شه که ارزون باشه و امکانات اولیه یک مهمانخانه رو داشته باشه. نمونه‌های اولیه چنین هتل‌هایی در ژاپن راه‌اندازی شدند و حالا انواع و اقسامش کم و بیش در کشورهای مختلف دیده می‌شه و البته حیف که توی ایران خبری ازش نیست.
نمونه‌های امروزی معمولاً جنسی از فایبرگلاس دارن و طولی حدود ۲ متر و عرضی بین ۱ تا ۱.۲۵ متر. اماکناتی که در چنین هتل‌هایی عرضه می‌شه، معمولاً شامل تلویزیون، پریز برق و اینترنته. طراحی این کپسول‌ها هم فرق داره. بعضی‌هاشون دو طبقه هستند و کمدهای قفل‌داری هم برای چمدان و کیف دارند. دستشویی و حمام هم مشترکه و بعضی‌هاشون رستوران هم دارند. اولین هتل کپسولی در سال ۱۹۷۹ یعنی ۳۲ سال پیش در اوزاکای ژاپن افتتاح شد. بنابراین ایده، ایده تازه‌ای نیست.

به این نمونه دقت کنید که هر فرد می تونه ۹ ساعت در اون اقامت کنه . جزئیات بیشتر از این هتل رو می‌تونید از اینجا ببینید. و البته فرد متقاضی باید طبق این قوانین عمل کنه: ثبت در پذیرش، دوش، خواب، مسواک، خروج از پذیرش.

چند وقت پیش هم یک نمونه رو سایت نارنجی معرفی کرد که اسمش بود «جعبه خواب» یا Sleep Box:

اما یکی از آخرین نمونه‌های ساخته شده یک جور هتل هست که شاید نام «هتل لوله» براش مناسب باشه هر چند اسم اصلیش هست Park Hotel و در آلمان و اتریش در دسترسه. از روی این نقشه‌ها می‌تونید پیداشون کنید. ویژگی‌های اتاقک‌های این هتل به گفته سایتش از این قراره:

اتاق شما دنجه. یک محیط گرد که براتون حداکثر راحتی رو در حداقل فضا فراهم می‌کنه. طراحی خاص تشک راحتی دلچسبی رو ایجاد می‌کنه و در شکاف کنار بسترتون می‌تونید بالش‌ها و پتوها و روتختی‌های تازه‌ای رو پیدا کنید که خواب شما رو در شب‌های سرد تابستان لذتبخش می‌کنه. چمدان‌هاتون رو می‌تونید در انباری کوچک و زیر تخت جا بدید. برق ۲۲۰ ولت برای شارژ دوربین و لپ‌تاپتون در دسترسه . لوازم بهداشتی شخصی رو اما دیگه خودتون باید با خودتون بیارید.

 

آگهی دیدنی و شنیدنی گوشی تاچ وود شارپ

این ژاپنی‌ها سرشون درد می‌کنه برای این که کارهای فرسایشی طولانی مدتی انجام بدن که نتیجه‌ش چپز دلچسبی باشه. حالا فرقی نمی‌کنه جریان چیدن هزاران قطعه دومینو کنار هم باشه تا در یک لحظه فرو بریزن یا چیدن کارت‌های پاسور روی هم یا ساختن جاده نوازنده که با حرکت ماشین روی جاده، لاستیک‌هاش آهنگ بزنن.

این بار ژاپنی‌ها برای تبلیغ گوشی تاچ وود شارپ Sharp Touch Wood SH-08C یک کار جالب انجام دادند. تاچ وود یا لمس چوب در جنگل و موسیقی و هارمونی با این شیوه می‌تونه حس بهتری از لمس این گوشی به آدم منتقل کنه که بدنه‌ای ازچوب طبیعی داره.

 

منبع

فرمان ماشین برای آیفون ۴

ژیروسکوپی که توی آیفون هست، طراحان بازی رو به فکر انداخته تا بازی‌هاشون رو طوری طراحی کنن که به حرکت گوشی در جهت‌های مختلف حساس باشه. بنابراین بازی‌های اتوموبیل‌رانی، جت‌اسکی، لژسواری و چیزهایی از این قبیل می‌تونن با حرکت گوشی به جلو و عقب و چرخش گوشی به طرفین، تجربه طبعی‌تری رو نصیب بازیکن کنند.

