چند هفته قبل مطلبی نوشتم با عنوان «وبلاگ خوب، وبلاگ مرده است» و در آن اشاره کردم به طرح ساماندهی فعالیت پایگاههای اطلاعرسانی اینترنتی کشور که اخیراً به تصویب هیأت دولت رسیده بود که به طور خلاصه به معنای آن است که سایتهای خبری از خبرگزاری تا وبلاگها باید برای فعالیت مجوز دریافت کنند.
در همین راستا و به سرعت سایتی در آدرس samandehi.ir ایجاد شده که هدف از فعالیت خود را چنین اعلام میدارد:
انتظام امور و فعالیتهای اطلاعرسانی و توسعه خدمات دسترسی به اینترنت در کشور و با هدف ساماندهی (ثبت، حمایت و نظارت) فعالیت پایگاههای اطلاعرسانی اینترنتی ایرانی در کشور، با مدنظر قراردادن حق دسترسی آزاد و سالم مردم به اطلاعات و دانش، حمایت از پایگاههای اطلاعرسانی قانونی و رعایت حقوق اجتماعی و صیانت از ارزشهای اسلامی، ملی، فرهنگی و اجتماعی کشور.
از قرار معلوم این طرح از ابتدای دی ماه به صورت اجرایی در آمده و کلیه دارندگان وبسایتها و وبلاگها باید در فرصتی دو ماهه نسبت به ثبت پایگاه اینترنتی خود اقدام نمایند.
نکته قابل توجه این است که بر طبق نوشتههای موجود در این سایت، در حال حاضر ثبت وبسایتها گامی در جهت ساماندهی وبسایتها شمرده شده است و البته با توجه به این که بر طبق این نوشتار، ساماندهی شامل سه بخش است: ثبت سایت (که توسط کاربر صورت میگیرد)، حمایت (که چند و چون آن کاملاً نامشخص و نامعلوم است) و البته نظارت (که مفهومی بدیهی و البته گسترده دارد).
طبق آخرین اطلاعیه کمیته ساماندهی کلیه سایتها اعم از خبری، اطلاعرسانی، علمی، آموزشی و… ملزم به تکمیل فرم ثبت نام در طرح ساماندهی پایگاههای اینترنتی ایرانی هستند. و باید در مراحل ثبتنام نام، نام خانوادگی، شماره شناسنامه، آدرس محل سکونت یا محل کار، تلفن، ایمیل، نام و آدرس و نوع پایگاه اینترنتی (وب سایت یا وبلاگ) خود را ذکر کنند و در صورت تغییر در هر یک از آنها مراتب را به سایت اطلاع دهند. و جالب این است که آن دسته از سایتهایی که دامنه (دامین) اختصاصی دارند، باید حتماً ایمیل info از دامنه خود داشته باشند یا آن را بسازند! [+] در بخش اطلاعات مربوط به سایت هم باید اطلاعاتی از قبیل سال ایجاد، نوع مالکیت، هدف از ایجاد، زبان برنامهنویسی، نوع بانک اطلاعاتی، تعداد تقریبی بازدید روزانه، نام سایت میزبان، کشور میزبان، زبان سایت، نوع پایگاه (دولتی، غیر دولتی یا شخصی)، کاربری پایگاه، نوع محتوا، ردهبندی سنی و تخصص مخاطبان درج شود. [+]
من نمیخواهم درباره بینتیجه بودن این طرح و غیرکارشناسانه بودن آن صحبت کنم. هر فرد آگاهی میتواند اشکالات متعدد این تصمیم و تبعات وحشتناک آن را در حوزههای تحدید آزادی بیان و تخریب جایگاه ایران در افکار بینالمللی حدس بزند. اما تمام این تلاشها در جهت ساماندهی سایتها و وبلاگها در صورت موفقیت، در نهایت منجر به تشکیل پایگاه داده عظیمی خواهد شد که در اختیار کشورهای آمریکا و چین قرار خواهد گرفت. چرا که سایت ساماندهی دات آی آر در این کشورها میزبانی میشود. به عبارت دیگر حتی اگر این کمیته موفق شود که تمام سایتهای ایرانی را علیرغم تمام مخالفتها و بر خلاف اصول ۲۳، ۲۴، ۲۵، ۷۱، ۸۵ و ۱۰۸ قانون اساسی ملزم به درج مشخصات در سایت ساماندهی نماید، نام و نامخانوادگی، شماره تلفن همراه و ثابت، نشانی دارندگان وبسایت یا وبلاگ و اطلاعات مربوط به پایگاهها را که شامل موارد بالا است دو دستی در اختیار دولتهای دیگر قرار میدهد آن هم به سادگی باز کردن یک دیتابیس روی کامپیوتر موجود در آمریکا یا چین. [+] البته این نکته را از نظر دور نگه نداریم که این سایت تنها یک سایت از هزاران سایت دولتی ما است که در خاک بیگانگان قرار دارد که خود بحثی است مجزا و قابل بررسی و تأمل.
