تا حالا به این فکر کردهاید که یک داستان میتواند از گوشهای از جهان به گوشه دیگر سفر کند؟ این که چگونه یک ایده ساده میتواند به یک داستان جذاب تبدیل شود و خوانندگان و شنوندگان را به خود جذب کند؟ من چنین تجربهای داشتم و شاهد قصهای بودم که از کالیفرنیا به ایران سفر کرد و از آنجا به لندن رسید. این سفر باعث این شد که بیشتر درباره قدرت داستانگویی تأمل کنم.
چند سال پیش، در یک کارگاه فیلمسازی کوتاه شرکت کردم که توسط محسن مخملباف برگزار میشد.
در بخشی از این دوره، به عنوان تکلیف کارگاهی، ساخت یک فیلم کوتاه با موضوع مجادله، به هنرجویان داده شد. با این شرط که آن را تنها با استفاده از یک تلفن همراه یا دوربین کوچک و و بدون هیچ کات بسازند. من برای یافتن یک ایده جالب یک هفتهای دست و پا زدم تا اینکه به یاد داستانی افتادم که سالها پیش خوانده بودم.
این داستان، “مرگ در بعدازظهر” نام داشت و به دست پریسیلا مینتلینگ نوشته شده بود. داستانی که در مجموعهای تحت عنوان “کوتاهترین داستانهای جهان درباره عشق و مرگ” به دست استیو ماس گردآوری شده بود. این کتاب را اسدالله امرایی ترجمه کرد که در سال ۲۰۰۲ در ایران منتشر شد.
من برای فیلمم از این داستان اقتباس کردم و با کمک چند دوست و یک گوپرو، کار را تمام کردم. نتیجه فوقالعادهای نبود، اما از نتیجه و تجربهای که کسب شد لذت بردم. میتوانید آن را اینجا تماشا کنید:
اما نکته جذاب برایم این بود که یک سال بعد، در دوره همهگیری کرونا، ایمیل غیرمنتظرهای از نویسنده داستان دریافت کردم. پریسیلا نوشته بود که ۲۵ سال پیش این داستان را در دورهای که در یک شهرک ساحلی کوچک در کالیفرنیا زندگی میکرد، نوشته و حالا خوشحال بود که کارش در گوشه دیگری از دنیا اقتباس میشود.
این ایمیل به شدت مرا تحت تاثیر قرار داد و نشانم داد که چگونه یک داستان میتواند انسانها را به هم متصل کند و مرزها، فرهنگها و زبانها را درنوردد. این قصه کوتاه به من یادآوری کرد که یک داستان، میتواند زیست خودش را داشته باشد و فراتر از پیرنگش، الهامبخش و بر دیگران مؤثر باشد.
در دنیایی پر از چالش و عدم قطعیت، این داستانها هستند که راهی برای درک و ارتباط با یکدیگر به ما میدهند. آنها کمک میکنند تا جهان و جایگاهمان در آن را درک کنیم، و ضمن همدلی با دیگران از تجربیاتشان بیاموزیم. آنها با تزریق تخیل و امیدواری الهامبخش ما هستند.
پس، خواه نویسنده باشید یا فیلمساز، یا صرفاً گوینده قصه زندگی خود یا دیگران، همواره قدرت کارتان را به یاد داشته باشید. داستانهای شما میتوانند به دوردستها سفر و قلب و ذهن مردم جهان را تسخیر کنند.
بدون دیدگاه! نخستین کسی باشید که دیدگاهی مینویسد.