 

 

این فرمان که مخصوص آیفون ۴ طراحی شده این امکان رو می‌ده که حس بهتری موقع بازی کردن با این جور گیم‌ها داشته باشید. در جهات مختلف حرکت می‌کنه و در کنارش یک جف بلندگوی کوچک داره که با یک باتری نوکیا تغذیه می‌شه. یک پورت یواس‌بی هم امکان شارژ باتری رو بهتون می‌ده. این فرمان فعلاً فقط در ژاپن عرضه شده و قیمتش چیزی حدود ۱۹ دلار آمریکا یا ۱۵۹۹ ین ژاپنه. نمونه‌هایی هم برای آیفون ۳ جی موجوده که قیمتی معادل ۸ تا ۹ دلار آمریکا داره و طرز کارش رو می‌تونید اینجا ببینید.

منبع

عکاسی از باربی‌های قاتل

عروسک‌های باربی، شاید یکی از محبوب‌ترین اسباب‌بازی‌های قرن باشه. هر چند هیچ وقت جای لگو و بازیچه‌های فکری دیگه مثل مکعب روبیک رو نگرفت. به هر حال مهم نیست که این عروسک باربی چندی پیش ۵۰ سالگی خودش رو جشن گرفت و در طول این سال‌ها چندین بار تغییر چهره داد، مهم اینه که نماد زندگی آمریکایی شد.

چند وقت پیش وقتی که در محله کمدن لندن و بین مغازه‌ها و غرفه‌های بیشمارش قدم می‌زدم، توجهم به غرفه‌ای جلب شد که با استفاده از «باربی» و دوست‌پسرش «کن» صحنه‌هایی اروتیکی خلق کرده بودند که در نوع خودش عجیب بود.

چندی پیش در وبگردی‌هام به عکاسی به نام ماریل کلایتون برخوردم که برای خلق صحنه‌هایی که می‌خواست عکاسی کنه از باربی و کن کمک می‌گرفت. هر کدوم از این عکس‌های روایت‌گر یک داستان هست. خانوم ماریل در سایتش نوشته، کارش رو با عکاسی در سفر شروع کرده اما وقتی به یک اسباب‌بازی فروشی در توکیو می‌رسه، از مینیاتور ژاپنی ایده می‌گیره و سعی می‌کنه با عروسک‌ها داستانی رو خلق کنه و ازش عکس بگیره.

این عکس‌ها من رو به یاد کارتون هپی‌تری فرندز انداخت که ماجراش رو اینجا نوشتم. چند تا از این کارها رو اینجا می‌ذارم و اعلام می‌کنم که ممکنه بعضی از این کارها خوشایند همه نباشه. بنابراین اگه با تصاویر اروتیک، خشونت‌بار یا غیرعادی مشکلی دارید، لینک‌های این نوشته رو دنبال نکنید.

سوشی و دیگر هیچ

من نمی‌دونم چرا هر وقت درباره Sushi (سوشی) توییت می‌کنم، یه عده از دوستام عوق و هوق و انواع و اقسام سر و صداهای ناجور درمیارن. بابا به خدا این غذای ژاپنی چیز شریفیه.
به نظرم همون طور که نباید کله‌پاچه رو هر جایی خورد و برای اولین بار باید ترجیحاً با کسی خورد که کلپچ‌خور حرفه‌ای باشه، درباره سوشی هم باید همین طور عمل کرد.
خارج از ایران معمولاً رستوران‌های ژاپنی به راحتی پیدا می‌شن. این جور جاها می‌شه انواع غذاهای دیگه ژاپنی غیر از سوشی رو هم پیدا کرد که به نظرم بسیار لذیذ هستن. هر چند دفعات اول با چوب مخصوص غذاخوری شرق آسیایی‌ها یعنی چاپستیک مشکل خواهید داشت، اما در مجموع به زحمتش می‌ارزه!
اما من می‌خوام درباره سوشی صحبت کنم. اون چیزی که بیشتر مردم درباره سوشی شنیدن اینه که، چیزی مترادف با ماهی خامه. باید گفت که این فقط یک نوع سوشی هست که توش ماهی خام داره. البته نه به اون معنایی که تصور می‌کنین. در واقعه برش‌های ورقه‌ای شکل از ماهی‌های خاصی که به نظرم خامشون خوشمزه‌تر از انواع دیگه‌شه. در کنار اینها انواع سوشی‌های گیاهی یا انواعی که توش ماهی یا میگوی سرخ‌شده گذاشتن هم موجوده.