این روزها خبرگزاریها و سایتهای خبری این بخش ماجرا یعنی قرار گرفتن سایت ساماندهی در خاک بیگانه را پررنگ میکنند در حالی که مشکل اصلی، خود ماجرای التزام برای ثبت سایت است. به نظر من صاحبان سایت، وبلاگها و کاربران دیگر اینترنت باید در اقدامی هماهنگ اعتراض خود را به این موضوع اعلام کنند. نوشتن اعتراضنامهها و امضا کردن آنها، تشکیل کمیتههای مجازی پیگیری چون کمیته دفاع از حقوق وبلاگ نویسان (کبرا) و اطلاعرسانی درباره این اتفاق و بمباران گوگل با کلماتی چون censorship با لینک به سایت ساماندهی میتواند بزرگی این اشتباه را به دولت گوشزد کند.
در همین زمینه:
– نوشتههای وبلاگنویسان درباره طرح ساماندهی وبسایتها و وبلاگها
کم کم باید به این سؤال پرداخت که آیا در سالهای آینده ما در ایران اصلاً چیزی به اسم اینترنت خواهیم داشت؟
«ثبت وبلاگهای بدون دامنهی اختصاصی اجباری نمیباشد.» از لطفتون جداً ممنونیم. بیشرمی هم حدی داره. مسأله اینجاست که خیلیها جدی جدی ترسیدن. شاید رو کردن سوتیهایی مثل محل سرور به خوشبین کردن وبلاگنویسها درمورد بیدستوپایی مخترعین این قوانین کمک کنه. خدا کنه از قضیهی COBRA استقبال بشه.
پ.ن کاملاً بیربط: نمیگم کبوتره بد بودا. ولی این بابانوئله یه چیز دیگهست:)
احساس خفگیم باز گل کرد!
چند وقتی است طرحی دارم، اما هیچ کس گوش نمیکند. آن هم این که برای هر نفر یک گماشته بگذارند که اگر وقتی شخص خواست به مکانهای بیناموسیای مانند حمام و دستشویی و این جور جاها برود مراقب باشند که یک وقت خطایی چیزی از فرد در نرود. فکر نفرات را هم کردهام. جناب احمدینژاد میفرمایند ایران ۱۲۰ میلیون ( که امروز ۳۰۰ میلیونی هم گفتند اوکیه) هم میتواند ظرفیت داشته باشد. خوب این چند میلیون جدیدی که قرار است بیایند از ابتدا تعلیم داده شوند که در سالهای آتی بتوانند از ما انسانهای بیشعور نفهم مراقبت بنمایند. باشد که ما نیز به جمع آدمیان بپیوندیم.
نیما: ان شاءالله تعالی
بمب رو پایهام… چه کار باید کرد؟
نیما: کلمه censorship رو به سایت ساماندهی لینک کنید. این که بمب گوگلی چیست رو هم اینجا بخون:
https://osyan.net/2004/11/post_73.php
سلام
از همه اینها که بگذریم بد نیست بدانید که قالب سایت “ساماندهی” کپی شده از http://www.checkm8.com میباشد.
در چند ساعت اخیر تغییراتی در قالب سایت دادهاند ولی با این حال کپی بودن قالب غیر قابل انکار است.
