شاید تنها تصوری که خیلی از ما از آینده داشته باشیم، تصاویری باشه که توی فیلمهای علمی-تخیلی دیدیم یا توی کتابهایی که در سبک فانتزی خوندیم. اما مایکروسافت هر سال یک فیلم کوتاه تخیلی در این زمینه میسازه تا آیندهای رو که تخیل میکنه، توش نشون بده.
آیندهای که مایکروسافت امسال تخیل کنه روی یوتیوب منتشر شده و من اینجا به اشترکش میذارم. فیلم مورد نظر کمی بیشتر از ۶ دقیقه است و توش میتونید از حمل و نقل عمومی در آینده تا محیط کار و زندگی و مسافرت و سبک زندگی رو مشاهده کنید.
به نظر شما چقدر با این آینده فاصله داریم؟ چند سال دیگه؟ کدوم بخشش بیشتر قابل دسترسیه و کدوم بخش دور از ذهنه؟
سایت برای بازی آنلاین که این روزها خیلی زیاده. اما اگه به بازی های بیلیارد علاقمند هستید، اینجا یه وبسایت هست که بدون نامنویسی و قر و فر بهتون امکان بازی میده. پس اگه میخواهید ایتبال بازی کنید این وبسایت رو ببینید.
اگه دوست دارید اطلاعات بیشتری داشته باشید، باید بگم که طراحی این سایت و بازی ایتبالش کاری بوده از گروه پیکسل لب. با آغاز به کار اینترنت اکسپلورر ۹ مایکروسافت تصمیم گرفت تا تواناییهای مرورگر تازهش رو آزمایش کنه بنابراین از این گروه درخواست کرد تا اپلیکیشن تحت وبی رو طراحی کنند که این قابلیتها رو حسابی امتحان کنه. چیزی که در نهایت موجب تولید این بازی مبتنی بر HTML5 شد که در نگاه اول فلاش به نظر میرسه.
پروسه طراحی این گروه در واقع با نگاهی به طراحیهای قدیمی آغاز شد. حتی مدتی رو صرف دوران مأمور ۰۰۷ و طراحیهای مبلمان و حتی خودروهای اون دوره انداختند. از این ویدئومیتونید روند طراحیش رو ببینید.
فکر نکنم لازم باشه توضیح بیشتری بدم بازی با یک کلیک در دسترس شماست.
یکی از امکاناتی که نقشه بینگ شرکت مایکروسافت داشته و نقشه گوگل نداشت، چشمانداز ۴۵ درجه بود. همون چشماندازی که آدم معمولاً وقتی سوار هواپیما هست، به زمین داره. در واقع نقشه گوگل رو وقتی از بالا نگاه میکنی، در حالت عادی همیشه نگاهت عمود بر نقاط روی زمین هست. این یه کم غیرطبیعیه. البته غیرطبیعی از این نظر که کمتر کسی تا حالا تونسته سوار ماهواره، فضاپیما یا چیزی شبیه اون بشه و به زمین نگاه کنه. بیشترمون اگه تجربهای داشته باشیم از نگاه به زمین، از توی هواپیما بوده. اون هم از یک زاویه ۴۵ درجه.
خب بعد از این همه صغرا کبرا کردن، باز برمیگردم به همون چیزی که این بالا گفتم. موتور جست وجوی بینگ این امکان رو داره اما چنین امکانی تازه به نقشه گوگل اضافه شده. البته نه کامل و به همه جا. همچین خیلی یواش یواش و در نقاط معدودی که بیشترشون شهرهایی از ایالت کالیفرنیا رو شامل میشه و معدود جاهایی از آفریقای جنوبی، اسپانیا، آلمان و ایتالیا.
برای این که نگاهی بهشون بندازید، روی این فهرست کلیک کنید که ۴۳ شهر رو شامل میشه (لااقل میکردنش ۴۵ شهر که با ۴۵ درجه یه هماهنگیای داشته باشه).