Yo! Sushi
جالبه که رستوران‌های فست‌فود هم برای سوشی توی سال‌های اخیر زیاد شده. یکی از اونها یو! سوشی هست. من هر وقت هوس سوشی می‌کنم، به یکی از شعباتش که بهم نزدیک‌تر باشه می‌رم و دلی از عزا در میارم. این فست‌فود سیستم جالبی داره. معمولا مشتری روی یک صندلی پایه‌بلند می‌شینه و پشت یک میزی شبیه به بار. جلوی هر کسی یک سری سوراخ هست که توشون مزه‌های مورد نیاز رو گذاشتن و یه شیر آب که می‌تونین آب معمولی یا گازدار ازش بردارین. جلوی میز یه نوار نقاله هست که غذاها توی ظرف‌های رنگی روی این نوار حرکت می‌کنن و هر کسی هر کدومش رو که بخواد برمی‌داره. قیمت غذاها متفاوته و با توجه به قیمت، رنگ ظرف‌ها فرق می‌کنه. وقتی غذا رو نوش جان کردین، یه پیش‌خدمت میاد و ظرف‌هاتون رو می‌شمره و بهتون فاکتور می‌ده که موقع خروج با صندوق حساب می‌کنین.
یوسوشی توی امارات متحده عربی هم شعبه داره و اگه دوبی رفتین، می‌تونین امتحانش کنین.

ادامه

وقتی انسان تنگش بگیرد

یعنی معتقدم واقعاً هر کسی بخواهد بگوید که از ایران آمده بیرون و با توالت‌های خارجه مشکل نداشته، یا خیلی خواسته کلاس آلامدی و فرنگی‌بازی بگذارد یا آن‌که سریعاً خودش را به من معرفی کند تا یک جورهایی از خجالتش در بیایم.
اما حالا که بحث شیرین توالت به میان آمد و من هم سر دلم باز شد، باید به حضورتان بگویم که اساساً این توالت، دستشویی، مستراح، خلاب یا هر اسم دیگر، چیز بسیار مهمی در زندگانی بشریت است به حدی که نگو و حتی نپرس. همین بس که برایش هر ساله یک جشنواره هم برگزار می‌شود که خدا وکیلی از جشنواره‌های معتبر فیلم وطنی و غیروطنی دیدنی‌تر است. بعضی کشورها هم به این مکان ٱن‌چنان اهمیتی می‌دهند که آدم حسودیش می‌شود. اصلاً خودتان بروید و این صفحه ویکی‌پدیا درباره توالت‌های ژاپن را بخوانید و محظوظ شوید. خلاصه آنکه اگر انسان تنگش بگیرد، حتی توالت همراه هم می‌سازد که آورده‌اند اختراع زاییده احتیاج است.
بگذریم… این لندن، سر تا پایش را بگردی یک توالت ایرانی پیدا نمی‌کنی. حتی توی رستوران‌های ایرانیش، با ترشی لیته و گوشتکوب و کباب و دوغ، وقتی به اسم مکان با ریشه «ر و ح» در باب استفعال می‌رسی، همه چیز ژیغانس می‌شود (خودم هم نفهمیدم چی گفتم). به هر حال این توالت فرنگی، من را که نه، ما را کشتانده است. باز خدا پدر کشور همسایه یعنی ترکیه را بیامرزد که ته هر کدام از توالت‌های فرنگی‌اش یه چیزی چسبانده که گویا از نزدیکان بیده است و آب می‌پاچد به ماتحت انسان. نمی‌دانم چرا این غربی‌ها یک کمی تهاجم فرهنگی از جانب ما نمی‌شوند تا مستراح‌هایشان را آپ تو دیت کنند! خلاصه آن‌که ایرانی جماعت، همیشه یک عدد شیلنگ را همراه توالتشان می‌کنند. هر وقت هم دیدید که در توالت‌های دیگر چند تا لیوان یک‌بار مصرف جا مانده، بدانید که یکی مثل خودتان از آنجا استفاده کرده است.
از اطلاعات مفید دیگر در باب توالت همین بس که کلاً لندن با معضل کمبود دستشویی مواجه است. برای همین هم خیلی‌ها توی خیابان از توالت‌های مک‌دونالد و برگر کینگ برای راحت کردن خودشان استفاده می‌کنند. خیلی‌ها هم می‌روند سراغ باجه‌های تلفن قرمز معروف لندن. برای همین هم این باجه‌ها اغلب بوی ادرار می‌دهند. البته شهرداری لندن چند وقتی است که توی اماکن پرتردد شهر و از قرار معلوم شب‌های تعطیل که مصرف نوشیدنی‌ها افزایش می‌یابد، تعدادی توالت صحرایی بی‌در و پیکر می‌گذارد تا مردم (به جز زن‌ها) خودشان را راحت کنند! و صد البته در راستای برابری جنسیتی، خانم‌های محترم می‌توانند با استفاده از چنین وسیله مفیدی، ایستاده کارشان را انجام دهند.