موفق باشید
سلام …
آقا نیما میتونم خواهش کنم یه مطلب در مورد بوکمارک کردن نوشتههای وبلاگ بنویسید و در مورد این سایتهای بوکمارک که آخر مطالبتون لینکشون هست توضیح بدید. من تو وبلاگم اینا رو گذاشتم ولی آدرس آرشیو رو هر کاریش میکنم درست نمیشه و دقیقاً به اون مطلبی که نوشتم لینک نمیده. نمیدونم اشکال از تگهای آرشیو پرشینبلاگه یا من نمیتونم این کارو درست انجام بدم اگه وقت کردی یه سر به وبلاگ من بزنید و ببینید اشکال کارم از کجاس… ممنون میشم.
نیما: طاهر جان این جا یک توضیحی نوشته شده:
http://itline.blogspot.com/2006/09/social-bookmarking-icon.html
به همون نسبت میتونی تگهای پرشینبلاگ رو جایگزین تگهای سیستمهای دیگه وبلاگی کنی.
سلام نیما جان
چند باری هست که میام و کامنت میذارم… فکر میکردم به عنوان یه همشهری تحویلمون میگیری… بگذریم…
واقعاً از شنیدن این خبر شوکه شدم… راستش قبلاً شنیده بودم اما فکر نمیکردم جدی باشه… واقعاً تأسفآوره…
جا داره که یه حرکت دستهجمعی از طرف وبلاگنویسها راه بیفته… همه باید به فکر آینده باشیم…
منتظر شنیدن خبرای خوبم.
موفق باشی.
نیما: آرمان جان ما مخلص همه همشهریها و غیرهمشهریها هستیم. امیدوارم این مشکل هم حل بشه.
کلمه censorship یک کلمه انگلیسی است و احتمالا کسی که آن را جستجو میکند یک انگلیسی زبان. بعد از رسیدن به سایت ساماندهی، که به زبان فارسی است، از کجا متوجه منظور بمب گوگلی ما خواهد شد؟
نیما: همین مسأله ممکنه توجهش رو جلب کنه و به هر حال اگر چنین بمب گوگلی راه بیفته مطمئن باش که اخبارش به انگلیسی هم منتشر میشه.
آخه این مسخرهبازیها یعنی چی واقعاً؟ حالا سایتها رو بگین یه چیزی ولی وبلاگ که دیگه ثبت کردن نمیخواد! حالا یکی هم ۴۰ تا وبلاگ داره که نمیتونه بره تک تکشون رو ثبت کنه.
اعصاب آدم رو اینها میریزن به هم هی.
عجبااااااااااااااااااااااااااا!
من یه جا خوندم که دستجمعی همه وبلاگهای ثبتشده رو فیلتر میکنن. نظر تو چیه؟
نیما: این کار به نظر من تجاوز به حریم خصوصی و ایجاد مشکل برای آزادی بیان هست. وبسایت یا وبلاگ هیچ فرقی نداره. اگه فردا بیان بگن هر چی وبسایته باید ثبت شه اما وبلاگ ثبت نشه همه چیز حل میشه؟ نه جانم به نظر من کل ماجرا اشکال داره. اصلاً چنین حقی ندارن.
سلام. وب جالب و پر محتوایی دارید ولی فکر نمیکنید اگه یه کم فاصلهی بین خطوط رو زیاد کنید و خط رو درشتتر کنید و قالب رو مهیجتر کنید، برای خوندن مطالب جالب اینجا رغبت بیشتری ایجاد میشه؟
نیما: پونه جان. میدونی که طراحی یک چیز سلیقهای هست. یعنی ممکنه یک نفر نظری کاملاً مخالف شما داشته باشه و بخواد که فونتها کوچکتر بشن. اما منظورت رو از مهیجتر متوجه نشدم! از طرفی معتقدم که رغبت برای خوندن مطالب تا حد زیادی به محتوا برمیگرده نه مهیج بودن یک قالب. به هر حال از نظرت سپاسگزارم.
سلام نیما جان… خوبی؟ فکر کنم برای کسانی که با وبلاگنویسها بارها در افتادن روشن است که ما از حق خودمان نخواهیم گذشت… هیچوقت یادم نمیرود آن شب در اختتامیه جشنواره وب، که چگونه بیحرمتی کردن و بچهها حقشان را کف دستشان گذاشتند… ما بیداریم!!!