به نظر میاد که گوگل چشمانداز ۴۵ درجهای رو شبیهسازی کرده. یعنی این طوری نیست که واقعاً از چنین زاویهای تصاویر رو تهیه کرده باشه. ساختمانها کمی بلندتر از اندازه واقعی خودشون به نظر میان که من هنوز نتونستم علتش رو بفهمم. برای مثال بیاین یه نگاهی بندازیم به جزیره سن جیویرجیو مگیوره در ونیز روی نقشه گوگل با چشمانداز ۴۵ درجه و روی نقشه بینگ با چشمانداز ۴۵ درجه.
به هر حال به نظر میاد که تمام این خدمات داره در راستای نسخه تازه نقشه گوگل برای اندروید داره اجرا میشه که یک نقشه سهبعدی هست. توضیحات بیشتر رو می تونید در وبلاگ گوگل بخونید. این ویدئو طرز کار نقشه سهبعدی گوگل برای اندروید رو کاملاً نشون میده. با این روش میشه یک مدل سهبعدی از شهرها داشت. اگه دوست دارید ببینید که حسش چیه، نگاهی به مدل سهبعدی نیویورک بندازید. این ویدئو بهتر بهتون نتیجه رو نشون میده.
به نظرم وقتی که یک ایده تبلیغاتی بارها کپی بشه، دیگه تأثیر خودش رو از دست میده. امروز دیدم که علیرضا مجیدی اشارهای کرده به آگهی ویدئویی تبلت زوم و طعنهای که شرکت موتورولا به شرکت اپل زده. در واقع از داستان ۱۹۸۴ جرج اورول و سکانس معروفی از فیلمش استفاده کردن برای این که فنبویهای اپل و مسخ شدنشون رو زیر سؤال ببرن. این آگهی رو میتونید از اینجا ببینید:
اما پیشتر هم از این ایده استفاده شده بود. شرکت اپل قبلاً از همین ایده برای طعنه زدن به مایکروسافت استفاده کرده بود و پارسال هم شرکت دابل توییست همین طعنه رو به سمت اپل برگردوند و الان میبینیم که موتورولا این کار رو تکرار کرده. پارسال مطلبی در این باره نوشتم و میتونید ویدئوهاش رو از اینجا ببینید.
اما پیشتر هم از این ایده استفاده شده بود. شرکت اپل قبلاً از همین ایده برای طعنه زدن به مایکروسافت استفاده کرده بود و پارسال هم شرکت دابل توییست همین طعنه رو به سمت اپل برگردوند و الان میبینیم که موتورولا این کار رو تکرار کرده. پارسال مطلبی در این باره نوشتم و میتونید ویدئوهاش رو از اینجا ببینید.
اما پیشتر هم از این ایده استفاده شده بود. شرکت اپل قبلاً از همین ایده برای طعنه زدن به مایکروسافت استفاده کرده بود و پارسال هم شرکت دابل توییست همین طعنه رو به سمت اپل برگردوند و الان میبینیم که موتورولا این کار رو تکرار کرده. پارسال مطلبی در این باره نوشتم و میتونید ویدئوهاش رو از اینجا ببینید.
متأسفانه یا خوشبختانه عادت ندارم ویندوز لپتاپم رو زود به زود عوض کنم. هر وقت هم فکرش رو میکنم که قراره همه نرمافزارها رو دوباره بریزم از این کار پشیمون میشم. هفته گذشته اما دیگه جون به لب شدم و تصمیم گرفتم که بعد از دو سال و نیم ویندوز رو به حالت کارخونه ریست کنم. بگذریم از این که در کنارش اوبونتو هم نصب کردم و وارد دنیای لینوکس هم شدم. اما این جریان اوبونتو بحث دیگهایه. این بار تصمیم گرفتم نرمافزارهایی رو که لازمم نمیشه دیگه نصب نکنم. از طرف دیگه تصمیم قاطع گرفتم که برم سراغ نرمافزارهای متن باز یا Open Source. مطمئناً خیلیهاتون میدونین که نرمافزارهای متن باز چی هستن اما برای اونهایی که نمیدونن به زبون ساده بگم به نرمافزارهایی میگن که افراد میتونند در کد منبع اونها تغییر ایجاد کرده و یا اشکالات احتمالیشون رو رفع کنن (تعریف کامل در ویکیپدیا). مهمترین مشخصهای که یه نرمافزار متن باز میتونه داشته باشه، رایگان بودنش هست. البته معمولاً ما نسبت به نرمافزارهای رایگان حس خوبی نداریم و به طور سنتی فکر میکنیم که هر چی پولی باشه بهتره که لزوماً این طور نیست. در نهایت چون به دنبال کارآمدترین و بهترین نرمافزارهای متن باز بودم، به این سایت رسیدم. مجموعهای بهترین نرمافزارهای متن باز رو میتونین از این سایت پیدا کرده، دریافت و بعد هم روی کامپیوترتون نصب کنین. بدون این که نیازی به استفاده از نرمافزارهای قفل شکسته داشته باشین. این طوری لااقل وجدانتون هم راحته که کپیرایت رو رعایت کردید (یکی از بچههای به نکته خوبی اشاره کرد. درستترش اینه که به جای کپیرایت میریم سراغ کپیلفت).