ادامه

مانیگامی یا چگونه با پول تا کنیم

Moneygamiزیگ‌زاگ– یکی از بازی‌های کودکانه ساختن اشیایی چون نمکدان، کشتی، هواپیما و موشک کاغذی است.
چیزهایی که کودکان با کاغذ می‌سازند چیزی نیست جز «اوریگامی» که بیشتر مردم آن‌را می‌شناسند. آنها با هنر تا کردن کاغذ کم و بیش آشنا هستند. اوریگامی کلمه‌ای ژاپنی است که از دو واژه «Oru» به معنای تا کردن و «‌Kami» به مفهوم کاغذ تشکیل شده.
امروزه این هنر شاخه‌ها و کاربردهای متفاوتی پیدا کرده است. «مانیگامی» همان اوریگامی است که احجام به جای کاغذ، با پول کاغذی یا اسکناس درست می‌شوند.
«کاغذ تاشده» یک هنر سنتی در ژاپن است. هنرمند با تا زدن‌ها و الگوهای هندسی مختلف، منجر به ساخت اشکال و احجامی می‌شود که ما را به یاد حیوانات و اشیای گوناگون می‌اندازد. معمولاً هر یک از این طرح‌ها با یک صفحه کاغذ مربعی شروع شده و بدون بریدن کاغذ، ادامه می‌یابد.
احجامی که با اسکناس ساخته می‌شوند، در بسیاری مواقع جالب‌تر از احجام کاغذی هستند. نقش و نگارهای روی اسکناس‌ها باعث می‌شود تا هنرمندان مانیگامی اسکناس‌ها را به گونه‌ای تا کنند که نوشته‌ها و طراحی‌های روی آن در نقاط خاصی از احجام واقع شده و زیبایی دوچندانی به آن ببخشند.