دوست من،
هر عقیده ای که داری و مطمئنم که من و تو در همه چی با هم موافق نیستیم و همین دلیلیه که با نظرات هم آشنا بشیم. خبر اینه: «وبسایتهای ایرانی یا ثبت شوند یا مسدود»
باز نهادی میتونه این اجازه رو به خودش بده که ارائه فکر آدمها رو با سلیقه خودش محدودتر کنه.
بیا نشون بدیم که ما وبلاگنویسها و وبلاگ زندگیمون به انتشار وبلاگ وصل نیست. اما ما هفتصد هزار وبلاگ فارسی و خوانندههاش، همهی ایرانیم. بستن ما یا محدود کردن ما بستن یا محدود کردن تفکرات نیست. ما هستیم و خواهیم بود.
پیشنهاد اینه:
مرحله اول: همه در وبلاگها در با موضوع «اعتراض» مطلب بنویسیم.
مرحله دوم: اگه خواستند اجراییاش کنند، وبلاگ انگلیسی یا حداقل پینگلیشی میزنیم! اسمهامون رو هم لازم شد باز عوض میکنیم. و البته به اونایی که لازمه خبر میدیم!
به نظر من هم باید تا حادثه رخ نداده، یه کاری بکنیم، مگر نه دیگه با این اوصاف وبلاگنویسی، ارزش و اهمیتی نخواهد داشت!
وبلاگی را که قرار باشد با هزار ترس و هراس بنویسیم، همان به که نباشد؟
به نظر من میتونیم این کارها رو انجام بدییم:
۱- بمباران گوگلی
۲- نوشتن مقالات اعتراضی
۳- عدم ثبت نام در این ساماندهی
و در درجه شدیدتر:
۴- تغییر نام وبلاگ به صورت عمومی
۵- ایجاد مجامع اعتراضی با کمک سازمانهای آزادیخواهانه و بشردوستانه
و…
ای کاش مسؤولان دست از این طرح بردارند، چون اگه قرار باشه با اعتراض شروع کنیم، اول از همه آبروی کشورمان در افکار عمومی جهان میرود و این تلخترین قسمت ماجراست که مجبوریم چهره کشورمان را به خاطر دفاع از آزادی بیان مخدوش کنیم.
با سلام اگر همه وب مسترها با هم باشند و سایتهای خود را ثبت نکنند هیچ کس هیچ کاری نمیتواند بکند.
انگار فراموش کردین که در ایران ۱۰ میلیون سایت فیلتر شده و تازه سرویس ۱۲۸ کیلو بایت رو هم محدود کردن آخه تا کجا میخوان پیش برن لطفاً سایت خود را ثبت نکنید چون هم به خودتان هم به ملت ایران ظلم کردهاید.
طرح ثبت مشخصات صاحبان سایتها قبلاً در چین و بحرین اجرا شده بود که در هر دو مورد با شکست مواجه گردید.
امضاکنندگان ذیل این نامه اعتراض خود را به اجرای این طرح اعلام نموده و خواستار حذف آن در اسرع وقت هستند.
http://www.persianpetition.com/sign.aspx?id=dd937e14-aebf-4ee5-9335-6f6af724282d
آدمهای بیکار خودتونو به چی مشغول کردین
شروع کنید به ثبت وبلاگهای مصخره خودتون با کلی اسم علکی پلکی
وبلاگهای من با اسم
محمود خره
یکیشم به اصم احمقینژاد
یکیشم با اصم اخمقی الاغ
یکیشم زریباقان
شهلا دزده
پروین احمقینژاد
بمب اینه که اگه سرچ کنید احمقی نژاد گوگل سایتهای بیشتری رو نشون میده تا و قتی که با اسم احمدینژاد سرچ کنید.
این یعنی بمب
این یعنی ناکارآمدی دولت نهم
این یعنی…..
واقعاً برای جامعه ایران متأسفم، به شخصه سایتم رو ثبت نخواهم کرد و توصیه میکنم شما هم ثبت نکنید، فوقش فیلتر شدن سایتمون هست دیگه، بیش از این نخواد بود!
مرگ با عزت به از زندگی با خفت! ( توصیه آشپزباشی!)
جواب ابلهان خاموشیست …
جواب ابلهان خاموشیست… دنبال راه حل نباش فقط بهشون و به حماقتهاشون جواب نباید داد…
ببینم چقدر میخوان فیلتر کنند؟!!!