توی نوشتههای اخیرم، رد پای تبلیغات آنلاین زیاد پیدا میشه. حالا هم میخوام درباره یک نمونه جالب دیگه بنویسم.
احتمالاً خیلیهاتون رمان ۱۹۸۴جرج اورول رو خوندین و شاید بعضیهاتون هم فیلمش را دیده باشین. یک سکانس از این فیلم هست که مردم مثل ماشین به سمت جایی مثل سینما میان تا برادر بزرگ براشون سخنرانی کنه، در حالی که همهشون مسخ حرفهای ایشون هستن. به هر حال دیدن این فیلم با توجه به شرایط جهانی و زمینی و سماوی توصیه میشه.
اما نکته اینه که شرکت اپل در سال ۱۹۸۴ آگهی تلویزیونی درست میکنه (مقاله ویکیپدیا) که عین به عین از روی همین سکانس مشهور ساخته شده. با این تفاوت که به نظر میرسه برادر بزرگ کسی نیست جز بیل گیتس، مدیر ثروتمند شرکت مایکروسافت. در واقع کسی که روی پرده میبنیم، به بیل گیتس شباهت داره و در حال شستوشوی مغزی مردمه. تا این که یه خانم دونده از بین جمعیت میاد و تبرش رو به سمت پرده پرتاب میکنه. در واقع اون خانوم نماد اپل هست که میخواد ساختارشکنی کنه و عادت مردم رو عوض کنه.
در آخرین نسخه، شرکتی به نام دابل توییست از همین ایده، علیه اپل استفاده کرده. توی تبلیغ جدید مردم با گوشیهای اپل مثل سربازها توی سینما میشینن و کسی شبیه به استیو جابز، مدیر اپل براشون سخنرانی میکنه. این بار یک دختر مشابه شخصیتهای کارتونی مانگا میاد و با تبر همون کار رو انجام میده. پیام آگهی جدید اینه که اپل خودش الان شبیه برادر بزرگتره و باید این بت رو هم شکست.
ایده جالبیه. بسیار هم شبیه به سرنوشت انقلابهای معاصره. ویدئوهای مربوط رو میتونین این پایین ببینین:
نزدیک کریسمس که میشه، اگه بری توی خیابونهای مرکزی شهر و حول و حوش آکسفورد بگردی، میبینی که هر چی ساختمونه چراغونی کردن. ویترینها هم شده پر از بابانوئل و گوزن و سورتمه و فرشته و از این جور چیزها. بعضیهاشون اونقدر جالبن که همیشه یه عده وایسادن جلوی ویترین و دارن با این عروسکها عکس یادگاری میگیرن. کلاً توریستها اینجا با هر چیزی عکس میگیرن از جمله صندوق پست و باجه تلفن و اتوبوس دوطبقه قرمز. به هر حال اینها از نمادهای این شهر و این کشور شمرده میشن.
اما برای من از هر چیزی جالبتر تعدد جشنهای رونمایی شرکتهای مختلفه. از الآن تا کریسمس شبی نیست که یکی از شرکتهای معروف جشنی نگیره و محصول جدیدش رو رونمایی نکنه. امشب مهمونی معرفی دستگاه بازی جدید XBOX 360 مایکروسافته. ویدئوی معرفی این دستگاه رو ببینید. جشن یک ساعت دیگه شروع میشه و حالا که دعوتم بدم نمیاد برم و یک سر و گوشی آب بدم. اگه چیز دندونگیری نصیبم شد، مینویسم.