ادامه

بلیت مجانی برای کنسرت جاده و خودرو

Melody Roadزیگزاگ– دفعه بعد که رانندگان در جاده‌های ژاپن می‌رانند، ممکن است بدون آن‌که دستگاه پخش اتوموبیلشان روشن باشد، آهنگی را بشنوند که ریتمش با کم یا زیاد کردن سرعت ماشین، کند یا تند می‌شود.
شاید شما هم این را تجربه کرده باشید که هنگام عبور اتوموبیل از دست‌اندازها یا سرعت‌گیرها، صدایی از سایش لاستیک و ناهمواری‌های جاده به گوش می‌رسد. این مسأله ایده‌ای شده است برای تغییر یکی از جاده‌های ژاپن به جاده‌ای آهنگین.
مهندسان «صنایع پژوهشی هوکایدو» در ژاپن، توانسته‌اند با پیاده‌سازی یک پروژه، اولین «جاده آهنگین» را بسازند. آنها پس از محاسبات ریاضی و موسیقیایی، کف جاده را از روی آسفالت با شیارهای متعدد چنان برش داده‌اند که با عبور اتوموبیل از روی آن صداهای مختلفی تولید شود. در واقع تغییر در عمق یا فاصله شیارها که پهنایی بین ۶ تا ۱۲  میلی‌متر دارند، نت‌های زیر یا بمی می‌سازد. کنار هم قرار دادن این نت‌ها، ترکیبشان با هم و طولی از جاده که هر بخش از این نت‌ها را می‌نوازد، باعث شده تا در مجموع سرنشینان اتوموبیل یک آهنگ را بشنوند.
در حال حاضر سه جاده که موسیقی پاپ ژاپنی را اجرا می‌کنند، در «هوکایدو»، «واکایاما» و «گونما» یعنی در مرکز و شمال ژاپن ساخته شده است. ۳۰ ثانیه قبل از رسیدن به مناطق آهنگین، جاده‌ها با علایم رنگی نت‌های موسیقی مشخص شده‌اند و با سرعتی معادل ۶۰ کیلومتر در ساعت در مسیر ۲۵۰ متری، آوای موسیقی ۱۵ ثانیه طول خواهد کشید.

ادامه

ویدئوهای دختری به نام مگی‌بن

Magibonچند روز پیش داشتم توی ویدئوهای برتر یوتیوب چرخ می‌زدم که برخوردم به این ویدئو که از قرار معلوم مربوط است به دختری به نام یا آی‌دی مگی‌بن. یک دختر ۲۱ ساله ژاپنی که ساکن آمریکا است. ویدئو را که نگاه کردم، متوجه شدم که ۴۵۰ هزار بار توسط کاربران مشاهده شده در حالی که از اول تا آخرش این خانم دارد رو به سوی وب‌کمش لبخند می‌زند. برایم جالب بود که چه چیزی باعث شده تا مگی‌بن این‌قدر پرطرفدار باشد. ویدئوهای دیگر او هم که در کانال یوتیوبش قرار دارد، پربیننده هستند و در تمام آنهایی که من دیدم، او جلوی وب‌کمش کارهای خیلی معمولی و پیش‌وپاافتاده انجام می‌دهد. گاهی کتاب می‌خواند و گاهی هم پیتزا می‌خورد و در آخر هم انگشتانش را در حالت V پیروزی برای مخاطبانش تکان می‌دهد. اما چه چیزی باعث شده که مردم این‌قدر به ویدئوهایش توجه نشان دهند و حتی وبلاگ طرفداران مگی‌بن را هم بسازند؟
شاید علتش همان علتی باشد که باعث شده برخی از وبلاگ‌های روزنوشت هم پرخواننده شوند. خواننده در وبلاگ‌هایی که از زندگی روزمره می‌نویسند، به دنبال چیست؟ مگر چیزی جز این است که به دفترچه خاطرات کسی سرک می‌کشند و حس کنجکاوی‌شان ارضا می‌شود؟ درباره ویدئوها هم باید همین باشد. یک پنجره در اتاق دیگران. ویدئوهای مگی‌بن هم پنجره‌ای هستند که با اجازه خودش به سوی کاربرانش گشوده می‌شود.
بعدش هم این سؤال در ذهنم شکل گرفت که چرا هنوز چنین چیزهایی برای ایرانی‌ها شکل نگرفته؟ شاید علتش حیای ذاتی ایرانی‌هاست و شاید هم کم‌سرعت بودن اینترنتی که اجازه بارگذاری فایل‌های حجیم ویدئویی را نمی‌دهد. اما برای کاربران ایرانی خارج از کشور که تعدادشان کم هم نیست، باز هم چنین اتفاقی نمی‌افتد؟ شاید هم افتاده و ما بی‌خبریم. کسی از کانال‌های یوتیوبی ایرانی‌ها که مشابه مگی‌بن باشد خبری دارد؟