یه موش و گربه بازی…
چندشم شد…
نیامدیم که بمانیم، آمدیم چون آدمی رفتنیست…
یا حق…
سلام
اگه لوگویی درباره سانسور اینترنت داری برای من ایمیل کن بذارم تو سایتم
مرسی
هی ایرانی تو وحشی هستی “قبول داری؟”
ببخشید که عنوان رو بد نوشتم ولی این حرفیه که به ما میزنند. من …(؟) … با نام مستعار Moraan هستم و عاشق ایرانزمین و تاریخ و تمدن ایران هستم. از شما تقاضا دارم که این مقاله را تا انتها بخوانید.
برگرفته شده از Moraan:
فیلم سینمایی “۳۰۰”، پس از نمایش در جشنواره فیلم برلین، به اکران عمومی در آمد و این اکران، آن هم در مقطع زمانی کنونی، بسیار پرمعناست.
“۳۰۰” ، تلاشی نوین برای بدبین نمودن افکار عمومی جهان نسبت به مردم ایران و تاریخ و تمدن ایرانی است که همزمان با تشدید تهدیدات آمریکا علیه ایران، با تبلیغات بسیار فراوان بر پرده سینماها میرود و پیشبینی میشود به یکی از فیلمهای پرفروش تبدیل شود. در این فیلم، که “یاهو” داستان آن را “سرآغازی برای دمکراسی” نامیده است، ایرانیان، مردمانی هیولاصفت، فاقد فرهنگ و شعور و انسانیت قلمداد میشوند که جز حمله به سرزمینهای دیگر، تهدید صلح و کشتن انسانها ، چیز دیگری نمیدانند و البته در مقابل این قوم ” شرور” چارهای جز جنگ و نابودی آنها نیست تا بلکه جهانیان از دست این “محور شرارت” رهایی یابند.
فیلم ۳۰۰، به داستان جنگ ایران و یونان در “ترموپیل” -گردنهای در یونان، بین کوه اویته و خلیج مالیک- بر مبنای روایت «هرودوت» درکتاب “جنگ پارسیها” میپردازد.
در این اثر سینمایی، “لئونیداس” پادشاه اسپارت، فقط یک ارتش کوچک ۳۰۰ نفری دارد که در مقابل سپاه عظیم “خشایارشا” -پادشاه ایرانی – که تا پشت دروازه های شهر آمدهاند، ایستادگی میکنند و سرانجام گوژپشتی دروازههای شهر را به روی ایرانیان وحشی باز میکند.
به روایت غربیها، آن ۳۰۰ نفر سه روز در برابر سپاه۱۲۰ هزار نفری ایران مقاومت کردند و در همین سه روز یونانیان علیه ایرانیان متحد شدند و بدین ترتیب زمینه برای شکست لشکر ایران و برپایی دمکراسی فراهم شد .
در فیلم توهین آمیز و به شدت ضدایرانی ۳۰۰ ، که به کارگردانی “زاک سنایدر” ساخته شده است ، جرارد باتلر، لنا هیدی، وینسنت ریگان، مایکل فسنبدر ،دومنیک وست و … بازی میکنند.
در فیلم ۳۰۰، ایران ، نمادی از دیکتاتوری و بی خردی و توحش است و یونان( غرب) سمبل دموکراسی و مبازره با آدم کشی و تجاوز .
به عبارت دیگر ، ۳۰۰، فیلمی است هدفمند که در آن تقابل تاریخی هیولا و فرشته ( شر و خیر ) ، به نمایش در می آید و در این میان ، نقش هیولا متوجه ایرانیان است . این درحالی است که به روایت تاریخ ، در آن مقطع زمانی ، ایرانیان به آزادی های فردی و حقوق اقلیلت ها و زنان و … رسمیت داده بودند ولی در یونان و کل اروپا ، برده داری و بدوی گرایی ، مشخصه ای بارز به شمار می رفت .
زنان ایرانی در این فیلم “همه جایی” و مردانشان با قیافه هایی که تروریست های امروزی( از نگاه شهروند غربی) را تداعی می کند ، به نمایش در آمده اند .
این فیلم در تحریف واقعیت ها به حدی بی پروا و ناشیانه عمل کرده است که در صحنه ای از آن برای خشایارشا “قلیان” چاق می کنند در حالی که در آن زمان چیزی به نام قلیان در دنیا وجود نداشته است . با این حال از آنجا که در میان مردم امروز ایران ، قلیان رواج دارد ، سازنده فیلم از ان استفاده کرده است!
با توجه به تبلیغات گسترده ای که بر روی این فیلم شده و در موتور های جستجو نیز این اثر مجعول سینمایی رتبه بالایی دارد ، پیش بینی می شود همزمان را اکران این فیلم ، که صحنه های پرشکوهی نیز دارد ، موج جدیدی از تبلیغات ضد ایرانی در جهان آغاز شود به ویژه اینکه در این برهه زمانی ، غرب و به ویژه آمریکا در صدد توجیه اقدامات خود علیه ایران هستند و چه ابزاری بهتر از سینما می تواند آنها را در بسیج افکارعمومی علیه ایران و فرهنگ وتمدن آن ، کمک کند؟
متاسفانه ، عدم توجه به تاریخ کهن ایران و حتی کتمان آن توسط افراطیون وطنی ( یادمان هست که اوائل انقلاب افرادی مثل خلخالی می خواستند حتی تخت جمشید را هم ویران کنند) باعث شده است در مقابل چنین حرکت هایی ، چیز زیادی برای عرضه در سطح جهان نداشته باشیم .
این مساله فقط درباره سینما صادق نیست و امروزه ، بسیاری از ایرانیان به حدی از تاریخ پرشکوه ایران بی خبرند که حتی برای ساده ترین پرسش های تاریخی نیز جوابی جز “نمی دانم” ندارند و این خالی الذهن بودن باعث شده است که اگر فیلم ۳۰۰ در ایران نیز اکران شود ، مخاطبان ایرانی هم آن را باور کنند ، چه رسد به مردمان کشورهای دیگر در ۵ قاره جهان که در سال های اخیر فقط تصویری منفی از ایران به انها نشان داده شده است و اینک قرار است به آنها گفته شود ایرانی که “محور شرارت” است ، نه فقط امروز که از دیرباز منشأ شرارت بوده و اجداد ایرانیان امروز ، همین وحشی های زشت ، آدمکش و نفهمی هستند که در فیلم “۳۰۰” می بینید!!
اگر فیلم ضد ایرانی “بدون دخترم هرگز” توانست چهره ای منفی و کریه از ایران امروز در جهان به نمایش گذارد ،” ۳۰۰″ مأموریت دارد این منفی گرایی را به اعماق تاریخ ایران ببرد.
بدانیم در اعتراض به آبگیری سد سیوند بیش از سیصد نفر روبروی درب شمالی مجلس جمع شدند و با در دست داشتن پلاکاردهایی مخالفت خود را اعلام کردند
این سیصد نفر که از سراسر ایران امده بودند از کرد و لر و بلوچ که با لباس های محلی خود آمده بودند تا ایران و ایرانی . پس از یک ساعت ونیم یکی از نمایندگان کشتی گیر مجلس که نمی خواهم اسمی از ایشان ببرم افتخار دادند و پائین آمدند و از ما خواستند که متفرقه بشیم و گفتند این کار شما خلاف قانون است.
این در حالی بود که حراست مجلس و ماموران نیروی انتظامی گویی گروه القاعده را شناسایی کرده اند با دوربین از تک تک افراد حاضر در جمع فیلمبرداری می کردند در حالی که تمامی حاضرین در جمع آمده بودند که بگویند :
چو ایران نباشد تن من مباد****** بدین بوم وبر زنده یک تن مباد
آری تنها برای دفاع از تاریخ خود آمده بودند . آن ها در زیر آن باران شدید آمده بودند بگویند :
ایرانی ساقه و برگ و ریشه****** ساقه از ریشه جدا نمیشه
آن ها آمده بودند تا به تمام مسئولین دولتی و ایرانیان خفته که ما را با گروه القاعده اشتباه گرفته بودند بگویند :
یاری اندرکس نمیبینم یارانرا چه شد******* دوستی که آخر آمد دوستدارانرا چه شد
معاونین رئیس جمهور و معاونین سازمان میراث فرهنگی و مدیران وزارت نیرو و ده ها هزار مدیر دیگر کجا بودند و کجا بودند …. به راستی کجا بودند
آیا این مدیران نبودند که میگفتند سیوند باید ابگیری شود . ایا این مدیران نبودند که میگفتند :
سرمایه ملی – افتخار ملی (دوره این ها گذشت) . آیا این مدیران و مسئولان سازمان میراث فرهنگی و وزارت نیرو نبودند که میگفتند ۸۰ میلیاردی که صرف ساخت سد سیوند شده است را به ۱۰۸۰۰ سال تاریخ ایران زمین ترجیح می دهیم و صد ها گفته دیگر که نمی خواهم آن ها را برایتان بازگو کنم
این در حالی است که رادیو جوان از همین معاونین و مشاورین رئیس جمهور که تاریخ ایران را انکار میکردند , دعوت کرده است برای تاریخمان صحبت کنند . بیایند درباره ۳۰۰ و سیوند بگویند . بیایند در ظاهر بگویند ما تاریخمان را دوست داریم و بیایند بهترین لطیفه سال را بگویند :
ما نمیگذاریم حتی یک درخت تاریخی نابود شود چه برسد به پاسارگاد و تخت جمشید و و و
همین ها(آقای س.ن مدیر میراث فرهنگی) بودند که چندی پیش میگفتند : تخت جمشید را ایرانیان نساخته اند
عاجزانه از تمام وجود از مسئولین رادیو جوان می خواهم که از این زمان به بعد به هیچ عنوان از این مسئولین اظهار نظر نخواهند
اینان نمیدانند که خشایار شاه که هست . . . باور کنید حتی نمی توانند یک خط در باره خشایار شاه سخن بگویند . . .
اینان نمی دانند که کوروش چه هست . . . اسم است . . . شی است و آیا یک پادشاه بزرگ ایرانی است و یا نه , شاید هم کوروش بزرگ شاه شاهان , شاه ایران زمین که حال می خواهند مقبره فردی را که اولین منشور حقوق بشر را نوشت و وضع نمود نابود کنند
اما خبری خوش و یا حتی (؟) در باره ۳۰۰ :
بی شک با بازی های Civisilation و Rome Total war وسری بازی های Strong Hold آشنایی دارید . آری این بازی ها مورد استقبال تمام جهانیان قرار گرفته است , به خصوص مورد استقبال مردم اسا و ایران . این بازی ها به قدری زیبا ساخته شده اند که همگان را به سوی خود جذب میکنند
حال بشنوید و بدانید که سه شرکت معروف CapCaom و Firaxi و Firefly studio سه غول بزرگ بازی ساز دنیا در آینده ای بسیار نزدیک بازی با عنوان ۳۰۰ را به بازار عرضه خواهند کرد و این بازی در حال حاضر در حال ساخت و طراحی است و از Moraan بشنوید و بدانید که این بازی :
بسیار خوب – بسیار عالی – با بهترین گرافیک ممکن – با بهترین استراتژی و با بهترین ها بهترین به بازار عرضه خواهد شد
و بدانید که این بازی صد در صد نه اجازه بدهید بگویم هزار در صد موفق می شود
بترسیم از بازی ۳۰۰ که سه غول بزرگ بازی ساز دنیا میخواهند آن را به بازار عرضه کنند
بترسیم از این بازی که در آینده ای نزدیک که در دست هر کودک و نوجوان و جوان ایرانی این بازی دیده میشود
ازتمامی مسئولین و از تمامی ایرانیان میخواهم تو رو به اهورا مزدا تو را به ایران زمین به فکر تاریخ خود باشند و درباره تاریخ ایران زمین مطالعه کنند تا به ایرانی بودن خود افتخار کنند
در انتها با این سخن گفته هایم را به پایان می رسانم
چو ایران نباشد تن من مباد********بدین بوم وبر زنده یک تن مباد
به امید سربلندی ایران و ایرانی
برگرفته شده از Moraan
[email protected]
این بار دیگه نشنال جئوگرافیک نیست که برای حفظ آبرو عذرخواهی کنه. اینان هرچه بخواهند میکنند. ولی ما هم بمبمان را میسازیم.